
بیشتر از اینکه یاد الهه جون بیوفتم یاد شیطتنت های بهزاد میافتم
همه میدونند که احتاجی به مخ زدن نیست
هر دوتا به یه اندازه موهبتن
چون اصلیت من مشهدی هست و تو مشهد هیج خبری از جنگ نبود فقط از طریق تلویزیون خاطره دارم ولی یکی از فامیلامون مفقود الاثر شد که خیلی ناراحت کننده بود
الی : با نمک که با اون جک هاش کلی می خندم
نفس : مثل الی
لواشک : مثل الی و شیطون
شیما : از موقع ازدواج کمتر میبینمش
الهه : الهه و ریتا از بهترین کاربران سایت
تقریبا با همه ، ولی باید اسم صبا بیولوژی و ریتا و الهه و آرایشگر رو بیارم
وای همه مشکلات که نه ولی خیلیهاش یادم میره
همون اولین سوتی که گفتم یه بار دیگه هم میخواست اتفاق بیوفته که حواسم رو جم کردم