سلام دوستم...
آرنینا خواهررر دست رو دلمم نزار که خونه از دست این گربه های بدجنس....ما اون موقع که دانشجو بودیم ی روزظهر تو خوابگاه که همگی داشتیم استراحت میکردیم ی گربه اومد تو اتاقمون درم بسته شد...نمیدونییییی.نمیدونییییییییییییییییییی...نمیدونییییییییییییییییییییییییییییییییی این گربه نکبت چکار میکردو چه صداهایی ازخودش درمیاورد می پرید اینور و اونور می پرید رومون چنگ میزد جیغ میکشید باور کن از ی پلنگم وحشی تر شده بود فکر کن ما سه چهار تا دختر پتوهامونو کشیده بودیم رو سرمونو جیییییییییغ میکشیدیم