خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۰۱:۴۷   ۱۳۹۴/۱۲/۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    صدایَش را شنیدم جان گرفتم
    ز کُفر افتادم و ایمان گرفتم !

    چنان عطر کلامش تازه ام کرد
    که گویی غُسل، در باران گرفتم !

    غمین و خسته و سرگشته بودم
    ولی با صُحبتش سامان گرفتم

    کلام دلنشینش شعر نغزیست
    که از آن مَطلَعِ تابان گرفتم

    ز نَجوایش درونم زیرورو شد
    هرآنچه خواست قلبم، آن گرفتم

    مرا حاجت از این خوشتر نباشد
    که در اوجِ غم از یزدان گرفتم

    عجب حال خوشی دارم من امشب
    که جانِ تازه از جانان گرفتم ...!
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان