خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۴:۲۳   ۱۳۹۴/۱۲/۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    «من آن جا نیستم»

    رها کن سنگِ گوشه‌ی گورستان را
    من آن جا نیستم!

    وقتی باران می‌بارد
    دستت را بر شیشه‌های خیس پنجره بگذار
    تا گونه‌های مرا
    نوازش کرده باشی.

    این دست‌های همیشه شوخ من است
    که هنگام بازگشتنت به خانه
    در غروب‌های پاییزی
    موهایت را به پیشانی‌ات می‌ریزد،
    نه نسیم.

    لمس کن تن درختان جنگل را
    برای در آغوش کشیدن من.

    این گرانیتِ گرد گرفته را رها کن
    من آن جا نیستم!

    زیر این سنگ
    تنها مشتی استخوان پوسیده است
    و جمجمه‌ای
    که لب‌خندهای مرا حتا
    به خاطر نمی‌آورد.

    برای دیدنم
    به تماشای دریا برو
    من هم قول می‌دهم
    پشتِ تمام گیلاس‌های خالی
    در انتظار تو باشم! //

    یغما گلرویی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان