خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۵:۱۰   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    یه پاییزِ زَرد و ...

    زمستونِ سَرد و ...

    یه زندونِ تنگ و ...

    یه زخمِ قشنگ و ...

    غمِ جمعه عصر و ....

    غریبی ِ حَصر و ...

    یه دنیا سُوال و ....

    تو سینَم گذاشتی ..!

    جهانی دروغ و ...

    یه دنیا غروب و ...

    یه دَردِ عمیق و ...

    یه تیزیِ تیغ و .....

    یه قلبِ مریض و ...

    یه آه غلیظ و ...

    یه دنیا مَحال و ....

    ُتو سینَم گذاشتی ....!!

    رفیقم کجایی...؟

    دقیقاً کجایی....؟؟

    کجایی تو بی من ...؟

    تو بی من کجایی...؟

    یه دنیا غریبم ...!

    کجایی عزیزم...؟!...

    بیا تا چشامو ...

    تو چشمات بریزم ...!

    نگو دل بُریدی !

    خدای نکرده ...

    ببین خواب چشمات ...

    با چشمام چه کرده ...!!

    همه جا رو گشتم ...

    کجایی عزیزم ...!

    بیا تا رَگامو ...

    تو خونِت بریزم ...!

    بیا رو تو رو کن !

    منو زیر و رو کن !

    بیا زَخم هامو

    یه جوری رفو کن..!!

    عزیزم کجایی؟

    دقیقاً کجایی...؟

    کجایی تو بی من....!

    تو بی من کجایی...؟!...

    #محسن_چاووشی
  • ۱۶:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    در خواب دیدم دلبرم ، خندید و من بوسیدمش
    آرام چون پروانه ای ، رقصید و من بوسیدمش

    همپا شدم با گام او ، با ناز و با ایهام او
    با نم نم آوازها ، چرخید و من بوسیدمش

    در دشت و صحرای دلم ،امید بارش داشتم
    چون نرگسی در سینه ام ، روئید و من بوسیدمش

    گفتم فدایت جان من، کی میشوی مهمان من
    آهسته در رویای من ، لغزید و من بوسیدمش

    با تاب گیسویش زدم ،چرخی چو موجی پرتپش
    در دیده ام دلبستگی را ، دید و من بوسیدمش

    رفتم کمی مستی کنم ، تا اوج همدستی کنم
    در جام احساس اندکی ، جوشید و من بوسیدمش

    تردید کردم در غزل، در بیتهایی بی مثل
    مشتی غزل در دیده ام، پاشید و من بوسیدمش

    پیچید با عطر تنش ، دست و دل و ایمان من
    درتا رو پود هستی ام، پیچید و من بوسیدمش

    مژگان زیبایش کمی، لرزید با جامی دگر
    گفتم که بد مستی نکن، نشنید و من بوسیدمش
  • ۱۶:۲۵   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    عزیزم دوستت دارم ولی با ترس و پنهانی
    که پنهان کردنٍ یک عشق یعنی اوج ویرانی !

    دلم رنج عجیبی می برد از دوری ات ، اما
    نجابت می کند مانند بانو های ایرانی ...

    تحمل کردن این راز از من زن نمی سازد !
    که روزی خسته خواهد شد دل از اندوه طولانی

    غمت را می خورد هر شب دل نازک تر از شیشه
    تو سنگی را نمی خواهی کنار شیشه بنشانی !!

    مرا باور کنی ، شاید ، به راه عشق برگردم ...
    نه از این دست باورهای مردم در مسلمانی!

    " عزیزم دوستت دارم " ، غم این جمله را دیدی؟
    تفاوت دارد این سیلاب با شب های بارانی ...!

