خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۳:۳۸   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!
    نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!

    گل آفتاب ما را، لب کوه سر بریدند
    نکند هنوز خوابی، گل آفتابگردان؟

    نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
    تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!

    نفس بهار دستت، من و روزگار مستت
    قدح پر از شرابی، گل آفتابگردان!

    نه گلی نه آفتابی، من و این هوای ابری
    نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان؟

    تو بتاب و گل بیفشان، "سر آن ندارد امشب
    که بر آید آفتابی"، گل آفتابگردان!

    سعید بیابانکی
  • ۱۳:۳۸   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    شهریور عاشق اناربود

    اما هیچ وقت حرف دلش رابه انار نزد

    اخر انار شاهزاده ی باغ بود

    تاج انار کجا و شهریورکجا؟!

    انار اما فهمیده بود،

    می خواست بگوید او هم عاشق شهریوراست

    اما هر بار تامی رسید، فرصت شهریورتمام می شد

    نه شهریوربه انارمی رسید

    و نه انار می توانست شهریور را ببیند

    دانه های دلش خون شد و ترک برداشت

    سال هاست انار سرخ است

    ...سرخ از داغی وتندی عشق

    وقرن هاست شهریور بوی پاییزمی دهد...
  • ۱۳:۳۸   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    تصمیم داشتم که تو را یک غزل کنم
    وقتش رسیده است به قولم عمل کنم!

    این یک معادله‌ست که مجهول‌هاش را
    باید به انزوا بکشانم و حل کنم

    کندویمان عصاره‌ی نیش و کنایه‌هاست
    زنبور می‌شوم که لبت را عسل کنم

    راحت کنار می‌کشم از این بهانه‌ها
    تا شانه‌های خالی خود را بغل کنم

    بوسیدنت خلاف قوانین کشور است
    باید عمل به شیوه‌ی بین‌الملل کنم

    من روی خط زلزله‌ات ایستاده‌ام
    قصدم نبود فاصله‌ای را گسل کنم

    باید به فکرهای سیاهم جهت دهم
    اصلا درست نیست تو را مبتذل کنم!

    سیما نوذری
  • ۱۳:۳۸   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم
    هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم

    دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله نور
    گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم

    نامه‌ای را هدهد آورده‌ست آغازش تویی
    از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم

    سوره‌ی واللیل من برخیز و والفجری بخوان
    دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم

    قل هو الله احد، قل عشق، الله الصمد
    راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم

    گیسویت را باز کن انا فتحنایی بگو
    دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم

    ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن
    مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم

    میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می‌کند
    هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

    مهدی جهاندار
  • ۱۳:۳۹   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    فاصله از زخم های پیاپی
    جز به مرهم ِبوسه ی تو
    ممکن نیست
    تو باغبان و دست هایت معجزه
    دراین باغ
    رسمی جز بهاران نیست
    گذر از سکوتی رنج آور
    به زمزمه ی نام تو میسرست
    که درعصیان ِنبودَت
    حرفی بجز
    مرگ باران نیست
    درمانده ایم از تقدیر ِبی رحم روزگار
    دری به بخت سپید
    جز با دست های تو
    گشوده نیست
    این فرصت ِرستگاری آخر ست
    فرصت ِستایش ِقامت ِعشق
    جز بر اندام تو
    هیچ برازنده نیست
    ماه میچرخد دور چشم هایت
    در من روشنی بجز
    تماشای چشمه نیست
    باران میدود میان رگ های ِآسمان
    عطش درالتهاب ِجان
    این چشم براه تو
    جز بیابانی تشنه نیست
    زمان میرود و دست هایم
    هنوز ازتو خالیست
    کجاست دیدارت
    که اینروزها قرار هیچ وعده نیست ...
  • leftPublish
  • ۱۳:۳۹   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    باید به روح أییـنه اقــتدا كنیم
    حاجتی به نام دل رواكنیــــم
    یك جهان لنگ ِادعای ماست
    بیا به عشـق تا ابد وفا كنیم
  • ۱۳:۳۹   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    هنوزم لحظه ی بوسه ، از آن لبهایِ قاجاری
    تو ژستِ خواب میگیریّ و میدانم که بیداری

    و یا من در خیال و خواب پندارم که میبوسم
    لبِ معشوقِ خوابی را که بیدارست انگاری

    ترا هر روزِ هفته در خیالم عشق می ورزم
    تویی که فرق داری... با زنانِ جمعه بازاری

    ترا دارم.. خودم را نه..مرا داری..خودت را نه
    تمامِ شهر میخندد بر این بی خویشتنداری

    تمامِ لات های پامنار و سبزه میدان را
    به خط کردم که آسوده قدم در کوچه بگذاری

    شاعر : علی محمدی
  • ۱۳:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوش دور از رویت ای جان جانم از غم تاب داشت
    ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلاب داشت

    در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد
    با پریشانی دل شوریده چشمم خواب داشت

    کوس غارت زد فراقت گرد شهرستان دل
    شحنه عشقت سرای عقل در طبطاب داشت

    نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
    تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

    دیده‌ام می‌جست و گفتندم نبینی روی دوست
    خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت

    ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می‌نمود
    کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت

    سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق
    اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت

    شیخ مصلح الدین سعدی
  • ۱۳:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    گفتم آهن دلی کنم چندی
    ندهم دل به هیچ دلبندی

    وان که را دیده در دهان تو رفت
    هرگزش گوش نشنود پندی

    خاصه ما را که در ازل بوده‌ست
    با تو آمیزشی و پیوندی

    به دلت کز دلت به درنکنم
    سختتر زین مخواه سوگندی

    یک دم آخر حجاب یک سو نه
    تا برآساید آرزومندی

    همچنان پیر نیست مادر دهر
    که بیاورد چون تو فرزندی

    ریش فرهاد بهترک می‌بود
    گر نه شیرین نمک پراکندی

    کاشکی خاک بودمی در راه
    تا مگر سایه بر من افکندی

    چه کند بنده‌ای که از دل و جان
    نکند خدمت خداوندی

    سعدیا دور نیک نامی رفت
    نوبت عاشقیست یک چندی
  • ۱۳:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    روزی که ارغوان به تو نفروخت گلفروش
    پیراهنی به رنگ گل ارغوان بپوش

    از یاد بردن غم عالم میسر است
    اکنون که با شراب نشد شوکران بنوش

    گیرم که مثل موری از این سنگ بگذری
    کوهی ست پشت سنگ، از این بیشتر مکوش

    چون نی نفس کشیدن ما ناله کردن است
    در شور نیز ناله ما می رسد به گوش

    آتش بزن به سینه ی آتش گرفته ام
    آتش گرفته را مگر آتش کند خموش

    فاضل نظری
  • leftPublish
  • ۱۳:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    عشق آمد و اختیار نگذاشت
    در کشور دل قرار نگذاشت
    از جان اثری نماند در تن
    وزخاک تنم غبار نگذاشت
    کیفیت چشم پرخمارت
    در هیچ سری خمار نگذاشت
    پنهان میخواست دل غمت را
    این دیدهٔ اشگبار نگذاشت
    تا جلوه کند درو جمالت
    اشگم در دل غبار نگذاشت
    عبرت نتوان گرفت از دهر
    چون فرصت اعتبار نگذاشت
    نشگفته بریخت غنچه دل
    تعجیل خزان بهار نگذاشت
    رفتم که بپاش جان فشانم
    دستم بگرفت و یار نگذاشت
    رفتم که کنم شکایت از فیض
    کوتاهی روزگار نگذاشت


    " جناب ملا محسن فیض کاشانی "
  • ۱۳:۴۳   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    مَن اگر با مَن نباشم می شَوَم تنها ترین
    کیست با مَن گر شَوَم مَن باشد از مَن ماترین

    مَن نمی دانم کی ام مَن ، لیک یک مَن در مَن است
    آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن ، روشن است

    مَن اگر از مَن بپرسم ای مَن ای همزاد مَن !
    ای مَن غمگین مَن در لحظه های شاد مَن !

    هرچه از مَن یا مَنِ مَن ، در مَنِ مَن دیده ای
    مثل مَن وقتی که با مَن می شوی خندیده ای

    هیچ کس با مَن ، چنان مَن مردم آزاری نکرد
    این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد

    ای مَنِ با مَن ، که بی مَن ، مَن تر از مَن می شوی
    هرچه هم مَن مَن کنی ، حاشا شوی چون مَن قوی

    مَن مَنِ مَن ، مَن مَنِ بی رنگ و بی تأثیر نیست
    هیچ کس با مَن مَنِ مَن ، مثل مَن درگیر نیست

    کیست این مَن ؟ این مَنِ با مَن زمَن بیگانه تر
    این مَنِ مَن مَن کنِ از مَن کمی دیوانه تر ؟

    زیر باران مَن از مَن پر شدن دشوار نیست
    ورنه مَن مَن کردن مَن ، از مَنِ مَن عار نیست

    راستی ! این قدر مَن را از کجا آورده ام ،
    بعد هر مَن بار دیگر مَن ، چرا آورده ام ؟

    در دهان مَن نمی دانم چه شد افتاد مَن
    مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من
  • ۱۳:۴۳   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ای مونس و غمگسار عاشق
    وی چشم و چراغ و یار عاشق
    ای داروی فربهی و صحّت
    از بهر تن نزار عاشق
    ای رحمت و پادشاهی تو
    بربوده دل و قرار عاشق
    ای کرده خیال را رسولی
    در واسطه یادگار عاشق
    آن را که به خویش بار ندهی
    کی بیند کار و بار عاشق
    از جذب و کشیدن تو باشد
    آن ناله ی زار زار عاشق
    تعلیم و اشارت تو باشد
    آن حیله گری و کار عاشق
    از راه نمودن تو باشد
    آن رفتن راه وار عاشق
    ای بند تو دلگشای عاشق
    وی پند تو گوشوار عاشق
    دیرست که خواب شب نماندست
    در دیده ی شرمسار عاشق
    دیرست که اشتها برفته ست
    از معده ی لقمه خوار عاشق
    دیرست که زعفران برسته ست
    از چهره ی لاله زار عاشق
    دیرست کز آبهای دیده
    دریا کردی کنار عاشق
    زینها چه زیانش چون تو باشی
    چاره گر و غمگسار عاشق
    صد گنج فروشیش به دانگی
    وان دانگ کنی نثار عاشق
    ای لاف ابیت عند ربی
    آرایش و افتخار عاشق
    لولاک لما خلقت الافلاک
    نُه چرخ به اختیار عاشق
    بس کن که عنایتش بسنده است
    برهان و سخن گزار عاشق

    ( مولانا جلال الدین محمد بلخی )
  • ۱۳:۴۳   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    در نظربازی ما بی‌خبران حیرانند
    من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
    عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
    عشق داند که در این دایره سرگردانند
    جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
    ماه و خورشید همین آینه می‌گردانند
    عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
    ما همه بنده و این قوم خداوندانند
    مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
    آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
    وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد
    که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
    لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
    عشقبازان چنین مستحق هجرانند
    مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
    ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
    گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد
    عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
    زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد
    دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
    گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان
    بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند
    حضرت حافظ علیه الرحمه
  • ۱۳:۴۶   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    از دست تو امشب شده فکرم متلاشی
    آرام نگیرم ، مگر از من شده باشی

    چشمان تو معمار غزلهای بدیل است
    بدنیست مرا جنس نگاهت بتراشی

    جنجال به پا کرده ای و متن خبر ها....
    محتاج نباشند از این پس به حواشی ....

    نفرین نکن از دور مرا جان عزیزت ...
    درد است نمک بر جگر پاره بپاشی

    یک نیمه پر از دردم و یک نیمه پر از غم....
    سخت است تو هم روح و تنم را بخراشی

    مجموعه ای از درد و غم و رنج و عذابم ...
    مجموعه ای از اینکه تو باشی و نباشی
  • ۱۳:۴۶   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    هرچه بیشتر دوست می دارمت...
    از من رمیده تر می شوی!

    و هرچه سراسیمه تر به دنبالت می دوم...
    از من گسسته تر!!
    حالا مانده ام خودم را نفرین کنم؟
    یا نه......تو را....؟!

    یا اصلا نه......سرنوشت را....؟!!


    ولی.....باز هم نه....!!!

    باید که بازی عشق را.....
    که لعنتی قانونش
    اینقدر ناعادلانه است!!!!!

