elham khajoi :
سلام مونای عزیز سلام خانوم گل
قبل ازدواج همیشه چه پروفیلی از همسر آیندت تصور میکردی ؟ راستشو بخوای الهام جون من همیشه عاشق آدمای توپول بودمو هستم احساس میکنم آدمای تپلی خیلی مهربونن...باورت نمیشه اگه بگم دلیل اصلیه من برای قبول کردنه حامد نزدیک بودنش به چهره ای بود که همیشه تصور میکردم...تپلی...چشمو ابرو مشکی و با نمک
کدوماش به حقیقت پیوست ؟ تقریبا همش شایدم بیشتر از اون چیزایی که میخواستمو حامد داره
دوست داشتی سنتی ازدواج کنی ؟ چرا ؟ واقعیتش من خیلی به سبک ازدواج فکر نمیکردم...ولی الان از اینکه ازدواجم به این شکل بوده خیلی راضیم
بعد یه ماه آشنایی با همسرت عقد که کردین چه حسی داشتی ؟(منفی و مثبت)
ی حس خیلی جالب و عجیب که تا اون موقع واقعا تجربش نکرده بودم...میدونی احساس تعلق واقعی داشتم ...احساس اینکه دیگه واقعا ی نفر نیستم و از اون لحظه به بعد همه چیم منوط به حضور پر رنگ ی نفر دیگه هم هست...حس خوبیه خوشحال بودم
همیشه میگم کاش .... کاش مامانم از دنیا نمیرفتو مانیا رو میدید
از من چه تصوری داری ؟ من برداشتمو میگم الهام جون اهل تعارفم نیستم میشناسیم که
...پس در جواب بگو که درست حدس زدم یا نه
من احساس میکنم شما یا نسبت به یسری مسایل واقعا بیتفاوتی یا سعی میکنی خودتو بی تفاوت نشون بدی.یکم خشک یکم سرد رفتا رکنی در حالیکه درونت غوغاست
چه ویژگی بدی داری که آزارت میده ؟ زود رنجم و زود عصبانی میشم این باعث میشه گاهی اوقات قضاوتام عجولانه باشه...خیلی سعی میکنم که این ایرادو برطرف کنم
یه چیزی که منحصر به خودته رو بگو . بقول اطرافیانممم علی الخصوص مامانم مثل خاک شیر میمونم ...با همه شرایطی میتونم خودمو وفق بدم
نقطه ضعفت چیه ؟ زود عصبانی میشمو درنتیجه عجولانه قضاوت میکنم
چه چیزی باعث میشه که ناراحت شی ؟ ترحم و دلسوزیه بیجا...بی عدالتی...فقر و نداری دیگران
چه چیزی تو بچگیت هست که یادش میفتی خوشحال میشی ؟ شیطون بودنم...من دختر خیلی خیلی شیطونی بودم و البته خیلیم قشنگ می رقصیدم...تمام مهمونیا مینداختنم وسط با آهنگ حقیقته سوزان روشن میرقصیدم
چه چیزی هتو بچگیات هست که یادش میفتی ناراحت میش ؟ اینکه بعضی وقتا حس بدی نسبت به یکی از عمه هام داشتم
فعلا همین
