خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۱:۲۹   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    کشیده عشق در زنجیر، جان ناشکیبا را

    نهاده کار صعبی پیش، صبر بند فرسا را

    توام سررشته داری، گر پرم سوی تو معذورم

    که در دست اختیاری نیست مرغ بند بر پا را

    من از کافرنهادیهای عشق ، این رشک می‌بینم

    که با یعقوب هم خصمی بود جان زلیخا را

    به گنجشگان میالا دام خود، خواهم چنان باشی

    که استغنا زنی ، گر بینی اندر دام ، عنقا را

    اگر دانی چو مرغان در هوای دامگه داری

    ز دام خود به صحرا افکنی، اول دل ما را

    نصیحت اینهمه در پرده ، با آن طور خودرایی

    مگر وحشی نمی‌داند، زبان رمز و ایما را



    وحشی بافقی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان