خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۳:۰۶   ۱۳۹۴/۹/۹
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوش در گوشه یِ محراب مِی ناب زدیم

    آتش از باده گرفتیم به محراب زدیم

    من و ساقی زِ ره مستی و بی پروایی

    نقشِ افسانه یِ این دایره بر آب زدیم

    تا سحر جامه دریدیم به پایِ دل تنگ

    ساز را موی کشیدیم به مضراب زدیم

    آسمان تیره شد از دودِ دل سوختگان

    ما دویدیم درِ خانه یِ مهتاب زدیم

    خواب خوش بود که ما را به چنین روز افکند

    اشک در دیده نشاندیم، رهِ خواب زدیم

    آشنایان ره از ورطه گذشتند و ما

    چون حباب سرِ خُم خیمه به غرقاب زدیم

    به امیدی که نشیند برِ ما دوست شبی

    سنگ بر شیشه خورشید جهانتاب زدیم

    در غمِ آنکه به پا خاست و از پا افتاد

    خون دل بر جگر دیده یِ بی تاب زدیم

    قاسم لاربن
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان