خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۲:۲۱   ۱۳۹۴/۱۲/۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من نوای فلوتش را می‌شنوم
    خود را سرکوب کردن نمی‌دانم.
    گرچه بهار نیست گل می‌شکفد
    و زنبور دعوتش را می‌پذیرد.
    آسمان می‌غرد و برق می‌زند
    و امواج در قلبم غلیان می‌کنند.
    باران می‌زند
    و قلبم آفریدگار را می‌طلبد.
    قلب من به مرزی رسیده است که از آن
    ترنم جهان بر می‌خیزدو فرو می‌نشیتد:
    آنجا که بیرق‌هایی پنهان در آسمان به اهتزاز آمده اند
    کبیر می‌گوید:
    “قلب من می‌میرد
    اگرچه همیشه زنده است”

    کبیر
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان