خانه
2.85M

شعر و شیدایی

  • ۱۷:۴۵   ۱۳۹۴/۹/۴
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست

                            

  • leftPublish
  • ۱۷:۰۸   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    مثل آهی که پس از رفتن تو می آید
    خاطراتت پس هرکوچه سرم می آید

    آن درختم که از آن شاخه ی پربار...ای داد
    روی پاهای دلم هی تبرم می آید

    ماهی عاشق ماهم که در این حوض فقط
    یاد تو جای تو هرشب به برم می آید

    من اگر بند تو باشم به دلم باکی نیست
    حبس چشمان تو بودن به پرم می آید

    گر بگویم که دلم از تو بدش می آمد
    طبق ضرب المثلی "تو" به سرم می آید؟

    مثل آهی که پس از من به لبت بنشیند
    "آه" یک روز برایت خبرم می آید

    #فریده_خانی
  • ۱۷:۰۹   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    من تمام بودن ها را

    امتحان کرده ام

    ولی

    هیچ بودنی به اندازه ی نبودن

    دوست داشتن نمی آفریند
  • ۱۷:۰۹   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    يكروز مي آيي كه من، ديگر دُچارت نيستم
    از صبر ويرانم ولي،
    چشم انتظارت نيستم

    يكروز مي آيي كه من،
    نه عقل دارم نه جُنون
    نه شَك به چيزي، نه يقين، مست و خمارت نيستم

    شب زنده داري مي كني،
    تا صبح زاري مي كني
    تو بي قراري مي كني،
    من بي قرارت نيستم

    پاييزِ تو سَر ميرسد،
    قَدري زمستاني و بعد
    گل ميدهي، نو ميشوي،
    من در بهارت نيستم

    زِنگارها را شسته ام،
    دور از كدورت هاي دور
    آيينه اي پيش توام،
    اما كنارت نيستم

    دورِ دلم ديوار نيست،
    إنكارِ من دشوار نيست
    اصلا "مَني" در كار نيست، اَمنَم حصارت نيستم

    افشين_يداللهي
  • ۱۷:۱۰   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    دل به او دادم بگفتا دست و دلبازی مکن
    گفتم ای جانا قبولش کرده طنازی مکن

    گفت این قلب ترک خورده نمی آید به کار
    مال خود ، بردار و پیشم قصه پردازی مکن

    گفتمش تو اولین و آخرین دلدارمی
    خواهشا در راه عشقم سنگ اندازی مکن

    گفت این دل پیش از این صد دست را چرخیده است
    درس " مَلَّق بازیت " را پیش هر قاضی مکن
  • ۱۷:۱۱   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    حادثه را تو ساختی

    من فقط عابر پیاده ای بودم

    با قلبی زخمی از عشق

    دلی که دنبال معشوق بود

    اتفاق را تو ساختی

    با آن نگاه،به ظاهر ساده

    شدی تمام
  • leftPublish
  • ۱۷:۳۰   ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    دل بــســـپــار...
    🌿
    به آتشی که نمى سوزاند
    " ابراهیم " را
    🌿
    و دریایى که غرق نمی کند
    " موسى " را
    🌿
    نهنگی که نمیخورد
    "یونس" را
    🌿
    کودکی که مادرش او را
    به دست موجهاى " نیل " می سپارد
    تا برسد به خانه ی تشنه به خونش
    🌿

    دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
    سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد
    🌿

    آیا هنوز هم نیاموختی ؟!
    که اگر همه ی عالم
    قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
    و خدا نخواهد ،
    " نمی توانند "
    🌿

    پس
    به " تدبیرش " اعتماد کن
    به " حکمتش " دل بسپار
    به او " توکل " کن....
  • ۰۰:۰۶   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ﮔﻔﺘﻢ:«ﺑﺪﻭﻡ ﺗﺎ ﺗﻮ ﻫﻤﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ»
    ﺗﺎ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﮔﻮﯾﻢ ﮔﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ

    ﭼﻮﻥ ﺁﯾﻨﻪ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ
    ﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﺛﺮ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ

    ﭘﺮ ﻧﻘﺶ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻓﺮﺵ ﺩﻟﻢ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ
    ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﮔﺮﻩ ﺯﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﻩ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ

    ﻣﺎ ﺗﻠﺨﯽ ﻧﻪ ﮔﻔﺘﻨﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭼﺸﯿﺪﯾﻢ
    ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﺑﻨﻮﺷﯿﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺑﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ

    ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺟﻐﺪ ﻧﺸﺴﺘﻪ
    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﭘﺮ ﺯﺩﻥ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ

    ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻋﻘﻞ ﻣﯿﻨﺪﯾﺶ
    ﺑﮕﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺣﻞ کند این ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ...
  • ۰۰:۰۷   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    شده دلتنگ شوی،فاصله فرسنگ شود
    یادشیرین کسی تیشه ی هرسنگ شود

    شده بابغض ترک خورده سلامی بکنی
    اوجوابی ندهد،ثانیه ها هنگ شود

    شده شاعر بشوی،شعروغزل تب بکند
    قافیه،وزن وعروضش،همگی لنگ شود

    شده درساعت محکوم به دیواراتاق
    چشم درچشم،گِره،زل بزنی آمدنش زنگ شود...!
  • ۰۰:۴۵   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    "قلم" شدم بنويسم
    ترانه اي
    از تو........
    کنار خستگي ام
    "عاشقانه اي"
    از تو......
    دوباره يک "غزل" و
    رنگ ساده اي
    از "شعر"
    براي "بي کسي" ام
    با "بهانه" اي
    از" تو...."
  • ۰۰:۴۵   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    چشم مست یار من میخانه می ریزد بهم
    محفل مستانه را رندانه می ریزد بهم
    دل پریشان میکند امواج گیسوی نگار
    تا که موی آن پری بر شانه می ریزد بهم
    قطره اشکی که می غلتد ز چشمانش به ناز
    از تاثر مرغ دل را لانه میریزد بهم
    ای دل آن نا مهربان گر مهربان گردد به من
    از نشاط خاطری دنیا نمی ریزد بهم
    خاطر مجموع یاران را به بزم اهل دل
    نا سپاسی های آن بیگانه می ریزد بهم
    روی آسایش ندیدیم از ریاکاران دهر
    عیش ما را سبحه صد دانه می ریزد بهم
    نازک است از بس نکویی رشته آرامشم
    با نسیم بال یک پروانه می ریزد بهم
  • leftPublish
  • ۰۰:۴۶   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ما كجا يار كجا اين همه آزار كجا
    دل بى كينه كجا مهوش غدّار كجا

    دل كجا شانه كجا گيسوى دردانه كجا
    شمع كاشانه كجا مجلس اغيـــار كجا

    منزل خسرو كجا تيشه ى فرهـاد كجا
    دل شيــرين به تمنـّــاى دو دلدار كجا

    چشم يعقوب كجا قصد زليخاى كجا
    مرهــــم چشــم كجا پيرُهنِ يــار كجا

    ماه در چاه كجا منزلت و جاه كجا
    فاتح مصر كجا برده ى بازار كجا

    يكعدد سيب كجا اينهمه تبعيد كجا
    قصد حوّاى كجا مردِ طمعكار كجا

    عشق هابيل كجا نفرت قابيل كجا
    دار حلاج كجا جعفر طيّـــار كجا؟

    #وحشی_بافقی
  • ۰۰:۴۷   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    مست میخانه نبودم تو خرابم کردی
    یار پیمانه نبودم تو شرابم کردی

    جرعه ای از می عشق تو شبی نوشیدم
    رز ِ دردانه نبودم می نابم کردی

    بهر دیداررخم گفتي چهره ات بالا گير
    من که بیگانه نبودم که جوابم کردی

    سوختيم در غم عشق ز تمنای وصال
    من که پروانه نبودم که عذابم کردی

    گشتم آواره کویت اي عشق !
    گرچه افسانه نبودم تو سرابم کردی

    شده ام گوهر یکتا صنم ِ قبله نما!
    من که دیوانه نبودم که خطابم کردی
  • ۰۰:۴۸   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    یک بار تو را دیدم و مجنون شدم ای یار..
    زاین عشق ب میخانه ام افتاد سر و کار...

    دل در طلب ماه رخی رفته خدایا...
    آن چهره معصوم چنین کرده مرا زار..

    با کوه بجز ناله ندارم سخنی لیک...
    فرهاد شوم تیشه زنم از غم دلدار...

    پیمانه ما خالی از عشق است ندانی?
    از جام دو چشم تو شدم مست من اینبار...

    یک روز ب وصل تو رسم ای گل..
    هر چند گلستان نبود معرکه خار...

    یک بوسه از آن گونه ب درویش عطا کن..
    تا مست کنی هر دو جهان عاقبت کار...
  • ۰۰:۵۸   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    جمعه ات به خیر
    هر کجا هستی به یاد من باش

    من با تو چای نوشیده ام
    سفرها کرده ام
    از جنگل
    از دریا
    از آغوش تـــو شعرها نوشته ام

    رو به آسمان آبی پرخاطره
    از تو گفته ام
    تو را خواسته ام

    آه ای رویای گمشده
    هر کجا هستی
    جمعه ات به خیر
  • ۰۰:۵۹   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    ز عشقت سوختم ای جان کجایی
    بماندم بی سر و سامان کجایی

    نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی
    نه در جان نه برون از جان کجایی

    ز پیدایی خود پنهان بماندی
    چنین پیدا چنین پنهان کجایی

    هزاران درد دارم لیک بی تو
    ندارد درد من درمان کجایی..؟

    عطار
  • ۰۱:۰۰   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
    افتاده نخ چادر او دست نسیمی

    تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
    با دست خودش داده اناری به یتیمی

    حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
    بخشیده به همسایه، چه قران کریمی

    در خانه ی زهرا همه معراج نشینند
    آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی

    ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
    می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

    آتش مزن آتش در و دیوار دلش را
    جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

    حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
    پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی
  • ۰۱:۰۱   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    بنشین تا نفسی هست نگاهت بکنم"
    نظری نیک به رخسارۀ ماهت بکنم

    شرر افکنده به جانم رخ عاشق کش تو
    چه کنم شرم ز چشمان سیاهت بکنم؟

    لشگر فاتح گیسوی شرابی رنگت
    همه بر صف شده تا ترک سپاهت بکنم

    دل مجنون صفتم ناله کنان می گوید
    که خودم را نکند غرق گناهت بکنم

    ناز کن رقص کنان بوسه بزن بر دو لبم
    تا پریشان نشوم ، شکوِه به شاهت بکنم
  • ۰۱:۰۲   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    همه شب دست به دامانِ خدا تا سَحَرَم
    که خدا از تو خبر دارد و من بی خبرم

    رفتی و هیچ نگفتی که چه در سر داری
    رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سَرَم

    گرمیِ طبعم از آن است که دل سوخته ام
    سرخی رویم از این است که خونین جگرم

    کارِ عشق است نمازِ من اگر کامل نیست
    آخر آنگاه که در یادِ توام ، در سفرم

    این چه کرده است که هر روز تو را می بیند؟
    من از آیینه به دیدارِ تو شایسته ترم

    عهد بستم که تحمل کنم این دوری را
    عهد بستم ولی از عهدِ خودم می گذرم

    مثل ابری شده ام در به درِ شهر به شهر
    وای از آن دم که به شیراز بیفتد گذرم

    میلاد عرفان پور
  • ۰۱:۰۳   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    معشوق ِ من،به سبک خودم می نویسم ات
    باخون ِ دل،بدون ِ قلم می نویسم ات

    من سال هاست دربه در ِ دیدن ِ توام
    پس آن چنان که خواسته ام می نویسم ات

    شاخ ِ گل ِ شکفته به گلدان ِ عمر ِ من!
    نیلوفــــرِ تنیده به هم،می نویسم ات

    حتی اگرشده ست که روزی هزاربار
    خودرا به ورطه ات بزنم،می نویسم ات

    انشای روزهای ِ دبستانی ِ منی!
    هم بی قرار هستم وهم می نویسم ات....
  • ۰۱:۰۳   ۱۳۹۴/۱۲/۲۲
    avatar
    نازنین جون
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|28210 |24368 پست
    اي دل ز زمانه رسم احسان مطلب

    وز گردش دوران سرو سامان مطلب

    درمان طلبي درد تو افزون گردد

    با درد بسازو هيچ درمان مطلب

    خیام
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان