خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۰۱:۵۵   ۱۳۹۴/۱۲/۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    گفتا تو از کجائی کاشفته می‌نمائی
    گفتم منم غریبی از شهر آشنائی

    گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری
    گفتم بر آستانت دارم سر گدائی

    گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی
    گفتم که خوش نوائی از باغ بینوائی

    گفتا ز قید هستی رو مست شو که رستی
    گفتم به می پرستی جستم ز خود رهائی

    گفتا جویی نیرزی گر زهد و توبه ورزی
    گفتم که توبه کردم از زهد و پارسائی

    گفتا به دلربائی ما را چگونه دیدی
    گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی

    گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم
    گفتم به از ترنجی لیکن بدست نائی

    گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازی
    گفتم از آنکه هستم سرگشته‌ئی هوائی

    گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند
    گفتم حدیث مستان سرّی بود خدائی❤️

    #خواجوی_کرمانی
    @sherkadeh
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان