خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۲۱:۳۸   ۱۳۹۴/۱۲/۲
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من از شب های تنهایی، هزاران داستان دارم
    درون دل نمی دانی، چه اندوهی نهان دارم

    چه می پرسی زسوز دل، که چون شمع سحرگاهی
    زعشق بی سرانجامم، بسی آتش به جان دارم

    به باد نیستی دادم اگر خاکستر عمرم
    ولی شادم که عشقت را به سینه جاودان دارم

    بیا ای آرزوی دل، دمی بشنو نوای دل
    که این آوای مشتاقی، به یادت هرزمان دارم

    روم کُنجی به خاموشی، کنم سر زیر پر بی تو
    نه دیگر شوق پروازی، نه میل آشیان دارم

    به یاد آن شب وصلی که در پایت به سَر کردم
    کنون عمریست کز حسرت، دوچشم خونفشان دارم

    به جامی تازه کن ساقی، خدارا کام خشکم را
    که من امشب زناکامی، غمی بس بیکران دارم...
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان