۱۰:۳۲ ۱۳۹۵/۱/۲۳
مریم-شدو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
در ساعت صفر عاشقی اما
این بار جز من کسی در تکاپوست
شب غریو می کند
و زورق بر گل نشسته در آب می شود
پریسان دخترک بر زورق می نشیند
و در اقیانوس زمان محو می شود
و اینگونه باد در ساعت صفر عاشقی
در گوش بادبان کشتی شکسته ی من
می خواند سرود رفتن را
بی آنکه از این شعر بی معنی درنگی کند
در ساعت صفر عاشقی ...