خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۵۹   ۱۳۹۴/۱۱/۱۷
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    نگردد یادت از یادم فراموش
    تو ای شیرین لب و سیمین بناگوش

    نه از خاطر روی , نه از دل من
    بود سقف تو بر تارک , سراپوش

    چو خونم در رگ و جانم دویدی
    ز عشقت میزند این خون من جوش

    نبیند چشم من , جز روی ماهت
    مگر جز تو شنیده هر دوتا گوش؟

    دل و جانم بهاری شد , چو باغی
    که دارد باغبانی , مهربان کوش

    چو زنبوری به گرد روی آن گل
    غزلها گفته ام همچون عسل نوش

    هوس کردم که آغوشت گشایی
    نکردی و زدم از شوق آن , جوش

    به آغوشت مثال باغ گویم
    نچیدم میوه ای از باغ آغوش

    گریبان چاک و هم سینه گشودم
    بدیدی سینه را عریان و کم پوش

    زدی دستی بدن را با محبت
    ببردی عقلم و از سر همی هوش

    به دستت چون خمیری تازه بودم
    بپختی در تنورت , نان خوش نوش

    به باغی همره و همپای بودی
    قدم رنجیده کردی , دوش بر دوش

    نمی خواهی دگر همراه گردی
    بگفتی این سخن بر گوش من دوش

    تو گفتی , کن فراموشم که رفتم
    نمی گردی , مگر گردم کفن پوش

    اگر قصد تو این باشد, چه سازم؟
    تو خواهی و بکن , من می کنم گوش

    بدان تو می روی و این جوانبخت
    شود بدبخت و هم گردد سیه پوش

    فریدون چگینی (جوانبخت)
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان