خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۱:۳۸   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    وحشی بافقی
    می توانم بود بی تو، تاب تنهاییم هست

    امتحان صبر خود کردم، شکیباییم هست

    سوی تو گویم نخواهم آمد اما، می شنو

    ایستاده بر در دل، صد تقاضاییم هست
  • ۱۱:۳۸   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    وحشی بافقی :
    دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

    داستان غم پنهانی من گوش کنید

    قصه بی سر و سامانی من گوش کنید

    گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید

    شرح این آتش جان سوز نگفتن تا کی؟

    سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی؟

    روزگاری من و او ساکن کویی بودیم

    ساکن کوی بت عربده جویی بودیم

    عقل و دین باخته دیوانه رویی بودیم

    بسته سلسله سلسله مویی بودیم

    کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود

    یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

    نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت

    سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت

    اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت

    یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

    اول آنکس که خریدار شدش من بودم

    باعث گرمی بازار شدش من بودم
  • ۱۱:۴۰   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    شهریار »

    برو ای ترک که ترک تو ستمگر کردم
    حیف از آن عمر که در پای تو من سرکردم
    عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
    ساده‌دل من که قسم های تو باور کردم
    به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
    زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم
    تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار
    گشتم آواره و ترک سر و همسر کردم
    زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی
    که من از خار و خس بادیه بستر کردم
    در و دیوار به حال دل من زار گریست
    هر کجا نالهٔ ناکامی خود سر کردم
    در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم
    اشک‌ریزان هوس دامن مادر کردم
    اشک از آویزهٔ گوش تو حکایت می کرد
    پند از این گوش پذیرفتم از آن در کردم
    بعد از این گوش فلک نشنود افغان کسی
    که من این گوش ز فریاد و فغان کر کردم
    ای بسا شب به امیدی که زنی حلقه به در
    چشم را حلقه‌صفت دوخته بر در کردم
    جای می خون جگر ریخت به کامم ساقی
    گر هوای طرب و ساقی و ساغر کردم
    شهریارا به جفا کرد چو خاکم پامال
    آن که من خاک رهش را به سر افسر کردم




    دانلود آهنگ جدید



  • ۱۱:۴۱   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    نگار - بابا طاهر

    نگار تازه خیز من کجایی
    به چشمان سرمه ریز من کجایی
    نفس بر سینه ی عاشق رسیده آی رسیده
    دم مردن عزیز من کجایی ای كجایی
    بمیرم تا تو چشم تر نبینی
    شراره آ پرآذر نبینی
    چنان از آتش عشقت بسوزم
    که از من رنگ خاکستر نبینی
    به والله که جانانم تویی تو
    به سلطان عرب جانم تویی تو
    تو دوری از برم دل در برم نیست
    هوای دیگر جز تو در سرم نیست
    به جان دلبرم کز هر دو عالم
    تمنای دیگری جز دلبرم نیست
    نگار تازه خیز من کجایی
    به چشمان سرمه ریز من کجایی
    نفس بر سینه ی عاشق رسیده آی رسیده
    دم مردن عزیز من کجایی آی كجایی
  • ۱۱:۴۳   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    الفبا برای سخن گفتن نیست
    برای نوشتن نام توست
    اعداد ...
    پیش از تولد تو به صف ایستادند
    تا راز زادروز تو را بدانند
    دست‌های من
    برای جست و جوی تو پیدا شدند
    دهانم
    کشف دهان توست
    ای کاشف آتش
    در آسمان دلم توده برفی است
    که به خنده‌های تو دل بسته است

    شمس لنگرودی
  • leftPublish
  • ۱۱:۴۴   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    شراره سعیدپور
    کاربر فعال|131 |223 پست
    آن صداها به کجا رفت
    صداهای بلند
    گریه ها قهقهه ها
    آن امانت ها را
    آسمان آیا پس خواهد داد ؟
    پس چرا حافظ گفت؟
    آسمان بار امانت نتوانست کشید
    نعره های حلاج
    بر سر چوبه ی دار
    به کجا رفت کجا ؟
    به کجا می رود آه
    چهچهه گنجشک بر ساقه ی باد
    آسمان آیا
    این امانت ها را
    باز پس خواهد داد ؟ شفیعی کدکنی

  • ۱۱:۴۴   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    آن قدر به تو نزدیک بودم
    که تو را ندیدم

    در تاریکی خود، به تو لبخند می زنم


    شکرانۀ روزهایی
    که کنار تو
    راه رفته ام.



    "شمس لنگرودی"
  • ۱۱:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    خلاصه بهاری دیگر

    بی حضور تو

    از راه می رسد

    و آن چه که زیبا نیست

    زندگی نیست

    روزگار است...



    از شمس لنگرودی
  • ۱۱:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    امشب

    دریاها سیاه‌اند

    باد زمزمه‌گر سیاه است

    پرنده و گیلاس‌ها سیاه‌اند

    دل من روشن است

    تو خواهی آمد.



    از شمس لنگرودی
  • ۱۱:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    آسان است برای من

    که خیابان ها را تا کنم

    و در چمدانی بگذارم که صدای باران را به جز تو کسی نشنود

    آسان است به درخت انار بگویم انارش را خود به خانه ی من آورد

    آسان است آفتاب را سه شبانه روز بی آب و دانه رها کنم

    و روز ضعیف شده را ببینم که عصا زنان از آسمان خزر بالا می رود

    آسان است یک چهچه گنجشک را ببافم

    و پیراهن خوابت کنم

    آسان است برای من که به شهاب نومید فرمان دهم که به نقطه ی اولش برگردد

    برای من آسان است به نرمی آبها سخن بگویم

    و دل صخره را بشکافم

    آسان است ناممکن ها را ممکن شوم

    و زمین در گوشم بگوید : " بس کن رفیق"

    اما

    آسان نیست که معنی مرگ را بدانم

    وقتی تو به زندگی آری گفته ای ....



    از : شمس لنگرودی
  • leftPublish
  • ۱۱:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    از بهترین های شمس لنگرودی :

    می‌خواهم دوباره به دنیا بیایم

    بیرون در، تو منتظرم بوده باشی

    و بی‌آنکه کسی بفهمد

    جای بیداری و خواب را

    به رسم خودمان درآریم

    چه بود بیداری

    که زندگی‌اش نام کرده بودند...
  • ۱۱:۴۹   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    چه شغل عجیبی !

    شروع هفته تو را می بینم

    باقی هفته

    به خاموش کردن خودم در اتاقم مشغولم .



    شعر از : شمس لنگرودی
  • ۱۳:۳۳   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    برام هیچ حسی
    شبیه تو نیست...
    کنار تو درگیر آرامشم...

    همین
    از تمام جهان کافیه
    همین که کنارت
    نفس میکشم...

    برام هیچ حسی
    شبیه تو نیست...
    تو پایان هر
    جست و جوی منی...

    تماشای تو عین آرامشه
    تو زیباترین آرزوی منی..
  • ۱۳:۳۵   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    همه میپرسند
    چیست در زمزمه مبهم آب
    چیست در همهمه دلکش برگ
    چیست در بازی آن ابر سپید
    روی این آبی آرام بلند
    که ترا می برد
    اینگونه به ژرفای خیال
    چیست در خلوت خاموش کبوترها
    چیست در کوشش بی حاصل موج
    چیست در خنده جام
    که تو چندین ساعت
    مات و مبهوت به آن می نگری
    نه به ابر
    نه به آب
    نه به برگ
    مه به این آبی آرام بلند
    نه به این خلوت خاموش کبوترها
    نه به این آتش سوزنده که
    لغزیده به جام
    من به این جمله نمی اندیشم
    من مناجات درختان را هنگام سحر
    رقص عطر گل یخ را با باد
    نفس پاک شقایق را در سینه کوه
    صحبت چلچله ها را با صبح
    بغض پاینده هستی را در گندم زار
    گردش رنگ و طراوت را در گونه گل
    همه را میشنوم
    می بینم
    من به این جمله نمی
    اندیشم
    به تو می اندیشم
    ای سراپا همه خوبی
    تک و تنها به تو می اندیشم
    همه وقت
    همه جا
    من به ر حال که باشم به تو میاندیشم
    تو بدان این را تنها تو بدان
    تو بیا
    تو بمان با من تنها تو بمان
    جای مهتاب به تاریکی شبها تو بتاب
    من فدای تو به جای همه گلها
    تو بخند
    اینک این من که به پای تو درافتاده ام باز
    ریسمانی کن از آن موی دراز
    تو بگیر
    تو ببند
    تو بخواه
    پاسخ چلچله ها را تو بگو
    قصه ابر هوا را تو بخوان
    تو بمان با من تنها تو بمان
    در دل ساغر هستی تو بجوش
    من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است
    آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش

  • ۱۳:۳۶   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    شرابی تلخ می خواهم بیاور درد بسیار است
    که من می سوزم و می سازم و نامرد بسیار است

    شبیه کوه بغض آتشینم را فرو خوردم
    که صبر و طاقت این آدم خونسرد بسیار است

    چه از من مانده جز دستان خالی و دلی لبریز..
    درختی که به پایش خاطرات زرد بسیار است

    دلم خوش بود تنها از منی من از توام افسوس
    به دور خانه ی معشوقه ها شبگرد بسیار است

    بلای خانمان سوزی که می گویند یعنی تو
    بلاهایی که عشقت بر سرم آورد بسیار است....
  • ۱۳:۳۶   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من هوس کردم که مهمانت کنم یک بوسه ای

    حیف سرما خورده ای ،فعلا بیا شلغم بخور
  • ۱۳:۳۶   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    احمد شاملو"


    سادگیم را... .
    یکرنگیم را...
    به پای حماقتم نگذار...
    انتخاب کرده ام که ساده باشم و دیگران را دور نزنم...
    وگرنه دروغ گفتن وبد بودن و آزار و فریب دیگران آسان ترین کار دنیاست...
    بلد بودن نمیخواهد...

    دوره.
    دوره ى گرگهاست.....
    مهربان که باشی. می پندارند دشمنی!
    گرگ که باشی. خيالشان راحت می شود از خودشانى!
    ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم... ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ !
    ﭼﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺩﻭﺳﺘﻨﺪ ...
    ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺴﺎﺯ ...!
    ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ
    ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ؛
    ﺩﺭ ﮐﻨﺞ ﻗﻠﺒﺸﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ،
    ﺗﺎ ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﺎﺵ ﺑﻮﺩ؛
    ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎﺷﯽ؛
    ﻫﺮﺯﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺷﻮﻧﺪ...
    ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ
    ﻭﻟﯽ ...!
    ﺗﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺍﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺪ ﮐﺮﺩ،
    ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﮐﻢ ﻧﺒﻮﺩ
  • ۱۳:۳۷   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    صبر ایوب مثالیست که مـــا صبر کنیم

    ورنه آن زجر که من دیده ام ایوب ندیـد
  • ۱۳:۳۷   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
    حال همه خوب است، من اما نگرانم

    در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
    مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

    چیزی که میان تو و من نیست غریبی است
    صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟

    انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
    اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

    از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟
    بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

    ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران
    آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم.

    "فاضل نظری"
  • ۱۳:۳۷   ۱۳۹۴/۹/۸
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم
    این جهان را عاری از هر غصه وغم میکشم
    بهر دلها مهربانی بی قراری یک دلی
    هر دلی را در کنار شاخه ای گل میکشم
    اندر این دنیا کسی بر کس ندارد برتری
    من غنی را با فقیر، یکجا یکسان میکشم
    زشت وزیبا خالق وپروردگار ما یکیست
    زشت وزیبا ، پیش هم ، اما انسان میکشم
    عشق هایی که در آن بوی خیانت میدهند
    تا ابد محکوم دل تنگی به زندان میکشم
    هرکجا قلبی شکست ، مابی تفاوت بوده ایم
    اری اری بهردلهای شکسته ، نیز درمان میکشم
    من در این دنیا تمام مردمش را بی درنگ
    با تنی سالم ، لب خندان ،خرامان میکشم
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان