خانه
2.86M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۷:۳۶   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    سنگ-دل ، دوری محبوب ، چه می داند چیست ؟
    زیر سر ، بالش مرطوب ، چه می داند چیست ؟

    گفت : این راه جنون است نرو عاقل باش
    کور و کر ، فرق بد و خوب ، چه می داند چیست؟

    دست ؛ معتاد ، دلم تنگ ، لبانم ؛ آتش
    تن من ، طاقت ایوب ، چه می داند چیست ؟

    محو چشمان تو با منظره ها بیگانه است
    مست موهای تو مشروب ، چه می داند چیست؟

    آتش فتنه به پا کردی و رفتی به کنار
    روح خونسرد تو آشوب ، چه می داند چیست ؟

    شعله شوق تو را می کشم و مجبورم
    دل آرام تو سرکوب ، چه می داند چیست ؟

    ظاهرا خوبم و در عمق خودم می پوسم
    موریانه تپش چوب چه می داند چیست ؟
  • ۱۷:۳۶   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    حیفا که لبت را به سخن باز نکردم
    پشت سر هم بوسه پس انداز نکردم

    مثل پر پروانهٔ چسبیده به پیله
    در حسرت تو پوسیدم و پرواز نکردم

    در حسرت آغوش تو میسوزم و حق است
    این آخر راهی است که آغاز نکردم

    بوسیدن روی تو، چه با فال و چه بی فال
    کاری است که با حافظ شیراز نکردم

    آنقدر عزیزی که به غیر از تو کسی را
    با یک غزل ساده سرافراز نکردم
  • ۱۷:۳۷   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    غنچه باغ بهشتم ،گل سرخ چمنم
    هم دمم ، هم نفسم ، نام من اینست : زنم

    شعر اگر شعر شود خال و خطی از من هست
    مرد اگر مرد شود ، مادر او کیست ؟ منم !

    زخمی از غربت نارنج و ترنج است دلم
    یوسفی گم شده در معجزه پیرهنم

    دردها داشته ام از غم تاریخی عشق
    از ندانستن ِقدرم چه کبودست تنم ...

    مرغ افسانه ایم ، شاه پر ققنوسم ...
    زندگی بال و پری یافته از سوختنم

    صبر نام دگرم بود و تو می دانستی
    چشم بستی بروم ، حرف دلم را نزنم

    گرچه در دورترین نقطه دنیا باشم
    می تپد قلب غزل پیش زنان وطنم
  • ۱۷:۳۷   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    سبد خاطره های من و تو سیب نداشت
    یک بغل عشق می آوردی و تردید نداشت

    دستهای تو پر از سیب شد و خندیدی
    که چرا پیرهن ساده ی من جیب نداشت

    سیب غلتید ولی جاذبه از سمت تو بود
    مطمئنم که در آن کوچه زمین شیب نداشت

    رفتنت زلزله ای بود که ویرانم کرد
    کاش این حادثه اندیشه ی آسیب نداشت

    بعد تو باغ چه پاییز غم انگیزی بود
    بی گمان خاطره های من و تو سیب نداشت

    پگاه_تیموری
  • ۱۷:۳۷   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    گیرم که دلم در گروه ناز کسی نیست !؟
    افسون زمین خورده ، نظر باز کسی نیست
    عاقل تر از آنم بشوم در به در اوج
    این بال شکسته پر ِ پرواز کسی نیست
    دلخوش به قفس می کنم و قرن پس از قرن
    چشمم به در و پنجره ی باز کسی نیست
    از من بگریزید که دیوانه ام امشب
    ناز ِ نفسم در خور ِ آواز کسی نیست
    تضمین نکند هیچ کسی ، خانه ات آباد
    ویرانی من ، خانه برانداز کسی نیست
    .
    گم می کنی ام پشت ِ بیابان ِ نگاهت
    دیوانگی ام نیز خبر ساز کسی نیست
    .
    با خود ببرم تا ته ِ گور آینه ای که
    صدآینه صندوق چه ی راز ِ کسی نیست
    سید مهدی نژاد هاشمی
  • leftPublish
  • ۱۷:۳۷   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دلم گرفته از این ساده تر چه باید گفت ؟!
    کنار پنجره با چشم تر چه باید گفت؟!

    قرار ما سر ساعت کنار دلتنگى...
    فقط بگو که به وقت سفر چه باید گفت؟

    براى شرح سفر با زبان شعر و غزل ..
    زلال و صاف و رُک و مختصر چه باید گفت؟

    قطار رفتن تو لحظه اى درنگ نکرد
    به ساربانِ چنین خیره سر چه باید گفت؟

    نگاه مادرم اینبار از پدر پرسید...
    به این جوانکِ پر شوروشر چه باید گفت؟

    دل گرفته و اشک روان ، صداى بنان..
    میان ناله ى مرغ سحر چه باید گفت؟
  • ۱۷:۳۸   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دلم گرفته از این ساده تر چه باید گفت ؟!
    کنار پنجره با چشم تر چه باید گفت؟!

