۱۳:۳۸ ۱۳۹۵/۱/۲۳
شعری بخوان و نظم جهان را بهم بریز
جغرافیای شعرجوان را بهم بریز
فیروزه ای به تن کن و در اصفهان بچرخ
با نیم چرخ نصف جهان را بهم بریز
اعصاب شاعران و خم موی مشکی ات
این را بهم بباف و آن را بهم بریز
با یک نگاه جان بده بر شاخه های خشک
برنامه های فصل خزان را بهم بریز
لبخند تو قشنگ ترین نقش ممکن است
طرحی بخند فرشچیان را بهم بریز
زان نرگسان مست دلم می رود ز دست
در شعر من بیا و زبان را بهم بریز
بگشای در که لحظه ی دیدار می رسد
هی قاصدک برو اخوان را بهم بریز
شش روز خستگی به زمین خدا بپاش
پلکی بزن زمین و زمان را بهم بریز