۱۳:۲۰ ۱۳۹۴/۱۲/۱۶
شانه ات را دیر آوردی ، سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر ، پیکرم را باد برد
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد
از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا
بیت های روشن و شعله ورم را باد برد
با همین نیمه ، همین معمولی ساده بساز
دیر کردی نیمه عاشقترم را باد برد
بال کوبیدم قفس را بشکنم ، عمرم گذشت
وا نشد ، بدتر از آن ، بال و پرم را باد برد
| #حامد_عسکری