    سها حیدری
  • ۱۶:۳۹   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    جهان گر بگذردازمن،نخواهم من گذشت از تو

    توهم بگذررفیق من،نخواهم من گذشت ازتو

    تبانی گر کنددنیا،تورااز دست من گیرد

    اگرازهم بپاشدتن،نخواهم من گذشت ازتو

    به مهرت بسته ام دل راودردام تو پابندم

    جهانی گرشوددشمن،نخواهم من گذشت ازتو

    اگر یاری کند طبعم برایت واژه ها دارم

    توای گل واژه بودن،نخواهم من گذشت ازتو

    به پایت نقدجان دارم،به عهد خودوفا دارم

    خوشا پای توسردادن،نخواهم من گذشت ازتو

    همان روزی که دل دادم،به یغمارفت ایمانم

    توخواهی عهدخودبشکن،نخواهم من گذشت
  • ۱۶:۳۹   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    عاشقی جرم قشنگی ست مرا دار نزن
    شده ام عاشق تو، عشق مرا جار نزن

    ای که از راز دل عاشق من با خبری
    عشق پنهان مرا تهمت انکار نزن

    شده ام بسته به عشقت ،به یقین میدانی
    پس تو هم قلب مرا زخمه بسیار نزن

    خواستم تا که شوم عاشق شیرین صفتت
    عشق شیرین مرا ، مهر خریدار نزن

    عاشقم باش عزیزم تو نگو عشق خطاست
    به خطا زخم براین عاشق تبدار نزن

    من که دؤیگر شده ام عاشق و دلبسته تو
    تو بیا سنگ به این خسته بیمار نزن

    ویرایش شده توسط mona mona در تاریخ ۱۰/۱۲/۱۳۹۴   ۱۶:۴۱
  • leftPublish
  • ۱۶:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    نشسته است غریبانه با غبار تنش
    کنار سنگِ عزیزی که بوی پیرهنش
    هنوز همدم شبهای غربت شعر است
    سکوت مطلق شبهای بی تو زیستنش
    سکوت سهم سکوت و شکست سهم شکست
    و پاره پاره ی اشعار من کنون کفنش
    جفاست این که بگویم چقدر ویرانم
    و نیست رغبت شعرم به واژه ی سخنش
    در انتظار کلامی سکوت کرد و سکوت
    سکوت خاکیِ اشعار گشته گور کنش
    به بوسه می کشمش در بغل به شیوه خاک
    کلنگ هق هق من خاطرات عطر تنش
  • ۱۶:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    شبحی چند شبی است آفت جانم شده است
    اول اسم کسی ورد زبانم شده است

    یک نفرساده چنان ساده که از سادگیش
    می شود یک شبه پی برد به دلدادگیش

    یک نفرسبزچنان سبز که از سرسبزیش
    می توان پل زداز احساس خداتا دل خویش

    آی بی رنگتر از آینه یک لحظه بایست
    راستی این شبح هرشبه تصویر تو نیست؟

    اگراین حادثه ی هر شبه تصویرتو نیست
    پس چرارنگ تو وآینه این طور یکی است؟

    حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش
    عاشقی جرم قشنگی است به انکار مکوش

    آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود
    آن الفباکه همه ورد زبانم شده بود

    اینک از پشت آینه پیدا شده است
    وتماشاگر این خیل تماشا شده است
  • ۱۶:۴۲   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    خواستم پیله به دورم بتنم ، صبر آمد
    خواستم حرف_دلم را بزنم ، صبر آمد
    آمدم پشت_درو دست به زنگ آوردم
    مهر افتاد به موم_دهنم ، صبر آمد
    دل به دریا زدمو باز به بغض افتادم
    قصد کردم که ز تو دل بکنم ، صبر آمد
    خواستم خنجری از جنس_بلا بارم ، باز
    بت شکن باشمو یک بار_دگر ، صبر آمد
    خواستم لب به نفیر تو گشایم اما !
    گره افتاد به لب وا شدنم ، صبر آمد
  • ۱۶:۴۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ﺑﺎﻍ ﺍﮔﺮ ﻣﺘﺮﻭﻛﻪ ﺷﺪ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ
    ﻗﻠﺐ ﺑﺸﻜﺴﺘﻪ ﺩﮔﺮ ﺗﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ

    ﺍﺯ ﮔﻞِ ﺳﺮﺥِ ﻣﻌﻄﺮ ﺭﻧﺞ ﭼﻴﺪﻥ ﻣﻲ ﺑﺮﻧﺪ
    ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﺧﺮﺯﻫﺮﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﺎﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ

    ﻣﺎﻫﻲ ﻋﺸﻖ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﻳﺎ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
    ﺗُﻨﮓ ﺧﺎﻟﻲ ، ﺁﻩِ ﺑﻮﺗﻴﻤﺎﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ

    ﺩﺭ ﻣﺮﺍﻡ ﻋﺎﺷﻘﻲ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﺑﺎ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ
    ﺍﻭ ﺭﻃﺐ ﺍﺯ ﺩﻛﻪ ﻱ ﺗﻤﺎﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ

    ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻱ ﻗﻠﺒﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﻱ ﻫﻢ ﻣﻲ ﻃﭙﻴﺪ
    ﺧﻮﺑﺮﻭﻱ ﺑﻲ ﻭﻓﺎ ﻏﻤﺨﻮﺍﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼﻜﺎﺭ

    ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺭﺍﻫﻲ ﻣﻴﻜﻨﻢ
    ﻫﺮﻛﺴﻲ ﺷﺪ ﺑﺎ ﺭﻗﻴﺒﺎﻥ ﻳﺎﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﭼکار
  • ۱۶:۴۴   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    جان من در دست او دستش به دست دیگری
    جام من در دست او ، مدهوش و مست دیگری
    ماه او در چشم من چشمش به چشمان رقیب
    هستیم از هست او هستش به هست دیگری
    عمر من شد در فراق، او غرق عیش همرهان
    قبله ی من روی او ، او بت پرست دیگری
    تار زلفش دار من ، نوش لبش بر یار خود
    آرزویم وصل او ، او سوی وصل دیگری
    کوه کندم بهر او ، سرها سپردم در رهش
    آمد اما در میان ، گفت:"ناز شصت دیگری...
  • leftPublish
  • ۱۶:۴۵   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    من و تو، نم نم باران و نگو ! وای خدا
    چاییِ داغ دو فنجان و...نگو! وای خدا

    پشت یک پنجره و شُرشُر باران و کمی
    عطر شب بوی پریشان و...نگو! وای خدا

    جای دست تو که از شیشه زدوده ست بخار
    و تماشای درختان و...نگو! وای خدا

    قطره ها بر روی شیشه همگی رقص کنان
    نرم و آهسته و غلتان و...نگو! وای خدا

    لحظه ای خیس شدن، خاطره انگیز شدن
    پا به پای تو و آبان و...نگو! وای خدا

    هُرم آغوش تو و سردی باران، چه شود!
    لبِ چون غنچه ی خندان و...نگو! وای خدا

    هوس بوسه ای از کنج لب یخ زده ات
    آتش حیله ی شیطان و...نگو! وای خدا

    بوسه ای داغ به سنگینی احساس گناه
    لحظه ای بعد پشیمان و...نگو! وای خدا

    بغض سنگین من و گریه ی پنهانی تو
    خیسیِ سطح خیابان و...نگو! وای خدا... 
  • ۱۶:۴۵   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    از باغ می‌برند چراغانی‌ات کنند
    تا کاج جشنهای زمستانی‌ات کنند

    پوشانده‌اند «صبح» تو را «ابرهای تار»
    تنها به این بهانه که بارانی‌ات کنند

    یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
    این بار می‌برند که زندانی‌ات کنند

    ای گل گمان مکن به شب جشن می‌روی
    شاید به خاک مرده‌ای ارزانی‌ات کنند

    یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
    از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

    آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
    گاهی بهانه‌ای است که قربانی‌ات کنند

    فاضل نظری
  • ۱۶:۴۶   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    هرچه در تصویر خود بهتر نگاه انداختم
    بیشتر آیینه را در اشتباه انداختم

    زندگی تصویر بود، ای عمر، برگردان به من
    سنگ‌هایی را که در مرداب و ماه انداختم

    عشق با من نابرادر بود، چون عاقل شدم
    یوسف خود را به دست خود به چاه انداختم

    تا دل پرهیزگارم را ببینم توبه‌کار
    با شعف خود را در آغوش گناه انداختم

    سر برون آوردم از مرداب، رو بر آفتاب
    چون حباب از شوق آزادی کلاه انداختم

    فاضل نظری،
  • ۱۶:۴۶   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    ماه خندید به کوتاهی شور و شعفم
    دست بردم به تمنا و نیامد به کفم

    کشش ساحل اگر هست، چرا کوشش موج؟
    جذبه‌ی دیدن تو می‌کشد از هر طرفم

    راه تردید مسیر گذر عاشق نیست
    چه کنم با چه کنم‌های دل بی هدفم؟

    پدرانم همه سرگشته‌ی حیرت بودند
    من اگر راه به جایی ببرم ناخلفم

    زخم بیهوده نزن، سینه‌ام از قلب تهی‌ست
    بهتر آن است که سربسته بماند صدفم

    فاضل نظری،
  • ۱۶:۴۷   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    رگرد که من تاب دل تنگ ندارم
    با حرف بیا حوصله ی جنگ ندارم

    خیلی به سکوت دل خود کرده ام عادت
    اعصاب سه تار و دف و آهنگ ندارم

    درد است که جای هوس بوسه ی داغت
    بر روی لبم جز رژ پر رنگ ندارم

    درگیر توام منزجر از فلسفه و درک
    بگذار بگویند که فرهنگ ندارم

    از خانه ی تو فاصله یک متر زیاد است
    خب حق بده من طاقت فرسنگ ندارم

    باید تو بیایی و بمانی که نمیرم
    برعکس تو من جای دلم سنگ ندارم
  • ۱۶:۵۲   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    به دریا زد دلم ، می دانم آسان برنمی گردد
    که این کشتی به حکم بادو طوفان برنمی گردد

    دلم وقتی بریزد راه برگشتی نخواهد داشت
    که سوی آسمان ، برف پشیمان برنمی گردد

    بخند ای برلبانت رنگ فروردین ، که لبخندت
    گواهی می دهد هرگز زمستان برنمی گردد

    نگو تنها همین یک بار نزدیک تو بنشینم
    که گل وقتی به باغ آمد ، به گلدان برنمی گردد

    چه سود از این پشیمانی ، که گفتی دوستم داری؟
    چو عطر از شیشه بیرون زد ، به زندان برنمی گردد

    از آن تنهایی دلگیر تا نزدیک آغوشت ...
    کسی از یک قدم تا خط پایان بر نمی گردد

    علی کریمان
  • ۱۶:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    آسمان" جای قشنگیست کبوتر باشیم
    "عشق" پرواز بلندیست بیا پر باشیم
    "دشت" گهواره ی سبزیست قدم بگذاریم
    "باغ" از رایحه لبریز ، معطر باشیم
    "گوش"،آشوبِ ِچکاوک، بنشاند در دل
    "رنگ" زیباست،چو پروانه مصور باشیم
    "بذر" پاشیم ز لبخند که غم بگریزد
    مرگِ شادی رسد از غصه مکدر باشیم
    دست یابیم به اندام عروسی چون عشق
    "مِهر"را مشق چو گلواژه ی دفتر باشیم
    "زندگی" حس عجیبیست ولی شیرین است
    عشق فصلی ست که ما شور سراسر باشیم
    "وقت" تنگ است درنگ از چه نمایی عاکف!
    عشق شد مقصد اگر، نقطه ی آخر باشیم
  • ۱۶:۵۳   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
    دوستت دارم ولی تقدیر چیز دیگری است
    خواب می بینم تو را،تعبیر چیز دیگری است

    در خیابان بار ها می بینمت، از راه دور
    پیشتر می آیم و تصویر چیز دیگری است

    کوه بودم، دوریت کاه از وجودم ساخته
    در قفس افتادن یک شیر چیز دیگری است

    عاشقی طعم خوشی دارد ولی دور از فراق
    با جدایی بی گمان تاثیر چیز دیگری است

    حرف بسیار است اما فرق دارد شعر من
    شرح حال یک جوان پیر چیز دیگری است

    "فرزاد نظافتی
  • ۱۸:۱۹   ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    صبر کن گر سوختی ای دل! ز آزار رقیب
    کاین حدیث جانگداز آخر به شاهم می‌رسد

    گر گنه کردم، عطا از شاه خوبان دور نیست
    روزی آخر مژدهٔ عفو گناهم می‌رسد

    #ملک_الشعرای_بهار
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان