خانه
28.4K

خنداننده برتر

  • ۱۵:۵۶   ۱۳۹۴/۷/۱۵
    avatar
    کاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست

    سلام

    گفتم حالا که داریم به فینال این مسابقه جذاب نزدیک بشیم و یه بحث هایی هم پیش اومد، نظر شما دوستان رو هم بدونم در مورد این مسابقه و هر کدوم از شرکت کننده ها.

    همینطور شما بیشتر جای چه کسایی رو خالی میدونید تو این مسابقه؟

    خنداننده برتر
  • leftPublish
  • ۱۱:۳۴   ۱۳۹۴/۷/۲۵
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    خوب آره ولی قبله ی عالم زیباکده ای گفتن ...
  • ۲۰:۴۵   ۱۳۹۴/۷/۲۵
    avatar
    مینا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|8686 |5387 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    خوب آره ولی قبله ی عالم زیباکده ای گفتن ...
    زیباکده

    15

  • ۱۶:۱۶   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    رامبد جوان مجری و کارگردان برنامه «خندوانه» اعلام كرد: سری سوم خندوانه از اسفندماه ارائه می‌شود، کار را با دکوری جدید و ایده بسیار خوب و هوشمندانه که تصور می‌کنم اولین بار در دنیا رخ می‌دهد، ارائه دهیم.
  • ۱۶:۳۷   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    چه خوب پس جدی هستن که ادامه ش بدن، امیدوارم اون بخش هایی که از نظر من نقطه ضعف برنامه بود هم تغییر کنه(البته خیلی وقتا اون چیزی که من فکر میکنم نقطه ضعفش هست بقیه میگن نقطه قوتش بوده!).
    من از این تیمی بودن و هماهنگی بیش از حد تماشاچی خوشم نمی اومد (یعنی تایم طولانی از برنامه صرف این میشد که کارای هماهنگ کنن مثل حال من چطوره و ... که هر روز بود) و در کل تماشاچی ها رو میشد به عنوان یک نیرو واحد دید تا آدم های متفاوت با روحیات متفاوت(مثل مثلا برنامه های اپرا و اونور آبیا که تماشاچی ها بیشتر در جریان هستن به صورت شخص).
    یکی هم که برنامه هایی که مهمانش سلبریتی نبود، ممکن بود خیلی کسل کننده بشه و فکری برای جذابیت موازی نداشت خیلی.
    سومش هم تعداد کارکترهایی مثل جناب خان کمه، یه مدت نیما بود خیلی دوستش گویا نداشتن و اونم رفت، باید 3 4 تا شخصیت توانمند داشته باشه برنامه ای که هر شب میخواد پخش بشه.
  • ۱۸:۱۵   ۱۳۹۴/۷/۲۷
    avatar
    مینا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|8686 |5387 پست
    اتفاقا من ازهماهنگی این تعداد تماشاچی خیلی خوشم میومد به هرحال هماهنگ کردن این تعداد با کاراکترای برنامه خیلی آسون نیست ولی تو این برنامه اونم یه برنامه شاد و مدت دار خیلی خووووووب بوووود
  • leftPublish
  • ۰۸:۴۰   ۱۳۹۴/۷/۲۸
    avatar
    مامان مانیا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|20254 |8895 پست
    من از طنز نیماخوشم میومد ...خیلی خونسردو بامزه بود...یجورایی انگار طنزش ی نوع جدیدی بود...نمیدونم البته نظر من اینه...
    در مورد تماشاچیام با بهزاد موافقم خیلی دیکته شده کارمیکردن...یوقتایی حتی بنظر من خندیدناشون مصنوعی بود.
  • ۱۰:۲۲   ۱۳۹۴/۷/۲۸
    avatar
    arnina
    دو ستاره ⋆⋆|3419 |2289 پست
    امیدوارم بازم افغانی ها رو دعوت کنن . دیده بودین ؟
    من خیلی از اون قسمت خوشم اومد . خواننده هاشون خیلی خوب می خونن .
    و ابراز احساسات تماشاگران افغانی مثل ما ایرانی ها نیست .
    ماها تو اینجور مواقع سعی میکنیم خیلی متین بشینیم .
  • ۱۱:۱۶   ۱۳۹۴/۷/۲۸
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    آره منم دیدم اون برنامه رو جالب بود. فرهنگ ایران شاید بیشترین خودسانسوری رو در خودش داره(البته افغانستان هم داره حالا اونا میان ایران تازه احساس امنیت میکنن مثل مردم ما میرن ترکیه یا مالزی و ... تازه خود واقعیشون رو که سرکوب شده حتی با اغراق و زیاده روی رو میکنن).
    این خودش عامل خیلی از ناهنجاری هاست که ما خیلی بیش از حد ملاحظاتی داریم.

    مثل اینکه رامبد جوان داره یه فیلمی کارگردانی میکنه به اسم "نگار" که بازی نگار جواهریان و پیمان معادی توش قطعی شده و قراره به جشنواره هم برسه. احتمالا بعدشم بلافاصله فصل جدید خندوانه رو کار میکنه که اسفتد آماده بشه، چه انرژی ای میذاره برنامه روزانه رو آنتن بردن خیلی مشکله.
  • ۱۹:۵۳   ۱۳۹۴/۷/۲۹
    avatar
    Eli
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3776 |4308 پست
    سلام بچه هااااا...خوبین؟
    دلم براتون تنگ شده...اینجا چقدر تغییر کرده...حس غریبی پیدا کردم
  • ۱۴:۱۵   ۱۳۹۴/۸/۳
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    زیباکده
    Eli : 
    سلام بچه هااااا...خوبین؟
    دلم براتون تنگ شده...اینجا چقدر تغییر کرده...حس غریبی پیدا کردم
    زیباکده

    سلاااام اِلی چطوری؟ چه خبرا؟ خوش اومدی بعد از مدت ها. چه میکنی؟ 

  • leftPublish
  • ۱۷:۳۹   ۱۳۹۴/۸/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    گفتگوی بسیار جالب با ستاره‌های استند‌آپ کمدی خندوانه 

    وقتی مسابقه خندوانه شروع شد سه تفنگدار برنامه یعنی علی مسعودی، امیرمهدی ژوله و سجاد افشاریان که کمتر معروف بودند و در عرصه نویسندگی فعالیت می‌کردند به محبوب‌ترین‌های برنامه تبدیل شدند.

    گفتگو با ستاره های برنامه خندوانه

     قرار شد «آکادمی خنده رامبد» چندتایی از کمدین‌های معروف و محبوب را برای مسابقه سوا کند و بیاورد تا بیننده‌ها بیشتر پای تلویزیون بنشینند و لذت ببرند. خیلی‌ها فکر می‌کردند این مسابقه معنی ندارد و از اول ماجرا برنده معلوم است.

    amir mehdi & homan

    امیرمهدی ژوله در برنامه خندوانه

    اما وقتی مسابقه شروع شد سه تفنگدار برنامه یعنی علی مسعودی، امیرمهدی ژوله و سجاد افشاریان که کمتر معروف بودند و در عرصه نویسندگی فعالیت می‌کردند به محبوب‌ترین‌های برنامه تبدیل شدند. نبوغ طراحی و زمان‌بندی‌شان کاری کرد که شانس‌های اول برنامه خندوانه رامبد باشند. حتی خودشان هم خیال نمی‌کردند چنین به محبوبیت برسند و تنها قرار است گرم کننده بزم شبکه نسیم بشوند.

    این سه نفر، برگ برنده شان غافلگیری است؛ یکی مثل سجاد افشاریان که در لحظات آخر به برنامه اضافه شد جوری شیرازی‌ها را تعریف کرد که همه از حرف هایش تکه‌کلام ساخته‌اند. ژوله با آن شلوار جادویی همیشه تحفه خنده داری دارد و هیچکس باور نمی‌کند علی مسعودی اینقدر ماجرای خنده‌دار در زندگی‌اش اتفاق افتاده باشد.

    این آدم‌ها برای محبوبیت امروزشان از تک تک مردم رای گرفته‌اند و با بزرگان رقابت کردند. پای آنها روی شانه‌های کسی نبوده و اشک مردم را با خنداندن در آوردند تا روی قله محبوبیت بایستند.

    Ali mashhadi

    اجرای علی مسعودی در برنامه خندوانه

    در روزی که میزبان این سه نفر بودیم به اندازه تک‌تک لحظه‌های حضور 5 تا 6 ساعته‌شان در مصاحبه و عکاسی لذت بردیم، خندیدیم، کل کل کردیم و خوش گذراندیم. (جای‌تان خالی) البته این گفت‌وگو در حالی انجام شد که لحظه به لحظه و دقیقه به دقیقه رای‌های امیر مهدی ژوله و امین حیایی را چک می‌کردیم و کل‌کل‌های علی مسعودی و ژوله میزان خنده‌های جمعی را به حد انفجار می‌رساند.

    از اینجا شروع کنیم که مسابقه خنداننده برتر اصلا چطور شکل گرفت؟ و ایده‌اش از کجا آمد؟

    سجاد افشاریان: در جلسه ایده‌پردازی صحبت‌های زیادی مطرح بود مبنی بر اینکه چه اتفاق‌هایی می‌تواند جایگاه کمدین‌ها را در دید عموم مردم تغییر دهد و از طرفی کمدین‌ها برای اجرای خود به لحاظ محتوا و شیوه اجرا تلاش بیشتری کنند؛ بر این اساس من ایده مسابقه خنداننده برتر یا به تعریف شما آکادمی خنده رامبد را پیشنهاد دادم که مورد استقبال رامبد عزیز قرار گرفت و اجرایی شد که خب باعث روند صعودی در جذب مخاطب با توجه به رو به پایان بودن برنامه شد؛ البته که خودم هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم مجبور شوم جزو این 16نفر قرار بگیرم. در طول پخش از طرف خود رامبد و بچه‌های گروه بهم پیشنهاد شده بود ولی واقعا کار سختی است. زمین و زمان دست به دست هم داد و من هم به جمع خندانندگان پیوستم.

    امیرمهدی ژوله: من جزوآن 16 نفر بودم؟ چون می‌گویی خیلی اسامی زیادی را در نظر داشتید و با خیلی‌ها تماس گرفتید؟!

    Amir mehdi Gole

    اجرای ژوله در برنامه خندوانه

    سجاد افشاریان: بله؛ اسم تو را نگه داشته بودیم، حق تو محفوظ بود. . . (می‌خندد).

    علی مسعودی: من هم که قطعا حضور داشتم (باخنده).

    قرار بود فقط کمدین‌ها باشند یا بازیگرانی که تجربه حضور در کارهای جدی هم داشتند، می‌توانستند حضور داشته  باشند؟

    افشاریان: بازیگران دیگر هم می‌توانستند باشند؛چرا که نه، ولی باید سابقه کار کمدی داشتند. مثلا بازیگری کمدین نیست ولی در کاری نشان داده که می‌تواند کمدی کار کند یا اینکه توانایی استندآپ کمدی را در خود ببیند.

    ولی همه چیز برعکس تصورات همه شد و به یکباره کمدین‌ها یک به یک کنار رفتند و نویسنده‌ها سوپراستار شدند؟         

    افشاریان: من نویسندگی یکی‌،دو مجموعه تلویزیونی را بیشتر عهده‌دار نبودم و قطعا امیر و علی خیلی بهتر می‌توانند به این سوال پاسخ بدهند چون سال‌ها برای بازیگران کمدی نوشته‌اند و متن‌هایی قوی‌ در این زمینه دارند و خیلی بهتر در مورد اهمیت و ارزش متن کمدی می‌توانند صحبت کنند.

    مسعودی: من از روز اول می‌دانستم که پایان این مسابقه اینجوری تمام خواهد شد (باخنده).

    ali masoodi & mohammad bohrani

    عکس یادگاری علی مسعودی با جناب خان

    این کار در سریال‌های تلویزیونی هم رخ می‌دهد.خیلی از بینندگان حس می‌کنند بسیاری از کمدین‌ها در کارهای کمدی خودشان می‌آیند و نقش‌شان را بازی می‌کنند و فکر می‌کنند نویسنده هیچ متنی ننوشته است؛درست است؟

    مسعودی: اصلا اینطور نیست! ما برای یک سریال، فیلمنامه کامل می‌نویسیم با توضیح صحنه کامل. مثلا فلان شخصیت وارد صحنه می‌شود، سمت راست صحنه می‌رود و فلان وسیله را برمی‌دارد و. . .

    ژوله: مخصوصا اگر قرار باشد یک شوخی خاص در آن صحنه هم اجرا شود. مثلا برای یک قسمت 30 دقیقه‌ای از یک سریال، حدود 40،30 صفحه متن می‌نویسیم.

    تصوری داشتید از اینکه وارد این مسابقه استندآپ شوید و کارتان بگیرد؟

    مسعودی: راستش را بخواهید، نه. ابتدای امر به محبوبیت آن بازیگرهای کمدی نگاه می‌کردم. جواد رضویان بازیگری است که مردم به خاطرش پول دادند و بلیت خریداری کردند. شقایق دهقان بازیگری است که وقتی سریالی از او پخش شود، مردم را پای تلویزیون میخکوب می‌کند. وقتی محبوبیت این بازیگرها را می‌دیدم با خودم می‌گفتم چه کسی علی مشهدی را می‌شناسد. نهایتش این بوده که من پیش از این مسابقه، چند خاطره تعریف کرده بودم و تمام.می‌گفتم مگر من چه سنخیتی با امین حیایی دارم؟ مردم سال‌های سال است که با امین حیایی خاطره دارند. فیلم‌هایش اکثرا جزء پرفروش‌ترین فیلم‌های سینماست و بالغ بر 20میلیارد تومان به سینمای ایران پول وارد کرده است. همان اول با خودم فکر می‌کردم که اگر با این آدم‌ها بخواهم مسابقه بدهم، آنها من را پودر می‌کنند.