    #الهام_حق_مراد_خان
  • ۱۳:۴۶   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    منم و قصه تنهایی و ناکرده گناهی
    منم و حسرت گیسویی و چشمان سیاهی

    چه کنم گر به غلط طی شده جانکاه مسیرم؟
    که بیفتاد در این راه نگاهم به نگاهی

    همه شب اشک به بالین چو دریای من آید
    چه شود گر تو بیایی به ببرم تا به پگاهی

    دگرم نیست رفیقی که شود مونس جانم
    به جز این اشک نمانده است مرا هیچ پناهی

    دل من راهی گمراهی این شام سیاه است
    که نمانده ست به جز زلف تو مقصودی و راهی

    منم آن کس که به جز شمع نسوزد به فغانم
    منم آن طفل که جز عشق نیاموخت گناهی
  • ۱۳:۵۰   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    تو که اندازه ی دنیای خودم تنهایی
    بخدا مثل غــزل روی لبم می آیی

    شب من بی تو پر از حادثه و کشمکش است
    روزهایم شده رویایی و سر بالایی

    سخن از درد نگو من خود دردم بخدا
    سالها پشت دلم حادثه می پیمایی

    هرکسی در دل من جای خودش را دارد
    بحث تقدیر همین است که می فرمائی

    بی تو تنهایی من طعنه حسرت خیز است
    مرگ شاید بزند گردن این رسوایی

    کاش این پنجره روی تو فقط باز شود
    تا توآغوش فقط روی دلم بگشایی
  • ۱۳:۵۰   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭ ﻭﻗﺘﯽ خبرﻋﺮﻭﺳﯽ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯿشنود ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﻣﯿﺴﺮﺍﯾﺪ:

    ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﺭﻗﻴﺐ ﺍﻳﻨﻬﻤﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ
    ﺑﺴﺘﺮ ﺯﮔﻞ ﻭ ﺍﻃﻠﺲ ﻭ ﺩﻳﺒﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ

    ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﺩﮔﺮ ﺣﺎﺟﺖ ﻣﺸﺎﻃﻪ ﻧﺪﺍﺭﺩ
    ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﻲ ﺟﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ

    ﺑﺎ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﻭ ﻛﻒ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺷﺎﺩﻱ ﻭ ﺍﻣﺸﺐ
    ﻫﻤﺨﻮﺍﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﯽ ﺳﺮ ﺑﯽ ﭘﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ

    ﺑﺮ ﺣﺠﻠﻪ ﻧﺎﺯﺵ ﻧﺒﺮﻳﺪ ﺍﻣﺸﺐ ﻭ ﻋﺮﻳﺎﻥ
    ﻫﻤﺒﺴﺘﺮ ﺁﻥ ﺩﻳﻮ ﺩﺩﺁﺳﺎ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ

    ﺑﻠﺒﻞ ﺑﻪ ﺧﻮﺵ ﺁﻭﺍﺯﻱ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ﺧﺪﺍﻳﺎ
    ﻫﻤﺼﺤﺒﺖ ﺁﻥ ﺟﻐﺪ ﺑﺪ ﺁﻭﺍ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ

    ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻧﻢ ﺁﺧﺮ
    ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺴﺎﺯﻳﺪش ﻭ ﺭﺳﻮﺍ ﻧﻜﻨﻴﺪﺵ
  • ۱۳:۵۱   ۱۳۹۴/۱۲/۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    منم و داغ نگاهی که به قلبم زده ای
    آتش خرمن آهی که به قلبم زده ای

    قول دادی همه ی دار و ندارم باشی
    در تنم رخنه کنی، فصل بهارم باشی

    من به بد قولی چشمان تو عادت کردم
    به همین بودنت از دور قناعت کردم

    ترسم این است بیایی و صدایم نکنی
    کوهی از درد ببینی و دعایم نکنی

    ترسم این است صدایم به صدایت نرسد
    بدوم با سر و سر باز به پایت نرسد

    نکند حادثه ای باز به بادم بدهد
    داغ فهمیدن یک راز به بادم بدهد

    نکند جای تو را فاصله ات پر بکند
    خاطره روی تورا سایه تصور بکند

    از تمام تو فقط فاصله ات سهم من است
    عشق وا مانده ی بی حوصله ات سهم من است
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان