۲۲:۲۸ ۱۳۹۴/۱۲/۱
نشد با شاخه هام بغل کنم تو رو
نشد نشد نشد برو برو برو
اراده داشتم بدون کاشتن
که عادتت بدم به ریشه داشتن
که عادتت بدم یه گوشه بند شی
به مبتلا شدن علاقهمند شی
نشد که از دلم جدا کنم تو رو
نشد نشد نشد گلم برو برو برو
نشد که بی دهن صدا کنم تو رو
تموم حرف من برو برو برو
قدیما هر گلی شناسنامه داشت
تموم میشد و بازم ادامه داشت
تو شیشه ی گلاب تو شعر شاعرا
تو گل فروشیا تو جیب عابرا
همون کسا که از تو باغچه چیدنت
توی خیالشون ادامه میدنت
نشد که از دلم جدا کنم تو رو
نشد نشد نشد گلم برو برو برو
نشد که بی دهن صدا کنم تو رو
تموم حرف من برو برو برو
تو داری از خودت فرار می کنی
داری با ریشه هات چکار می کنی؟
برو برو ولی به رسم یادگار
شناسنامتو تو خونه جا بذار
برو برو ولی به رسم یادگار
شناسنامتو تو خونه جا بذار