خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۲:۵۶   ۱۳۹۴/۱۱/۲۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    گفتم به دل عاشق مشو،جایی برای عشق نیست
    خندید دل گفتابمن،پس کاراین دل چیست چیست؟

    گفتم مگردیوانه ای،با عشق دریک خانه ای
    رنجید دل ازدست من،گفت درگمانت،عاقلی

    گفتم که دل راباختی،خودرا به چاه انداختی
    بیچاره دل گفتا به من،تو عشق را نشناختی

    گفتم سراپاسوختی، چون شمع عشق افروختی
    درمانده دل گفتا بمن،توچشم بردر دوختی

    گفتم که چون عاشق شدی،درکوی یاران گم شدی
    فریادزد دل برسرم،تو کمترازمجنون شدی

    گفتم به هجران ساختی،تیری به سینه کاشتی
    گفت درمیان عاشقان،فرهاد رانشناختی

    گفتم مگر این عشق چیست؟ جز درد و رنجی بیش نیست!
    گفتا بمن
    ای بی خِرد،خودکرده را تدبیر چیست
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان