۱۱:۴۴ ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
گیسوانت زیر باران، عطر گندم زار ... فکرش را بکن
با تو آدم مست باشد، تا سحر بیدار ... فکرش را بکن
در تراس خانه رویارو شوی با عشق بعد از سال ها
بوسه و گریه، شکوه لحظه ی دیدار ... فکرش را بکن
سایه ها در هم گره، نور ملایم، استکان مشترک
خنده خنده پر شود خالى شود هر بار ... فکرش را بکن
ابر باشم تا که ماه نقره ای را در تنم پنهان کنم
دوست دارد دور هر گنجی بچرخد مار ... فکرش را بکن
خانه ی خشتی، قدیمی، قل قل قلیان، گرامافون، قمر
تکیه بر پشتی زده یار و صدای تار ... فکرش را بکن
از سماور دست هایت چای و از ایوان لبهایت قند را
بعد هم هی سیگارو هی سیگارو هی سیگار ... فکرش را بکن
اضطراب زنگ، رفتم وا کنم در را، که پرتم می کنند
سایه ها در تونلی باریک و سرد و تار ... فکرش را بکن
ناگهان دیوانه خانه ... و پرستاری که شکل تو نبود
قرص ها گفتند: دست از خاطرش بردار. فکرش را نکن