    قرار ما سر ساعت کنار دلتنگى...
    فقط بگو که به وقت سفر چه باید گفت؟

    براى شرح سفر با زبان شعر و غزل ..
    زلال و صاف و رُک و مختصر چه باید گفت؟

    قطار رفتن تو لحظه اى درنگ نکرد
    به ساربانِ چنین خیره سر چه باید گفت؟

    نگاه مادرم اینبار از پدر پرسید...
    به این جوانکِ پر شوروشر چه باید گفت؟

    دل گرفته و اشک روان ، صداى بنان..
    میان ناله ى مرغ سحر چه باید گفت؟
  • ۱۷:۳۸   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    زندگی کوچه سبزی است میان دل دشت
    که در آن عشق مهم است و گذشت

    زندگی بوسه تلخی است روی لب گل
    که زترس چیدن می دهد بر بلبل

    زندگی رهروای از خاطره هاست
    که در آن عمق وجودت پیداست

    زندگی راه درازیست با مقصد دور
    که سرانجام رود لانه ی گور

    زندگی ریل عبور از دنیاست
    زندگی پرده ای بر ظاهر هاست

    زندگی قطره اشکیست در چشم غریب
    زندگی کوه بلندیست با راه عجیب

    زندگی مزرعه خوبی هاست
    زندگی راه رسیدن به خداست

    من غم انگیز ترین حاد ثه ام
    اتفاقی که خوشایند نبود

    در جهانی متولد شده ام
    که در ان فرصت لبخند نبود....
  • ۱۷:۳۸   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    گفت عاشق میشوم,رفت و حقایق را شکست.
    مست مستم بود اما باز,جامم را شکست.

    لحظه ای بر تار مویش شاعری کردم ولی
    برف و بوران از غضب بارید و زلفش را شکست.

    گفت یوسف میشوم,اینبار عاشق میشوم.
    تاکه ان درها برویم باز شد در را شکست.

    رفت و رفتم,ماند و ماندم عاقبت پایم شکست.
    تازگیها قاب ان عکس قدیمی هم شکست.

    با نگاهی امدی افسونگر قلبم شدی.
    ان دو پلک بسته ات اینبار قلبم را شکست
  • ۱۷:۳۸   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    از تو دلگیرم و از دست خودم بیزارم
    امشب اندازه ی یک عمر شکایت دارم

    گرچه از جنس کویر است نگاهم اما
    مثل ابری که دلش تنگ شده می بارم

    آنچنانم که فقط حال مرا می فهمد
    ناله ی ناخوش ِ افسرده و زار ِ تارم

    حال ِ من حال ِ خوشی نیست ، دلم می لرزد
    وای بر حال ِ من و حال ِ دل ِ بیمارم

    ناگهان رفتی و دیوار به دیوارم ریخت
    باز بر شانه ی بی جانِ خودم آوارم

    بی تو این ثانیه ها می گذرد اما سخت
    بی تو شب های زیادی ست که من بیدارم

    کاش بودی و کمی حال مرا می دیدی
    کاش بودی که سر از دامن غم بردارم

    بارها خواسته ام سوی تو پرواز کنم
    آه .. هر بار می افتد گِرهی در کارم

    بعد تو همدم تنهایی من آینه است
    بعد تو یکسره هم صحبت ِ با دیوارم

    من خودم را به خیال تو سپردم اما
    باید انگار تو را هم به خدا بسپارم

    رفتن از شهر تو را دوست ندارم،دیریست
    دل من پیش تو گیر است ، ولی ناچارم

    می روم گوشه ای از دوری تو می میرم
    آخر قصه همین است که می پندارم
  • leftPublish
  • ۱۷:۳۸   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    آه جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست
    پیش چشمان خودت اشک بریزی کم نیست

