خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۰:۲۲   ۱۳۹۴/۱۲/۱۷
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    چمنی که تا قیامت گل او به بار بادا
    صنمی که بر جمالش دو جهان نثار بادا

    ز پگاه میر خوبان به شکار می‌خرامد
    که به تیر غمزه او دل ما شکار بادا

    به دو چشم من ز چشمش چه پیام‌هاست هر دم
    که دو چشم از پیامش خوش و پرخمار بادا

    در زاهدی شکستم به دعا نمود نفرین
    که برو که روزگارت همه بی‌قرار بادا

    نه قرار ماند و نی دل به دعای او ز یاری
    که به خون ماست تشنه که خداش یار بادا

    تن ما به ماه ماند که ز عشق می‌گدازد
    دل ما چو چنگ زهره که گسسته تار بادا

    به گداز ماه منگر به گسستگی زهره
    تو حلاوت غمش بین که یکش هزار بادا

    چه عروسیست در جان که جهان ز عکس رویش
    چو دو دست نوعروسان تر و پرنگار بادا

    به عذار جسم منگر که بپوسد و بریزد
    به عذار جان نگر که خوش و خوش عذار بادا

    تن تیره همچو زاغی و جهان تن زمستان
    که به رغم این دو ناخوش ابدا بهار بادا

    که قوام این دو ناخوش به چهار عنصر آمد
    که قوام بندگانت بجز این چهار بادا

    مولانا
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان