بهزاد لابی :
- تا حالا کسی بهت گفته، خیر سرت مهندسیا!
نه نشده
اما وقتهايي كه مشكلات كامپوتر وسيستمهاي محل كارم رو حل ميكنم زياد بهم ميگن براي خودتون يه پا مهندسينا
- دوست داری نحوه آشناییت با همسرت چطوری باشه؟ مثلا خودت اولین بار یه جایی ببینیش، بدون آشنایی قبلی باشه و بیاد خواستگاریت ببینی خوبه یا ... ؟
به نظرم داشتن آشنايي قبلي تصميم گيري رو براي آدم آسون تر ميكنه
- تا حالا شده جفت پاهات رو بکنی تو یه کفش؟ سر چی اگه آره؟
آدم لجبازي نيستم
اما توي كار پيش اومده كه روي حرفم پا فشاري كنم
و در آخر هم حق با من بوده
- اگه سوار اتوبوس شی، شلوغ باشه بیای سمت آقایون، همه داد و بیداد کنن، آهااای خانم برو سمت خودتتتتت! چه واکنشی نشون میدی؟
فقط يه نگاه ...
همين
مطمئنا ديگه جرات ندارن حرفي بزنن
- بچه بودی با خواهرات دعوا میکردی، میرسید به ول کن تا ول کنم، اول کی ول میکرد؟
بله اكثر مواقع
من با خواهر كوچك تر از خودم اصلا سازگاري نداشتم
مطمئنا تا ولي نميكردن ول نميكردم
- جوونیات تو مثلث عشقی قرار گرفتی؟ مثلا عاشق یکی شده باشی که عاشق یکی دیگه باشه، یا یکی عاشقت شده باشه اما تو تو فکر بغل دستیش باشی؟
جوونيات؟؟؟؟
چه خبره آقا بهزاد پيرمون كرديد؟؟؟؟
مگه من چند سالمه ؟؟؟
- اگه یهو داری راه میری یه آقایی بگه میبخشید خانم ساعت چنده؟ جوابش رو میدی یا فرض رو میذاری بر مزاحمت؟
بستگي داره
اكثر مواقع نگاه به طرز سوال پرسيدن و لحن صحبت و قيافش ميكنم بعد جواب ميدم
يا اصلا جواب نميدم
- تا حالا شده خون جلو چشات رو بگیره؟ چی بود قضیه ش؟
بله شده
قضيش هم بر ميگرده به چند دقه پيش
يه نفر منو پير بحساب اوورده
ميگن جوونيات
- وقتی شماره ها نمیفتاد زنگ میزدی خونه مردم سرکاری؟
نه
بنظرم كار صحيحي نيست هيچ وقت انجام ندادم