    ژوله: البته هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد که قسمتش این باشد که من پودرش کنم (باخنده).

    مسعودی: من خودم پودرت می‌کنم (باخنده).

    افشاریان: دقیقا نکته‌ای که وجود دارد این است که مردم استانداردهای یک کار خوب را می‌دانند و به همین دلیل است که شاید این اتفاقات پیش‌بینی نشده افتاده است.

    sajjad Afsharin 1

    عکس های سجاد افشاریان با جناب خان

    ژوله: منم روز اول واقعا فکر نمی‌کردم که نویسنده‌ها تا این مرحله جلو بیایند و بازیگرها را حذف کنیم چون فکر می‌کنم که در نهایت برنده این رقابت‌ها، بازیگرها باشند. اسم امین حیایی فقط برای تضمین فروش یک فیلم کافی است بدون اینکه مخاطب بداند اصلا داستان فیلم چیست یا کارگردان فیلم چه کسی است. این بازیگرها بین مردم شناخته شده هستند یعنی تماشاچی 50درصد فقط برای دیدن بازیگر می‌رود و 50درصد برایش اهمیت دارد که داستان فیلم چیست. برخلاف ما نویسنده‌ها که سال‌های سال است کار می‌کنیم و هیچ کس ما را نمی‌شناسد. مثلا در کارهای مهران مدیری که پشت‌صحنه‌های کار را نشان می‌دهد و مثلا یک بازیگر برای خودش دیالوگ را تغییر می‌دهد یا بداهه می‌گوید، این باعث می‌شود که مردم پیش خودشان فکر کنند که همه این دیالوگ‌ها را خود بازیگران می‌گویند و نویسنده‌ای وجود ندارد یا اصلا نویسنده چه‌کاره است؟

    مثلا در سریال «شوخی کردم» پلاتوهایی که مهران مدیری در مورد موضوعات مختلف می‌گفت‌، نویسنده آنها من بودم، اما مردم فکر می‌کردند خود مهران مدیری آنها را می‌گوید. خیلی اوقات حضور نویسنده در کار فراموش می‌شود. من که سال‌ها کار مطبوعاتی انجام داده بودم و بدون واسطه با مردم در ارتباط بودم، وقتی کار نمایشی می‌کردم افسردگی می گرفتم چون هیچ مخاطبی با من در ارتباط نیست و همه فقط بازیگران را می‌شناسند. حتی در خانواده به شوخی‌های من کمتر می‌خندند ولی به همان شوخی‌ها که توسط بازیگر اجرا می‌شود، بیشتر می‌خندند. با توجه به این داده‌ها برای من مشخص بود که حضور ما فقط برای پر کردن این لیست است! با خودم می‌گفتم سجاد که هیچ. تکلیفش از اول مشخص است و حذف می‌شود. علی که حتی سابقه این کار را دارد، وقتی کنار یک بازیگر قرار بگیرد به راحتی حذف می‌شود. خودم هم که حتما پرپر می‌شوم (باخنده). البته از طرفی سجاد و علی سابقه حضور در این عرصه را دارند. سجاد کار تئاتر انجام داده، علی در نقش یک روحانی در یک سریال جدی بازی کرده و به صحنه خیلی تسلط دارد.

    مسعودی: البته من در کل آدم راحتی هستم و خودت هم در نقش‌های کوچک بازی کردی….

    ژوله: وای. . . . در سریال «مرد هزار چهره» نقش یک دکتر کلیه و مجاری ادرار را داشتم. در «باغ مظفر» هم نقش یک مصاحبه‌گر را داشتم. بعد از این دو کار فهمیدم که اصلا نه استایل بازیگری را دارم و نه استعدادش را.

    فکر می‌کنید چه اتفاقی رخ داد که خلاف تمام پیش‌بینی‌های شما همه چیز جلو رفت؟

    ژوله: وقتی قرعه من به هومن حاجی‌عبداللهی خورد، با خودم گفتم این آدم سال‌هاست به عنوان یک مجری بسیار توانمند مشغول فعالیت است. یک بداهه‌گوی قهار؛یک صداپیشه توانا و….از نظر من هومن یک پکیج کامل بود. فکر می‌کنم یک بخشی به این موضوع برمی‌گردد که آنها هم همین تصوری را داشتند که ما داشتیم. به همین خاطر ماجرا را ساده‌تر گرفتند و درواقع خیلی راحت‌تر با موضوع برخورد ‌کردند. از آن طرف ما که مدام در تصور حذف شدن بودیم، با خودمان گفتیم که باید تلاش‌مان را بیشتر و بیشتر کنیم و روی نقاط قوت‌مان متمرکز شویم. از طرفی دیگر احساس می‌کنم که ما مردم را دست‌کم گرفته بودیم. وقتی بدون واسطه با مردم در ارتباط باشی و مردم را در قضاوت دخیل ‌کنی، ممکن است  گاهی از روی احساس رفتار کنند یا از روی هواداری به بازیگر مورد علاقه‌شان رای بدهندولی در کل قاضی‌های خوبی هستند و می‌توانند تشخیص بدهند که کدام اجرا قوی‌تر بود.

    افشاریان: جنس استرس من کاملا متفاوت از جنس استرس امیر بود. از نوجوانی در تئاتر حضور داشتم؛ بازیگری کرده بودم؛ کارگردانی و نویسندگی تئاتر هم انجام داده بودم. جنس استرس من متفاوت بود چون تعداد فیلم‌هایی که بازی نکردم، خیلی بیشتر از تعداد فیلم‌هایی است که بازی کردم.من فقط یک فیلم بازی کردم و فیلم‌های زیادی را رد کردم. به خاطر اینکه همیشه صبر کردم تا آن نقشی که می‌خواهم بیاید. این خیلی برایم استرس داشت که بعد از این همه قسمت قرار است بیایم جلوی دوربین خندوانه. به این خاطر که پیش از این تجربه استندآپ کمدی را نداشتم، خیلی نگران سمپات شدن مخاطب بودم.

    sajjad Afsharin

    سجاد افشاریان

    آقای افشاریان شما گفته بودید که حتما جزو چهار نفر اول هستید؟

    افشاریان: نگفته بودم که جزو چهار نفر اول هستم. گفته بودم که اول می‌شوم. ایده من این است که یا در مسابقه‌ای شرکت نمی‌کنم یا اگر شرکت کردم تمام تلاشم را می‌کنم تا اول شوم. البته حریفان من واقعا قدرتمند بودند. می‌گویند وقتی با سرنوشت شطرنج بازی می‌کنی، با حریف قدری بازی کن. . .

    ژوله: البته علی مسعودی که قطعا فکرش را نمی‌کرد که در حد و اندازه من و سجاد باشد (باخنده).

    مسعودی: دقیقا خودم را تا این اندازه سطح پایین نمی‌دیدم (باخنده). راستش را بخواهید بچه‌ها خیلی حق دارند. وقتی من اجراهایم را انجام دادم، مردم کم‌کم با من ارتباط برقرار کرده بودند و استرس من خیلی نسبت به سجاد و امیر کمتر بود. سجاد که روز اول از بس اعتماد به‌نفسش کم بود، فکر کنم ستون فقراتش کج شده بود! امیر هم اجرای اول و دومش دست و پایش می‌لرزید ولی من نه. . . بچه‌پررو هستم و ‌رفتم جلو….

    ali masoodi

    علی مسعودی در برنامه خندوانه

    افشاریان: ولی علی توی اجرای دوم خیلی استرس داشتی، مقابل شقایق دهقان!

    مسعودی: حریف واقعا قدرتمند بود.

    ژوله: چرا قدرتمند بود؟ چون می‌دانستی که یک نویسنده پشت شقایق هست که به او کمک می‌کند.

    مسعودی: دقیقا…. از شقایق دهقان می‌ترسیدم چون مهراب قاسم‌خانی پشتش است. مهراب واقعا نویسنده قدر و توانایی است. یکی از کارهای من این است که هر روز پست‌های مهراب را در اینستاگرام می‌خوانم و خیلی با پست‌هایش حال می‌کنم و از خنده نابود می‌شوم ولی در رقابت با امیر کربلایی از همان اول با اطمینان می‌دانستم که برنده می‌شوم.

    ژوله: ولی من فکر می‌کردم که امیر کربلایی‌ تو را پودر می‌کند (باخنده) چون امیر کربلایی چندین سال است که به صورت آکادمیک و تخصصی استندآپ کمدی اجرا می‌کند. نه استندآپ کمدی بر پایه دیالوگ بلکه استندآپ کمدی بر پایه  حرکت. همانقدر که علی انرژیک است، امیر هم انرژیک است و سابقه اجرا دارد. همه اتفاقات دور اول، غیرقابل پیش‌بینی بود.

    مسعودی: آن روز که با شقایق دهقان مسابقه داشتم، وقتی مهراب را در پشت صحنه دیدم، کپ کردم.

    ژوله: اتفاقا نکته هم در همین است. علی از رقیبی ترسید که می‌دانست پشت او یک نویسنده قدر است. این همان اتفاقی است که امروز افتاده و اینکه نویسنده‌ها هم توسط مردم دیده شدند. اینکه این موضوع جا افتاد، همه اینها به خاطر تلاش‌های رامبد و شعور مردم است که نسبت به این کار شناخت پیدا کرده‌اند.

    amir solemani

    رامبد جوان در کنار سپند امیر سلیمانی و سجاد افشاریان در برنامه خندوانه

    مسعودی: رامبد همیشه روی این موضوع تاکید دارد که لطفا به اجراها رای بدهید نه به آدم‌ها. چندین بار این اتفاق افتاد که هنوز اجراها شروع نشده مردم رای‌های‌شان را داده بودند.

    دقیقا این موضوع محبوبیت گاهی هم دردسرساز می‌شود و ممکن است مردم قبل از شروع مسابقه حتی رای خود را داده باشند؟!

    افشاریان: اجرای من و سپند هنوز شروع نشده بود، رای‌های سپند از من بیشتر بود. این موضوع سر اجراهای امیر و علی هم پیش آمده بود.

    afsharianافشاریان در برنامه خندوانه

    ژوله: چند نکته در این موضوع نهفته است. اول اینکه ما کمدین مولف خیلی کم داریم. شاید اگر محسن تنابنده در این رقابت شرکت می‌کرد، خیلی متفاوت می‌شد چون او خودش هم بازیگر است، هم نویسنده و هم کارگردان. مثلا کسی مثل وودی آلن یک کمدین مولف است که هنوزهم با این همه سابقه در کافه‌های نیویورک استندآپ کمدی اجرا می‌کند.

    مسعودی: بله؛من نیویورک بودم و دیدم (می‌خندند).

    افشاریان: خاستگاهی که این مسابقه شکل گرفت، این بود که دوست داشتیم نگاه خود کمدین‌ها و مردم به کمدی و جایگاه کمدین نگاه درجه یکی شود که خدا را شکر این اتفاق افتاد و واقعا تبدیل شد به بحث روز مردم.

    ژوله: جنس استندآپ کمدی علی با من و سجاد فرق دارد. نمی‌دانم این قضیه‌ای که می‌گویم چقدر غریزی و چقدر از هوش او بوده. از روز اولی که وارد شد و خاطراتش را تعریف کرد، شخصیت‌سازی کرد و این از ذهن یک فیلمنامه‌نویس می‌آید که تو اول کاراکتر خودت را معرفی کنی، در کنارش کاراکتر پدرت را بسازی، بعد کاراکتر مادرت را بسازی، فضای محله را بسازی، دوستانت را ترسیم کنی و حتی ماشین پدرت را تبدیل به یک شخصیت کنی! این از ذهن یک نویسنده خلاق می‌آید که بتواند همه اجزای یک صحنه را دکوپاژ کند، میزانس کند و به‌طوری اتفاقات را برای بیننده تعریف کند که بیننده دقیقا آنها را در ذهن خود مجسم کند.

    افشاریان: البته من این را هم بگویم که واقعا شقایق دهقان هم با اجراهایی که داشت، همه را شوکه کرد و حتی الیکا عبدالرزاقی هم واقعا عالی بود و خانم‌ها نشان دادند که در این زمینه عالی هستند.

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۸/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    امیرمهدی ژوله بالاخره سکوتش را شکست و از دلیل شوخی با تتلو گفت !

    امیرمهدی ژوله: یعنی واقعا راجع به تتلو هم نمی شود در این کشور طنز نوشت؟ من واقعا به او توهینی نکردم، یک شوخی بود.

    امیرمهدی ژوله : اول جزو باقالی ها بودم

    بالاخره هر کسی یک روز، یک جا کارش را شروع کرده. این هم از شانس ماست که حالا این روزها، امیرمهدی ژوله، چهره معروف خندوانه و تلویزیون، هرجا بخواهد از اولین هایش بگوید چاره ای ندارد جز اینکه یادی از آن روزها بکند. سال 1379، هفته نام عشقی تماشاگران و خواننده های باحالی که شنبه ها صبح خودشان را به کیوسک می رساندند تا ببینند این هفته بروبچس چه دستپختی تدارک دیده اند. یوزپلنگ های تماشاگران، پژمان راهبر، سیامک رحمانی، هیوا یوسفی، شاهین شهرابی و… یک مشت روزنامه نگار جوان که به زغم خودشان با همان هفته نامه می خواستند دنیا را عوض کنند.

    دنیا را که عوض نکردند، عواض اش با چند تا جوان تر از خودشان همکاری کردند و رفاقت کردند و این رابطه هنوز ادامه دارد. امیرمهدی ژوله از جوان هایی بود که آن روزها به تیم اضافه شد. یک مطلب فرستاد به هفته نامه و دو هفته بعد نشسته بود توی تحریریه. شاید هم یک ماه از حضور نگذشت که خواننده ها اسمش را یاد گرفتند و سراغ مطالبش را می گرفتند. او اما استعدادش مهارنشدنی بود.

    amir mehdi va bozorgmehr
    امیرمهدی ژوله و بزرگمهر حسین پور

    خیلی سریع تر از آنکه هرکسی فکرش را بکند، چند تا روزنامه و هفته نامه ورزشی و غیرورزشی و یکهو رسیدن به تیم فیلمنامه نویسی پیمان قاسمخانی. رسیدن به مهران مدیری. رسیدن به آن بالا. پژمان می گوید همه اینها خوش شانسی ژوله بوده. امیر خودش می گوید کار خداست. اما چطور می شود از کنار آن استعداد ناب گذشت. او حق اش بوده. در برنامه خندوانه هم حق اش بود. خیلی بیشتر از اینها هم حق دارد.

    همه آنهایی را که گفتیم و بیشترش را خودش و بچه ها در این مصاحبه یادآوری کرده اند. در مصاحبه ای که مدام موبایلش را چک می کرد ببیند چقدر رای آورده. زنگ که زدیم برای گفت و گو، پرسید: «با من؟ واقعا؟ من خودم طرفدار اون مصاحبه های شما هستم که» به ما حال داد. فکر کرد داریم بهش حال می دهیم. نمی خواستیم حال بدهیم. چون نیازی نداشت. او خودش همه چیز دارد. خودش حالا پدیده است. ما بهش افتخار می کنیم. هر جا بخواهد از خودش بگوید باید از همان اول شروع کند. این برای ما بس است. اما جایی که ایستاده بس نیست. او می رود بالاتر. فینال و باز هم بالاتر. حالا ببینید.

    ژوله: واقعا چه کار خوبی کردند؛ هم برنامه خندوانه و هم استندآپ کمدی و هم این مسابقه، کار خوبی بود.

    هیوا یوسفی: اینکه یک برنامه در یک شبکه دیجیتال این قدر بگیرد…

    amir mehdi va mehrah modiri

    امیرمهدی ژوله و مهران مدیری

    ژوله: سروش صحت خیلی خوب گفت که ما تا به حال یک نود داشته ایم که پربیننده بوده، آن هم هفته ای یک شب بود. ولی اینکه یک برنامه هر شب روی آنتن باشد و هر شب هم بیننده های خودش را داشته باشد، خیلی اتفاق خوبی است.

    این برنامه در همه حوزه ها مهمان دارد، اتاق فکر خوبی هم دارد. سجاد افشاریان خودش خیلی خوب است و اصلا ایده این لیگ استندآپ کمدی از سجاد بوده. از طرفی هم چون کار تئاتر کرده، به صحنه مسلط است و کامل ترین استندآپ کمدی را تا اینجا سجاد اجرا کرده. هم آواز خواند، هم حرکت داشت، هم شوخی های دیالوگی داشت و تشویق هم گرفت.

    فاطمه پاقلعه نژاد: از روز اول به نظر نمی رسید این مسابقه این قدر جدی باشد.

    ژوله: جدی شد. از همان اولین مسابقه که امیر کربلایی و علی مشهدی آمدند، مسابقه جدی شد. علی مشهدی هم خوب است، خاطراتش را درامانیزه و کاراکترسازی می کند. از خودش و پدرش تصویرسازی کرد و کلا خیلی انرژی می گذارد.

    gole & hayaee

    عکس امیرمهدی ژوله در پشت صحنه خندوانه

    پاقلعه نژاد: شاید اگر خانم دهقان جنگ مرد و زن را راه نمی انداخت رای ها برای او بود. به خاطر شوخی ای که درباره تفاوت های زن و مرد کرد، بازی را باخت.

    ژوله: اجرای شقایق پیچ دوم داشت و یک مقدار زیرپوستی تر بود. من هم رایم شقایق بود. دوقطبی هایی که برای ما درست شد، تقریبا برای همه درست شد. در مورد علی مشهدی و کربلایی هم گفتند: این بچه تئاتر است. به این رای بدهید…

    هیوا: به قول مهدی امیرپور اینها نقض غرض است. کلا قرار است از کمدی لذت ببریم قرار نیست این درگیری ها به وجود بیاید.

    ژوله: امروز به امین حیایی می گفتم تو ربع قرن سابقه بازی داری (حالش بد شد گفت واقعا ربع قرن؟؟) امین از سال 70 بازی می کند. آن وقت با این سابقه حاضر می شود بیاید و در این مسابقه شرکت کند؛ یا مثلا خمسه با جایگاه مشخصی که دارد یا اکبر عبدی که می آید و مایه می گذارد.

    modiri va Gole
    عکس امیرمهدی ژوله و مهران مدیری

    سیامک رحمانی: اتفاقی که برای خمسه افتاد خوب نبود.

    ژوله: خیلی بد بود. جواد آمده بود به خاطر احترام به خمسه انصراف بدهد و گفت من چیزی آماده ندارم. نه خودش و نه هیچ کس دیگری فکر نمی کرد او رای بیاورد.

    پاقلعه نژاد: اگر از طرف خود برنامه می گفتند رضویان برای اینکه اجرایی نداشت، حذف می شود بهتر بود.

    ژوله: هیچ کس این اتفاق را پیش بینی نمی کرد و خیلی بد بود. ببینید وقتی امین آمده حاضر شده در کنار من جوان مسابقه بدهد، فقط به خاطر احترام به خنده و فرهنگ کمدی و طنز و اینهاست.

    gandom
    ژوله و دخترش گندم

    هیوا: آرای مسابقه تو را وزارت کشور اعلام می کند؟ (با خنده)

    ژوله: رامبد گفت من و امین و نماینده صدا و سیما به محل سامانه می رویم که آن لحظه ای که رای گیری تمام می شود، حضور داشته باشیم و فیلم برداری شود تا بعدا حرفی بیش نیاید.

    سیامک: کلا اتفاق هایی که راه افتاد خیلی پیش بینی نشده بود.

    ژوله: کلا همه اتفاقات زندگی من پیش بینی نشده بوده اند. یک  گاگول آمده در «تماشاگران»، بعد گروه مدیری، بعد استندآپ کمدی، یک سری اتفاقات خاص در زندگی من افتاد.

    سیامک: الان برای گاگول هم صفحه باز می کنند.

    ژوله: امضای کودک فهیم برای تو بود، من تقلیدم خوب بود، آن را برداشتم. اصلا آن روزها در «تماشاگران» هر کس یک روز نمی آمد من ستونش را می نوشتم.

    Gole & nevisandegi

    امیرمهدی ژوله در کنار نویسندگان

    پاقلعه نژاد: هوادارهای تتلو هم حسابی از خجالت شما در آمدند.

    ژوله: عجب! چرا اینجوری شد؟ بعد به من گفتند نباید با این شوخی می کردی، یعنی واقعا راجع به تتلو هم نمی شود در این کشور طنز نوشت؟ من واقعا به او توهینی نکردم، یک شوخی بود. من وقتی جلسه اول با مریضی ام اس خودم شوخی کردم نباید کسی بگوید چرا با نام گذاری زیرزمینی ها شوخی می کنی.

    هیوا: همین جوری هم شوخی با بعضی  چیزها خط قرمز است.

    ژوله: ابراهیم افشار می گوید طنزنویسی براساس چهار پایه است. شوخی ایدئولوژی، شوخی قومیتی، شوخی جنسیتی و شوخی سیاسی، و ما با هیچ کدام هم نمی توانیم شوخی کنیم. بعد تازه مشاغل، زنان و مردان، اسامی و… هم به اینها اضافه شده و همه هم می خواهند اعتراض کنند.

    یکی از اصول اخلاقی طنز این است که با گروه های ضعیف و مهجور شوخی نکنی، مثلا این شوخی هایی که با خانم ها می کنند خوب نیست. مثلا می آیند می گویند همه خانم ها احمق هستند. این شوخی خوبی نیست. ولی شوخی با پزشکانی که پول دارند، قدرت هم دارند، نفوذ هم دارند که چیز بدی نیست.

    Amir mehdi Gole 2

    امیرمهدی ژوله در خندوانه

    سیامک: شوخی که شقایق دهقان با آقایان کرد، نبود.

    ژوله: شوخی هایش دوپهلو بود، یعنی درواقع با فمینیست ها هم که این رویکرد را دارند شوخی کرد.

    سیامک: کلا گفتن اینکه آقایان رنگ را نمی توانند تشخیص بدهند خیلی شوخی خوبی بود.

    ژوله: و واقعی هم همین طور است. این یک بحران است و اینکه رنگ ماشین را خوب تشخیص می دهند هم درست بود. شقایق خیلی هم خوب و روان اجرا کرد.

    هیوا: احتمالا از محراب هم کمک گرفته.

    ژوله: حتما برایش چیزی نوشته. البته خودش هم نویسنده است، ولی پیمان و محراب را هم دارد.

    Amir mehdi Gole 1

    تصویر امیرمهدی ژوله

    پاقلعه نژاد: اولین بار چه کسی پیشنهاد داد شما استندآپ کمدی اجرا کنید؟

    ژوله: پوپک مظفری که برنامه ریز کار است، زنگ زده بود از رامبد جوان به خاطر برنامه اش تشکر کند. رامبد هم گفته بود هفته دیگر هم یک برنامه داریم و می خواهیم از بیماران ام اسی دعوت کنیم و دکتر صحراییان هم مهمان برنامه است. گفته بود چرا ژوله را دعوت نمی کنید، او قهرمان ام اس است…

    سیامک: مگر ام اس مسابقه دارد؟

    ژوله: نه منظورش این بود که ژوله بیماری اش را فراموش کرده و به آن توجهی ندارد و به آن دامن نزده و زندگی اش را می کند. خیلی هم خوشحال شدم که رامبد نمی دانست من این بیماری را دارم.

    در پایان این گفتگو توجه شما را به بیوگرافی کوتاهی از امیرمهدی ژوله جلب می نماییم : 

    golee

    بیوگرافی امیرمهدی ژوله :

    امیرمهدی ژوله  (۲۷ مرداد ۱۳۵۸ تهران – تاکنون) روزنامه نگار، نویسنده و سردبیر اسبق چلچراغ و همچنین از نویسندگان سریال‌های طنز مهران مدیری می‌باشد.
    در مسابقه خنداننده برتر سال ۱۳۹۴ او مطالب طنزی در مورد فوتبالیست‌ها و خواننده‌های زیر زمینی مطرح کرد. در پی این اتفاق عده‌ای از طرفداران امیر تتلو به صفحه اینستاگرام ژوله حمله کردند کردند.او در پی این اتفاقات او اعلام کرد : من یک هفته نیست که صفحه اینستاگرامم را باز کردم و خیلی خوشحال شدم که این چنین مورد استقبال قرار گرفت چون در عرض یک هفته ۵۵ هزار فالوئر پیدا کرد و این یک رکورد است اما با اتفاقاتی که افتاده تصمیم گرفته‌ام صفحه‌ام را ببندم،چون اگر در این صفحه نتوانم حرمت خودم و همکارانم را نگه دارم، این صفحه به چه درد می‌خورد؟

    Bio amir mehdi gole

  • ۱۹:۵۹   ۱۳۹۴/۸/۴
    avatar
    مینا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|8686 |5387 پست

    بچه ژوله چقدر نازه

    ویرایش شده توسط مینا  در تاریخ ۴/۸/۱۳۹۴   ۲۰:۰۱
  • ۱۲:۴۸   ۱۳۹۴/۸/۵
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    اون مصابحه سه نفریشون چه باحال بود
  • ۱۲:۵۸   ۱۳۹۴/۸/۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10428 |5772 پست
    مرسی مونا موای عزیز، پست خیلی خوبی بود.
  • ۱۴:۰۰   ۱۳۹۴/۸/۱۶
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    واکنش شدید امیرمهدی ژوله به توهین اخیر علی ضیا

    هنرمند کشورمان در متنی نوشت: «مگه غیر از اینه که سال هاست شعر علی دمبه رو روی سکوها می خونن و با تقلید مشکل مادرزادی علی دایی در گفتار، مجالس عروسی رو گرم میکنن؟؟»

    آخرین پست اینستاگرامی ژوله

    این روزها حمایت هنرمندان و بعضا ورزشکاران از علی ضیا به امری عادی تبدیل شده و حتی خود پرویز مظلومی هم روز گذشته در برنامه زنده تلویزیونی اعلام کرد که او را بخشیده است.

    اما اینکه ممنوع التصویر بودن این مجری پرسپولیسی به زودی برطرف می شود، امری بدیهی است پس دلیل این همه حمایت یک چیز می تواند باشد؛ پایان دادن به فحاشی گسترده استقلالی ها به ضیا.

    حالا نوبت به امیرمهدی ژوله رسیده که از آبی ها بخواهد دست از سر مجری نگون بخت بردارند. خواندن متنی که ژوله تنظیم کرده که با دستمایه های طنز همراه است، خالی از لطف نیست:

    «شاید یه کم دیر شده باشه ولی ترجیح دادم کمی آب ها از آسیاب بیفته بعد حرفمو بزنم. دوستان ببخشید، خیلی معذرت می خوام ولی واقعا من هنوز موفق نشدم ابعاد این غائله علی ضیا رو درک کنم.


    پست امیر مهدی ژولهپست امیر مهدی ژوله

     

    بذارید یه بار دیگه با هم مرور کنیم. علی ضیا مجری تلویزیون که از قضا انسان هم هست، گلاب به روتون مثل همه انسان ها دستشویی هم میره، مثل همه انسانها تولید مثل هم می کنه و مثل همه انسانها ورزشی رو دنبال و از تیمی طرفداری می کنه، برای تماشای دربی یا داربی یا هر کوفتی میره به یه کافه یا کافی شاپ یا هر خراب شده ای.

    وقتی پرسپولیس تیم محبوب ایشون بعد از کلی فراز و نشیب تو دقایق اضافه دقایق اضافه گل میزنه سر از پا نمی شناسه و چند خطی با شعری که جمعیت میخونن همراهی می کنه...

    خب؟؟؟ الان چی ماجرا به کجای دوستان برخورده؟ کافه رفتن یه مجری بده، پرسپولیسی بودن علی ضیا مشکل داره یا کلاه گیس آقای مظلومی هم رفته جزء مقدسات و نمیشه باهاش شوخی کرد؟؟

    تو فضای فوتبال ما که خواهر و مادر فوتبالیست و داور و مربی و مدیر و گزارشگرش هر روز پرچم تماشاگراست، شوخی با کم مویی یا بی مویی یه مربی اینقدر تند و زننده و غیر قابل بخشش بوده که کار به ممنوع الکاری و شکایت و تهدید و فحاشی و این بساطی که هست بکشه؟

     

    مگه غیر از اینه که سال هاست شعر علی دمبه رو روی سکوها می خونن و با تقلید مشکل مادرزادیعلی دایی در گفتار، مجالس عروسی رو گرم میکنن؟؟ درست از دقیقه نود و پنج این بازی همه اسطوره اخلاق شدیم؟؟ بی خیال تو رو خدا.

    تو مملکتی که هر روز با ناموس گیلانی ها و فهم و شعور آذری ها و هوش خانم ها و درازی عمر مسئولان مملکت و امثالهم، رکیک ترین و مغرضانه ترین و زشت ترین شوخی ها میشه و شنیع ترین جوک ها ساخته میشه، واقعا زور داره که یه جوون محجوب به خاطر دو خط همخونی از سر هیجان با یه شعار معمولی و حتی لوس که از قضا حاوی هیچ توهینی هم نیست، اینطور از کار بیکار شه و آماج حملات و فحاشی های همونایی قرار بگیره که همون جوک ها رو می سازن و هرهر به همون جوک ها میخندن. خیلی زور داره.

     

    (نکته: کلا تو زندگیم یه بار علی ضیا رو دیدم. از ده سال پیش هم که تو مطبوعات ورزشی می نوشتم خدمت آقای مظلومی ارادت دارم)»

  • ۱۶:۴۳   ۱۳۹۴/۸/۱۶
    avatar
    پرستو ♥
    یک ستاره ⋆|1561 |1828 پست
    وای مردم چه حوصله ای دارن
  • ۰۹:۴۶   ۱۳۹۴/۸/۱۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    علی مسعودی مرگ پدرش را هفت ماه از خواهرش پنهان کرد!

    علی مسعودی : وقتی من پدر و خواهرم و توی یکسال از دست دادم و مجبور بودم هفت ماه مرگ پدرم را از خواهرم مخفی کنم،‌ باز توی اون شرایط می‌خندیدم.

    ناگفته های علی مسعودی، خنداننده برتر!

    علی مسعودی معروف به علی مشهدی، نویسنده و فیلمنامه نویس سریال‌های طنز تلویزیونی است که کار خود را با نوشتن متن‌های چند آیتم از برنامه ساعت خوش در سال 1374 شروع کرد و در طول این سال‌ها داستان و فیلمنامه سریال‌هایی چون کوچه اقاقیا، یک و نیم هفته، سریال سه در چهار و بخش‌هایی از آقا و خانم سنگی را نوشته است.

    همچنین در استندآپ کمدی برنامه خندوانه که به خوبی درخشید و توانست با خاطرات و بیان خود، لبخند را به روی لبان مردم بیاورد که در ادامه، سین جیم این هنرمند را می‌خوانید.



    سین: مسعودی یا مشهدی؟
    جیم: مشهدی، چون ناخودآگاه یاد امام رضا (ع) میوفتم و از طرفی خودم هم ارادت خاصی به ایشان دارم.

    سین: شغل پدرتون چی بود و حال و هوای فضای خانواده چگونه بود؟
    جیم: پدرم با نقل مکان به شهر مشهد ساکن این شهر می شود و در سال 42 و 41 با مادرم ازدواج می‌کند. پدر نظامی بود و همه‌ش به این شهر و آن شهر می‌رفتیم ولی دوباره از سال 63 ساکن مشهد شدیم.

    سین: یه خاطره جالب از دوران بچگی تون بگید که متعلق به دوران کودکی تان هست؟
    جیم: از اون دسته بچه‌های شر بودم که همیشه قرار دعوا با بچه‌ها میذاشتم، یادم هست وقتی بیرجند زندگی می‌کردیم و اون موقع‌ها شهر کوچیکی بود که پشت خونه مون یه زمین گندم بود و توی یکی از این مسجدها برای کلاسای قالیشویی ثبت نام کرده بودیم. روز اول با سه، چهار تا از بچه‌ها قرار دعوا گذاشتیم و رفتیم توی یکی از این زمین‌ها که یه ذره سبزه زده بود و شروع کردیم به زدن همدیگه اما یدفعه دیدیم یه پیرمرد با چوب داره میاد سراغمون این اتفاق مال اوایل تیر ماه بود و تا شهریور که ما کلاس  می‌رفتیم یواشکی جوری رد می‌شدیم تا ما رو نبیند، یکی از بچه ها هم کشیک می داد تا ما بتونیم رد شیم البته گاهیم پیرمرد خودشو به خواب می‌زد تا ما فکر کنیم اون خواب هست و ما رو گیر بندازه که آخر هم موفق نشد.

    سین: نوستالژی علی مسعودی؟  
    جیم: من چیزی که خیلی دوست داشتم و دارم خلوتی خیابون بین ساعت یک تا سه ظهر توی مشهد بود که همه از سر کار می‌آمدن خونه و همه جا خلوت می‌شد و راس ساعت 9 شب که همه خانواده دور هم شام می‌خوردند. من و دوستانم با وجود اینکه همیشه همدیگر و می‌دیدیم ولی باز بعضی شب‌ها دور هم جمع می‌شویم چیزی که الان وجود نداره و خیلی کمرنگ شده یا توی بیرجند هفته‌ای یک شب کل فامیل دورهم جمع می‌شدن و همه ‌ی اعضا حتی فامیل‌های دور مثل آشنای نزدیک بودن اما الان انگار همه نسبت به هم غریبه شدند.

    سین: چقدر نویسندگی در استندآپ کمدی کمکتون کرد؟  
    جیم:در واقع من خاطراتم را پرداخت کردم، مثلا یکسری اصطلاحات به آن اضافه کردم که خیلی بهم کمک کرد و نقطه‌ی شروع و پایان و نقطه عطف هم برایش تعریف کردم.   

    سین: ورودتون به استندآپ کمدی چطوری بود؟
    جیم:من کسی هستم که دور هم جمع می‌شیم شروع می‌کنم به خاطرات تعریف کردن با لهجه و تیکه‌های خودم چند سال پیش وقتی رامبد خونه‌مون آمد تا سه شب بیدار بودیم و من براش خاطره‌ها مو تعریف می‌کردم و کلی هم خندید جوری که فرداش بهم زنگ زد که از دستت دیشب نتونستم بخوابم تا آمدم خوابم ببره یاد فلان حرفت می‌افتادم تا وقتی که این برنامه شروع شد و گفت بیا اجرا کن اولش گفتم نه و رو فرم نیستم که در جوابم گفت بیا همون خاطره‌ها تو تعریف کن و اینطوری شد که رفتم توی برنامه «خندوانه» و استند‌آپ کمدی رو هم اجرا کردم و مردم هم بهم خیلی لطف داشتن و استقبال کردند.

    سین : بهترین بازگیر طنز ایرانی بنظرتون کیه؟  
    جیم: امیر جعفری،مجید صالحی، سعید آقاخانی از بازیگرانی هستند که بنظرم توی این زمینه موفق بودن و هستند. امیر جعفری  که هم می‌تواند کمدی را خوب بازی کند و هم نقش جدی رو. بنظرم توی این سال ها ثابت شد، بازیگرایی که کمدی بازی می‌کنند نقش جدی رو هم می تواندن ایفا کنند. رضا عطاران هم در کل بهترین هست.

     
    سین: جای چه کسی توی استندآپ کمدی خالی بود؟  
    جیم: داریوش سلیمی که وقتی خاطراتشو تعریف می‌کند من خیلی ازش می‌خندم و تقریبا 8 یا 9 سالی هست که با هم رفت و آمد داشتیم و حرفاش واقعا شیرین و خوش طعم هست.

    سین: رامبد جوان را چطور می‌بینی؟  
    جیم: رامبد شخصیتی داره که واقعا دوست داشتنی و هیچ حسادتی درونش وجود ندارد. او می‌توانست من و توی این برنامه نیاره یا کمتر بیاره ولی به من لطف داشت و قسمت‌های زیادی من مهمان «خندوانه» شدم .

    سین: اگر نویسنده نمی‌شدید چه شغلی و انتخاب می‌کردید؟  
    جیم: دوست داشتم بادیگارد می‌شدم، آن هم بادیگارد شخصیت‌های مهم و معروف. از این گوشی که داخل گوششون با اون سیم پیچ پیچی که بهش وصل می‌شد و خیلی دوست داشتم یا اینکه سریع وارد می‌شدند و نگاهی به این ورو و اون‌ور می‌ندازن تا محیط و بررسی کنن بعد میذاشتن شخصیت معروف وارد شود کلا از این کاراش خوشم میاد.

    سین: وقتی علی مسعودی دلش می‌گیره چیکار می‌کند؟
    جیم: میرم زیر دوش گریه می‌کنم. یه وقتاییم که خیلی بهم فشار میاد و هیچ کاریم نمی‌توانم بکنم و زورم به هیچ جایی نمی‌رسد میرم حرم امام رضا(ع). یادمه دو سال پیش بود،‌ خیلی ناراحت بودم و راهم به هیچ جایی نداشتم تا خوب شه حالم، گاز ماشین و گرفتم و هزار کیلومتر رفتم تا رسیدم حرم امام رضا(ع) تا می‌تونستم گریه کردم و واگذارش کردم به خودش.
     
    سین: توی خونه هم همینجور شاد هستید؟
    جیم: هستم. حتی وقتی من پدر و خواهرم و توی یکسال از دست دادم و مجبور بودم هفت ماه مرگ پدرم را از خواهرم مخفی کنم،‌ باز توی اون شرایط می‌خندیدم. من 14 سال پیش به این باور رسیدم که هر چیزی که قرار آدم بهش برسه، خدا باید خودش بده و هیچ موقع هم رفاقتم با دوستان به خاطر جایگاهشون نبوده است.
     
    سین: واکنش مردم به اجرای برنامه‌تون چی بود؟
    جیم: امسال بهترین سال زندگیم بود، با برنامه «خندوانه» من از تمام مردم انرژی گرفتم، حتی کسی بهم گفت که شش ماه بوده نخندیدم و با اجرای شما دوباره تونستم لبخند بزنم که این لبخند مردم برای من دنیایی از ارزش هست.
     
    سین: چه چیزی شما رو خوشحال می‌کند؟
    جیم: سلامتی مادرم که تمام عشقم هست و هر روز باهاش تماس می‌گیرم و صحبت می‌کنم. دوستی که هشت سال به خاطر مملکتمون جنگید و حالا گوشه‌نشین شده کسی که می‌توانست بهترین خونه رو توی بهترین جای داشته باشد اما الان گوشه‌نشین شده است. انسان بزرگی که برای آزادی و رفاه همه‌مون جنگید و ازش خیلی چیزها یاد گرفتم.

  • ۱۲:۴۴   ۱۳۹۴/۸/۱۸
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26995 |15954 پست
    هر دو متن خیلی جالب بود، ممنون مونامونا
  • ۱۷:۵۳   ۱۳۹۴/۹/۲۵
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان