خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۱:۳۷   ۱۳۹۴/۱۲/۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ما به غم خو کرده‌ایم ای دوست ما را غم فرست
    تحفه‌ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست

    جامه هامان چاک ساز و خانه‌هامان پاک سوز
    خلعه‌هامان درد بخش و تحفه‌هامان غم فرست

    چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر
    گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست

    خستگی سینهٔ ما را خیالت مرهم است
    ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست

    یوسف گم گشتهٔ ما زیر بند زلف توست
    گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست

    زلف تو گر خاتم از دست سلیمان در ربود
    آن بر او بگذار وز لعلت یکی خاتم فرست

    رخت خاقانی در این عالم نمی‌گنجد ز غم
    غمزه‌ای بر هم زن و او را بدان عالم فرست
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان