خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۳:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
    ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت

    در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد
    با پریشانی دل شوریده چشمم خواب داشت

    کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل
    شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت

    نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
    تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

    دیده‌ام می‌جست و گفتندم نبینی روی دوست
    خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت

    ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می‌نمود
    کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت

    سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق
    اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت

    شیخ مصلح الدین سعدی
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان