خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۲۰:۱۶   ۱۳۹۴/۱۲/۵
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    شعر
    یعنی
    واژه ی خسته ایی به اسم
    " من "
    حرف های زیاد نگفته ایی
    به نام
    " تو "


    سهیل_میرزایی
  • ۲۰:۱۶   ۱۳۹۴/۱۲/۵
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    بـاران شده اي!

    يك لحظه مي باري

    يك هفته بيمارم!


    #حسین_غلامی_خواه
  • ۰۰:۰۳   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    00:00

    🌿 دوباره ساعت صفر و غزل غزل باران
    شروع نم زده ی جاده های بی پایان

    دوباره وصل و فراق و قرار عاشقی و
    تمام خاطره هایی که میشود اکران...

    مسیر گردش ساعت ،عبور ثانیه ها
    دوباره عمر گرانی که میرود آسان...

    دوباره برزخ تردید ، دوباره جبر و فراق..
    و مانده خیره نگاهی ، بگوشه ی ایوان

    دوباره راه گلو را چه بی سبب بسته
    غمی که چاره ندارد به عالم امکان !

    برای حافظ شیراز حکایتی دارم ..
    رواق منظر چشمم ،زگریه شد ویران

    میان دست نجیبت بیا و حبسم کن
    در این بهشت خیالی چه بهتر از زندان

    قرار عاشقیم را همیشه این ساعت
    به کوک یاد تو ارم، تو ای به از انسان...🌿


    0 0 : 0 0
  • ۰۰:۰۴   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ﺩﺭ ﺩﻟـــﻢ ﯾﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﻣﺸﺐ ﻋﺸـــﻖ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ

    ﺍﺷﮏ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﺷﺐ ﺯﻧﺪﻩ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ

    ﯾﺎﺩ ﺗــــﻮ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﯿـﺎﻥ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯼ ﺷﻌــــﺮ ﻣﻦ

    ﺍﯾﻦ ﻗﻠــــﻢ ﺑﺎ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﺑﺲ ﺭﺍﺯ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

    ﺍﯼ ﺩﺭﯾﻐﺎ ﭼﺸﻤﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﺧﺸﮑﯿــﺪ ﻭ ﺗﻮ

    ﮔـــــﺮﯾﻪ ﺍﺕ ﺑﺬﺭ ﻏـــﻤﻢ ﺭﺍ ﺍﺑﯿـــﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨــﺪ

    ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺷﻌﺮﻡ ﺟﺎﻣﻪ ﻏﻢ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ

    ﺍﯾﻦ ﺩﻟــﻢ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

    ﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﻣﺸﺐ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﭘﺮ ﻣﯿﮑﺸــﻢ ﺍﺯ ﺑﯽ ﮐﺴﯽ

    ﻋﺸﻖ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺕ ﺟﺎﻥ ﺳﭙﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ...
  • ۰۰:۰۵   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    وقتی به تو فکر می کنم
    شاعر می شوم
    و شعر از تمام بودنم عبور می کند
    عاشقانه هایم را با تار و پود خیالم می بافم
    می بافم و می بافم
    تا از من شعری ساخته شود
    که تمام آن
    بوی تو را بدهد.
    بوی تو و دوست داشتنت را

    نامه های محرمانه

    #شیرین لولاآور
  • leftPublish
  • ۰۰:۰۵   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    گفتگو داشته ام با من و مَن های درون
    خیره گشتم با همه زشتی و دنیای درون

