خانه
330K

داستان های واقعی و عبرت انگیز

  • ۱۳:۴۳   ۱۳۹۳/۶/۹
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    داستان جالب


    مدیریت استراتژی جالببیاین حرف بابا هامون را گوش کنیمچه بابایی




    پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی

    پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم

    پدر: اما دختر مورد نظر من ، دختر بیل گیتس است

    پسر: آهان اگر اینطور است ، قبول است


    پدر به نزد بیل گیتس می رود

    پدر: برای دخترت شوهری سراغ دارم

    بیل گیتس: اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند

    پدر: اما این مرد جوان قائم مقام مدیرعامل بانک جهانی است

    بیل گیتس: اوه، که اینطور! در این صورت قبول است


    پدر به دیدار مدیرعامل بانک جهانی می رود

    پدر: مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم

    مدیرعامل: اما من به اندازه کافی معاون دارم

    پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است

    مدیرعامل: اوه، اگر اینطور است، باشد


    و معامله به این ترتیب انجام می شود

    نتیجه اخلاقی: حتی اگر چیزی نداشته باشید باز هم می توانید چیزهایی بدست آورید. اما باید روش مثبتی پیش بگیرید.
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان