۱۳:۱۹ ۱۳۹۴/۹/۱۴
عاشقم اما نمیدانم گرفتار كه ام؟
در نمیابم زمدهوشی دل آزار كه ام؟
خواب از چشمم گریزان است هر شب تا سحر
با چنین آشفتگی تا صبح بیدار كه ام؟
آرزو هایم چو تصویری در ابر دور
راستی از خود چه میخواهم گرفتار كه ام؟
میكشم نقش كسی هر لحظه در قصر خیال
بار دیگر میزدایم محو دیدار كه ام؟
گل فراوان دیدهام اما عمر گل پاینده نیست
بلبل افسرده ام سرمست گلزار كه ام؟
مردمان بیمار دل بیمار وچشم یار هم
حیرتی دارم خداوندا پرستار كه ام؟
نقطه ام اما شعاعی دارم از خورشید عشق
دور خود گردنده ام در خط پركار كه ام؟
زشت وزیبا عاشق شعر من و دیدارمن
كس نداند میان این وآن یار كه ام؟
عاشقی مهر آفرینم دوستدار هر كه هست
دلنواز نازنینانم دلارام كه ام؟
مست یارم مست عشقم مست شعرم مست عمر
كس نمی پرسد دراین هنگامه هشیار كه ام؟
بلبلم اما ندانستم كه باغ من كجاست
ای خدا تنها تو میدانی گرفتار كه ام؟