    می سرایم سخن از تلخی و اندوه به دل
    بر زبان آتش و دستم شده سرمای درون

    یخ زده قلب من از وحشت دنیای شکست
    بی خیالِ دلِ یار و دلِ تنهای درون

    دل من عاشق هرلحظه ای ازمهرو وفا
    نیست پاسخ که بیاید به تمنّای درون

    روزگاریست که مرغ دل من نالان است
    شور خواهد که سراید همه گرمای درون

    من در اینجا و در آنجا ، دو موازی سرکش
    چه کند آه "کمانی" من و امّای درون
  • ۰۰:۰۵   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    صداهای اعماق
    به سوی تو جاری است.
    تو آن نقطهء اشتعال جهانی
    که گرمای موسیقی و شعر، مرهون تابیدن توست.
    صداهای اعماق
    ترا دوست دارند
    که انگشت‌های ظریفت
    نوازندهء تار و پود سکوت است.
    صداهای اعماق
    گرفتار عطر تو هستند
    گریبان که وا می‌کنی
    زمین بیرقی می‌شود در وزش‌های پنهان.
    و ای ریشهء باشکوهم!
    مرا بشنو از سمت خاموش ِ روحم.
  • ۰۰:۰۶   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ﺑﻮﯼ ﺗﻨﺖ ﺭﺍ
    ﺧﺪﺍ
    ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺟُﺴﺖ
    ﺍﺯ ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ
    ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
    ﺗﻨﻬﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ
    ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ
    ﺑﺮ ﻟﺒﺎﻥ ﻣﻦ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
    ﻋﺸﻖ ﻣﻦ!
    ﭼﻘﺪﺭ ﻻ‌ﻏﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ؟
    ﻻ‌ﻏﺮ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮓ.
    .

    #ﻋﺒﺎﺱ_ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ
  • ۰۰:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    حکایت بودن من با "تو" ...
    حکایت قهوه ایست که امروز به یاد تو
    تلخِ تلخ نوشیدم ...

    که باهر جرعه بسیار اندیشیدم،
    که آیا این طعم را دوست دارم یا نه؟؟!!

    و آنقدر گیر کردم
    بین دوست داشتن و نداشتن که انتظار تمام شدنش را نداشتم و تمام که شد
    فهمیدم که باز هم قهوه میخواهم ...

    حتی تلخِ تلخِ تلخ ...

    قهوه ي تلخ هم با یاد "تــــو" شیرین می شود
  • ۰۰:۱۳   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    از دل ِ

    دیوانه ام

    دیوانه تر

    دانی که کیست؟

    من!

    که دائم

    در علاج ِ

    این دل ِ

    دیوانه ام
  • leftPublish
  • ۰۰:۱۴   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    دلفروشی مست هستم، قلب صادق می خری ؟
    خسته از عشقم،بگو این قلب عاشق می خری؟

    شاعری دریاییم، دل را به دریا می زنم
    غرق دارم میشوم، پاروی قایق می خری؟

    گل فروشی می کنم ،گلدانِ «گل با شاعری»
    یک کلامم؛ «شاعری» را با شقایق میخری ؟

    چون تلف شد زندگی ،ساعت نمی بندم به دست
    سالها را می فروشم،با دقایق می خری؟

    سادگی بسیار دارم ،می کنم ارزانیت
    با صداقت میفروشم ،با حقایق می خری ؟

    با غزل ها می شود هر درد را درمان کنی
    مرهمش را می فروشم، طبع ِحاذق می خری؟

    کوه غم را می شکافد دردهای شاعری
    شاه بیتی می فروشم،طبع خالق می خری؟

    #بهناز_سمیعی_نژاد
  • ۰۹:۰۴   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    من رای میدهم,
    به چشمهای مادرم,
    به دستان ترک خورده پدر,
    دو نماینده ,
    دلسوز و
    فداکار و
    کاردان,


    میخواهم شهر دلم را آباد کنم
  • ۰۹:۰۵   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    عاقبت خاك شود حسن جمال من و تو
    خوب و بد مي گذرد واي به حال من و تو

    قرعه امروز به نام من و فردا دگري
    مي خورد تير اجل بر پر و بال من و تو

    مال دنيا نشود سد ره مرگ كسي
    گيرم كه كل جهان باشد از آن من و تو

    هر مرد شتربان اویس قرنی نیست
    هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست

    هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
    هر احمد و محمود رسول مدنی نیست

    بر مرده دلان پند مده خویش میازار
    زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست

    جایی که برادر به برادر نکند رحم
    بیگانه برای تو برادر شدنی نیست...
  • ۰۹:۰۵   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست

    روز اول پیش خود گفتم
    دیگرش هرگز نخواهم دید
    روز دوم باز می گفتم
    لیک با اندوه و با تردید

    روز سوم هم گذشت اما
    بر سر پیمان خود بودم
    ظلمت زندان مرا می کشت
    باز زندانبان خود بودم

    آن من دیوانۀ عاصی
    در درونم های وهو می کرد
    مشت بر دیوارها می کوفت
    روزنی را جستجو می کرد

    در درونم راه می پیمود
    همچو روحی در شبستانی
    بر درونم سایه می افکند
    همچو ابری بر بیابانی

    می شنیدم نیمه شب در خواب
    های های گریه هایش را
    در صدایم گوش می کردم
    درد سیال صدایش را

    شرمگین می خواندمش بر خویش
    از چه رو بیهوده گریانی
    در میان گریه می نالید
    دوستش دارم،نمی دانی

    بانگ او آن بانگ لرزان بود
    کز جهانی دور بر می خاست
    لیک در من تا که می پیچید
    مرده ای از گور بر می خاست

    مرده ای کز پیکرش می ریخت
    عطر شور انگیز شب بوها
    قلب من در سینه می لرزید
    مثل قلب بچه آهوها

    در سیاهی پیش می آمد
    جسمش از ذرات ظلمت بود
    چون به من نزدیکتر می شد
    ورطه ی تاریک لذت بود

    می نشستم خسته در بستر
    خیره در چشمان رویاها
    زورق اندیشه ام، آرام
    می گذشت از مرز دنیاها

    باز تصویری غبار آلود
    زان شب کوچک، شب میعاد
    زان اطاق ساکت سرشار
    از سعادت های بی بنیاد

    در سیاهی دست های من
    می شکفت از حس دستانش
    شکل سرگردانی من بود
    بوی غم می داد چشمانش

    ریشه هامان در سیاهی ها
    قلب هامان، میوه های نور
    یکدیگر را سیر می کردیم
    با بهار باغهای دور

    می نشستم خسته در بستر
    خیره در چشمان رویاها
    زورق اندیشه ام، آرام
    می گذشت از مرز دنیاها

    روزها رفتند و من دیگر
    خود نمی دانم کدامینم
    آن من سرسخت مغرورم
    یا من مغلوب دیرینم؟

    بگذرم گر از سر پیمان
    می کشد این غم دگر بارم
    می نشستم شاید او آید
    عاقبت روزی به دیدارم



    فروغ فرخزاد
  • ۰۹:۰۶   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    حافظ
    ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐـﻪ ﺳٖـﺮﻣﺎﯾﻪ ﺯﮐﻒ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﺪ
    ﺩﺭ ﭘـﺎﯼ ﺍﺟـﻞ بــﺴـﯽ ﺟـﮕــﺮﻫـﺎ ﺧـﻮﻥ ﺷﺪ

    ﮐﺲ ﻧﺎﻣﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﻭﯼ
    که احـوﺍﻝ ﻣــﺴــﺎﻓــﺮﺍﻥ ﺩﻧـﯿـﺎ ﭼــﻮﻥ ﺷﺪ
  • ۰۹:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست

    صبح خورشید آمد
    دفتر مشق شبم را خط زد
    پاک کن، بیهوده است
    اگر این خطها را پاک کنم
    جای آنها پیداست.
    ای که خط خوردگی دفتر مشقم از توست
    تو بگو
    من کجا حق دارم
    مشقهایم را
    بر روی کاغذ باطله با خود ببرم؟

    می روم
    دفتر پاکنویسی بخرم
    زندگی را باید از سر سطر نوشت...




    قیصر_امین_پور
  • ۰۹:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    گفتی مگر به خواب ببینی مرا ،بخواب

    ای بخت من بخواب که این خواب دیدنی است...

    #مهرداد_اوستا
  • ۰۹:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    دوست دارم که بپوشی
    رُخِ همچون قَمَرَت

    تا چو خورشید
    نبینند به هر بام و دَرَت

    جُرمِ بیگانه نباشد
    که تو خود صورتِ خویش

    گر در آیینه ببینی
    بِرَوَد دِل زِ بَرَت

    سعدی
  • ۰۹:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست
    خیال روی کسی در سر است هر کس را
    مرا خیال کسی، کز خیال بیرون است...


    سعدی
  • ۰۹:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۶
    avatar
    مریم-ش
    دو ستاره ⋆⋆|2352 |2147 پست

    خانمان سوز شود
    آتش آهی، گاهی

    ناله ای می شکند
    پشت سپاهی،گاهی



    معینی_کرمانشاهی
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان