خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۵:۴۸   ۱۳۹۴/۱۰/۱۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    صدايَش را شنيدم جان گرفتم
    ز کُفر افتادم و ايمان گرفتم !

    چنان عطر کلامش تازه ام کرد
    که گويي غُسل، در باران گرفتم !

    غمين و خسته و سرگشته بودم
    ولي با صُحبتش سامان گرفتم

    کلام دلنشينش شعر نغزيست
    که از آن مَطلَعِ تابان گرفتم

    ز نَجوايش درونم زيرورو شد
    هرآنچه خواست قلبم، آن گرفتم

    مرا حاجت از اين خوشتر نباشد
    که در اوجِ غم از يزدان گرفتم

    عجب حال خوشي دارم من امشب
    که جانِ تازه از جانان گرفتم ...!
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان