دوست داشتید الان کجا بودید و چیکار میکردید؟

واااااااااااااااااااااااااای چه سوال خوبی... بزارید ی کم فکر کنم

در این لحظه واقعا دوس داشتم یه جایی نزدیکیای خط استوا نشسته بودم تو آفتاب ،‌ چون خیلی سردمه
سوال جالبیه ، بازم میام تو این تاپیک

دوس داشتم الان توی خوابگاه پیش هم اتاقیا و دوستام بودم و تنقلاتمون رو میریختیم وسط و دور هم مینشستیم و شوخی و خنده و ........

دوست داشتم الان یه جا لب ساحل بودم مثل کیش

الان دوست داشتم تو یه هتل 5 ستاره بودم با یک منظره زیبا و ناهار می خوردم

دوست داشتم تو کره ماه بودم

دوست داشتم سفری داشته باشم با کشتی

پیش بابام بودم

توی یه کشور آزاد خوشحال و خوشبخت کنار همه کسایی که دوستشون دارم زندگی می کردم بدون استرس و نگرانی از فردا

دوست داشتم پیش برادرم بودم

آخه حسام چه عاطفی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ایشالله زودی ببینیش !!!!!!!!!!!!

دوست داشتم تو یه تپه سر سبز بودم و تو چمن ها می دوییدم

هر جایی که آرامش باشه در کنار خانوادم

روی یه تاپ توی سایه خنک تابستون با یه آب پرتقال خنک کنار یه استخر

مریم خانم ممنون . اون منو میبینه من نمیتونم ببینمش آخه اون فوت شده شماهم دعا کنید من برم پیشش

وا!
حسام چه حرفایی میزنی!
خدا نکنه.......

آخه حسام ببخشید نمی خواستم ناراحتت کنمم خدا بیامرزدش هموم یه روزی دوباره پیش هم جمع میشیم پیش عزیزایی که الان پیشمون نیستن ........... اینجوری نگو درست نیست سعی کن پیش  بقیه افراد خانوادت باشی خوشحال و موفق!! چاره دیگه ای نداریم """"""""""""""مرده ها مردن و زندها باید زندگی کنن """"""""""""""""""

سر میز شام یادت که میفتم بغض میکنم
اشک در چشمانم حلقه میزند و همه با تعجب نگاهم میکنند
لبخندی میزنم و میگویم:
چقدر داغ بود !