    یک خود آزاری زیباست که من تنهایم
    لذتی هست در این زخم که در مرهم نیست

    اشتیاقی به گشوده شدن این گره نیست
    ور نه تنهایی من که گره اش محکم نیست

    من از این فاصله ها هیچ ندارم گله ای
    هر چه تقدیر نوشتست بیفتد غم نیست

    لذتی نیست اگر درد نباشد قبلش
    لذتی بیشتر از شور پس از ماتم نیست

    بی سبب درد که هم قافیه با مرد نشد
    آدم بی غم و بی درد دگر آدم نیست

    تو نبین ساکت و ارام نشستم کنجی
    حرف نا گفته زیاد است ولی محرم نیست

    سید تقی سیدی
  • ۱۷:۳۹   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    "تو" که از کوچه ی غمگین دلم میگذری!
    "تو" که از راز دلم با خبری!
    "تو" چرا رسم وفایت گم شد ؟!
    برق چشمان سیاهت گم شد ؟!
    با " توأم " ای مهِ مهتابِ شبان...
    با " تو " ای زلف پریشان جهان...
    بی "تو" صد خاطره ام گریان است...
    بی "تو" اشکم شاعر باران است...
    بی "تو" دیگر نفسم بند آمد!
    بی "تو" جوی "دل" من خشکیده ست
    با "تو" از قصه عشقم گفتم و "تو" در اوج سکوت؛
    با نگاهی پر تردید و خمود ؛
    گفتی از: " عشق حذر کن "

    نفسسسم بند آمد !!
  • ۱۷:۳۹   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
    و از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی

    گاهی اگر در چاه مانند پدر آه
    اندوه مادر را حکایت کرده باشی

    گاهی اگر زیر درختان مدینه
    بعد از زیارت استراحت کرده باشی

    گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
    آیینه ای را غرق حیرت کرده باشی

    در سال های سال دوری و صبوری
    چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی

    حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
    گاهی نمازی را امامت کرده باشی

    یا در لباس نا شناسی در شب قدر
    از خود حدیثی را روایت کرده باشی

    یا در میانکوچه های سرد و تاریک
    نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی

    پس بوده ای و هستی و می آیی از راه
    تا حق دل هارا رعایت کرده باشی

    پس مردمک های نگاه ما عقیم اند
    تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی
  • ۱۷:۴۰   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    سخت این نیست که دشمن سر دارت بزند
    سخت این است که معشوقه کنارت بزند

    هیچ تا حال شده حرف دلت را بزنی!
    او به تو تهمت بیجای جسارت بزند

    هیچ دیدی که کسی آمده باشد از راه
    بنشیند به دلت دست به غارت بزند

    هیچ تا حال شده عشق...خودش را ببرد
    آتشی بر همه ی دار و ندارت بزند!

    آه یعنی به یکی جان بدهی اما او
    پای نامت الکی مهر حقارت بزند

    شوق: یعنی که بخواهی نرود از پیشت
    درد: یعنی که فقط حرف اسارت بزند

    عشق: یعنی که سرت را به فدایش بکنی
    سوز: ئ که فقط آه به بارت بزند

    حسرت این است که ویرانه نشینی بشوی
    او ولی با دگری قصر و عمارت بزند
  • ۱۷:۴۰   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ﻣﺴﺖ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺁﺳﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﺟﻨﺒﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﺩﺭﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺟﺎﻥ ﺩﻫﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻭﻟﯽ..
    ﺩﺭ ﺭﻫﺖ ﻗﺒﻼ ﻓﻨﺎ ﮔﺸﺘﻢ، ﺩﮔﺮ ﺟﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﺻﺪ ﻗﺴﻢ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﻧﻈﺮ ﺑﺮ ﻣﺎ ﮐﻨﯽ..
    ﺩﺭ ﺩﻝ ﻋﺎﺷﻖ ﮐﺸﺖ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﺩﺭ ﺧﯿﺎﻻﺗﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺷﻌﺮ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﻣﺪﺍﻡ..
    ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺵ ﻗﺮﻣﺰﯼ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﮔﻔﺘﻤﺖ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻦ ؛ ﻋﺸﻮﻩ ﻣﮑﻦ..
    ﻣﻦ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﻭﺟﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
    ﭼﯿﻦ ﻣﺰﻥ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﺍﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﺯ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﺎ ﺧﺒﺮ..
    ﺩﺭﺩ ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺩﮔﺮ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ..!
  • ۱۹:۳۱   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    چیزی عزیز تر ز تمام دلم نبود...


    ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو...

    قیصر امین پور
  • ۱۹:۳۱   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    قول داده ام،

    هنگامِ شنیدنِ نامت بی خیال باشم!

    از این قول درگذر!

    چرا که با شنیدن نامت

    صبر ایوب را کم دارم،

    برای فریاد نزدن!

    #نزار_قبانی
  • ۱۹:۳۱   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    شعری که بی نشان تو باشد
    نگفتنی است....


    " حمید مصدق
  • ۱۹:۳۲   ۱۳۹۴/۱۱/۲۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    این روزها،

    نوازنده خوبی شده ام !!!

    دلم شور می زند ... چشمانم تار
  • ۰۰:۳۸   ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    کاش باران بودم !



    دقیقاً می گذاشتم



    روزی که چترت را جا گذاشتی



    می باریدم ...!
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان