خانه
329K

داستان های واقعی و عبرت انگیز

  • ۱۲:۳۲   ۱۳۹۳/۶/۸
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    داستان زیبای فروش بهشت






    در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند.

    فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد…

    به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:


    قیمت جهنم چقدره؟کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت:


    ۳ سکه مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت:


    لطفا سند جهنم را هم بدهید.کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند

    جهنم مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.

    به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است.

    دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم…
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان