خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۰:۱۱   ۱۳۹۵/۹/۲۸
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    خاک پایت را همی برچشم خود مالیده ام
    در غزل در مثنوی هردم تو را باریده ام

    دوری ات غمگین ترین دیوان شده زیبای من
    زین سبب باسوز دل در روز وشب نالیده ام

    شعرهایم گربخوانی بوی خود را حس کنی
    نغمه هایم را نگو ازدم به تو بالیده ام !

    این غزل هم مثل بارانِ بهار بودم ولی
    یک سبد نیلوفر از چشمان تو من چیده ام

    مهربان در بیت آخر یک کمی شرمنده ام
    بی اجازه از حضورت چون تو را بوسیده ام
    گر ﺗﻮ ﺭﺍ
    ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻌﻠﻖ ﻧﯿﺴﺖ ،
    ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻮﻕ ﻫﺴﺖ

    ﻭﺭ ﺗﻮ ﺭﺍ
    ﺑﯽ ﻣﺎ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﻫﺴﺖ،
    ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﺏ ﻧﯿﺴﺖ

    ﮔﻔﺘﯽ ﺍﻧﺪﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﻨﯽ
    ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺍ

    ﻣﺎﻩ ﻣﻦ!
    ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺁﺏ ﻫﺴﺖ ﻭ
    ﺧﻮﺍﺏ ﻧﯿﺴﺖ...


    https://telegram.me/joinchat/DP1XsD6KcO14l86zlRbBgA
    بزن رو لینک ◕‿◕
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان