خلاصه قسمت های 4 و 5 سریال ask تو قسمت 4 شبنم به کرم میگه که من هنوز نمیخوام ازدواج کنم .... بیخیال شو بعدش هم میذاره میره خونشون....کرم به آزرا میگه که شبنم قبول نکرده بنابراین آزرا زنگ میزنه به شبنم قرار میذاره که همدیگه رو ببینن .. آزرا غیر مستقیم از شبنم میپرسه که چرا به کرم جواب رد دادی؟ شبنم هم میگه که هنوز بهش اعتماد ندارم... از طرفی جان هاکان (نامزد قبلی شبنم) رو میبینه و میگه این سالا کجا بودی؟ هاکان هم میگه که پشیمونه از اینکه ازدواجش رو با شبنم بهم زده... ولی جان میگه اجازه نمیدم دوباره شبنم رو ببینی. مامان شبنم کرم رو به محل کارش صدا میکنه و میگه اگه بخوای به شبنم خیانت کنی بهتره همین الان ولش کنی یا تا آخرش باهاش میمونی یا عروسی بی عروسی .... از طرفی هم وقتی کرم میبینه شبنم جواب رد داده دیگه چاره ای نمیبینه به جز فرار(تنها راهی که داره برای خلاص شدن از طلبکاراش اینه که با شبنم عروسی کنه و با پولای شبنم بدهکارا رو راضی کنه!!!) ...آزرا هم به مامان و خواهرش میگه که من چند هفته ای نیستم و یه مقدار بهشون پول میده و وسایلاشو تو کیفش جمع میکنه میره پیش کرم تا فرار کنن ... ولی آدمای طلبکارا دنبالشون میکنن ولی گمشون میکنن برای همین میرن خونه مامان آزرا بهش رشوه میدن اونم لو میده که آزرا و کرم کجا دارن میرن... طلبکارا اونا رو میگرن و میگنن آگه یه بار دیگه فرار کنین میکشیمتون. شبنم هم دلش یه استراحت حسابی میخواست و دوست داشت یه مدت از همه دور باشه پس یه نامه واسه مامان و داداشش نوشت و گذاشت رفت فرودگاه .... ولی جان میفهمه و میرن پیداش میکنن و نمیذارن بره. ولی شبنم دوباره از خونه میره و میبینه که هیچ راه فراری نیست پس میره کنار همون ساحلی که کرم خواستگاری کرد و خودشو غرق میکنه.... (قبلش به کرم زنگ میزنه میگه که دوست دارم ولی نمیتونم باهات ازدواج کنم . آخه میدونه بعد 6 ماه میخاد بمیره)
قسمت 5
کرم میفهمه شبنم کجاست میره و میبینم ماشین شبنم اونجاست ولی خودش نیست بعدش میره تو آب شبنم رو نجات میده ... میبردش خونشون و تحویل مامانش میده .... شبنم ی کم استراحت میکنه بعد بعد از ظهرش دوباره کرم میاد خونشون تا حال شبنم رو بپرسه ... جان از کرم خوششش نمیاد به خاطر همین زود از کنار میز شام بلند میشه.... شبنم راضی اش میکنه که بذار با کرم باشم .... ولی جان قبول نمیکنه شبنم هم میگه اگه قول بدی که بذاری من با کرم باشم آزرا رو برات جور میکنم....آخه میدونه که آزرا رو دوس داره.... بعدش زنگ میزنه به آزرا: آماده شو میخوایم 4 تایی بریم بار.... آزرا هم میاد و توی بار از شانس طلباکارا پیداشون میشه با کرم درگیر میشن .... جان هم به کرم شک میکنه و تصمیم میگیره که درباره اش تحقیق کنه. توی بار شبنم هاکان رو میبینه و حالش بد میشه و یاد اون روزایی که با هاکان بود میفته.... از طرفی آزرا میفهمه که حامله اس و به دوستش میگه ولی میگه به کرم نگو چون میخوام بندازمش آخه کرم کلی افکار تو سرشه اینم بگم دیگه همه چیو قاطی میکنه .... از طرفی هم میفهمه که مامانش بوده که اونا رو لو داده پس قهر میکنه میره خونه کرم و وقتی میبینه که کسیو جز کرم نداره تصمیم میگیره که بگه حامله است و با شبنم بهم بزنه ولی همین که میخاد بگه من .... شبنم در خونه ی کرم رو میزنه و آزرا قایم میشه ... شبنم میگه من قبول میکنم باهات ازدواج کنم ....... و آزرا از کاری که انجام دادن پشیمون میشه و شروع میکنه گریه کردن ....
