خانه
× برای دیدن جدیدترین مطالب این تاپیک اینجا کلیک کنید و برای دیدن صفحه ابتدایی، این پنجره را ببندید.
برای دیدن صفحات دیگر، بر روی شماره صفحه در شمارنده بالا کلیک کنید.
مشاهده جدیدترین مطالب این تاپیک
309K

طرفدارهای سریال کوزی گونی

  • ۰۹:۵۴   ۱۳۹۲/۱/۲۷
    avatar
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    توی این وبلاگ براتون هر مطلبی که در مورد این سریال زیبا هست می زارم.خوشحال می شم نظراتتون رو برام بنویسید.

     

  • leftPublish
  • ۰۹:۵۹   ۱۳۹۲/۱/۲۷
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    داستان سریال ترکی کوزی گونی

    کوزی و گونی دو برادر از یک خانواده متوسط هستند و پدرشان نانوا محله هست و آدمی خشن و  مستبد است.
     
    در همسایگی این دو برادر دختری به نام جمره زندگی می کند که دو برادر پنهانی به او علاقه دارد تا این که شبی کوزی با خریدن هدیه ای می خواهد راز دلش را برای جمره فاش کند.
     
    اما برادرش گونی زودتر از او رسیده و کوزی خشمگین به خانه بر می گردد و با پدرش درگیر می شود و از خانه بیرون می رود.
     
    گونی به خانه بر می گردد و وقتی از ماجرا اطلاع پیدا می کند به دنبال کوزی می رود و او را در خیابان میابد و سوار ماشین می کند.
     
    در ماشین بحث شان بالا می گیرد و در این بین گونی که راننده بود با پسر تصادف می کند و پسر کشته می شود.
     
    اما کوزی این تصادف را به گردن می گیرد و راهی زندان می شود.
     
    حالا زمان حال هست و کوزی از زندن آزاد می شود و به محله بر می گردد.
     
    در آن طرف دختری ثروتمند عاشق گونی می شود و درست چند روز بعد از نامزدی گونی با جمره به نوعی روابط این دو را بهم می زند تا خود حاکم قلب گونی شود.
     
    در این بین کوزی که در زندان بوکسور ماهری شده است برای امرار معاش به مسابقه های خیابانی بوکس روی میاورد تا این که فرهاد کسی که در زندان کوزی را اذیت می کرد را می بیند و به دنبال او می افتد تا انتقام بگیرد و …..


     

  • ۱۰:۰۹   ۱۳۹۲/۱/۲۷
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    بیوگرافی بازیگر نقش جمیله در سریال کوزی گونی

     
    او متولد ۱۹۹۰ در استانبول است او در دانشگاه تئاتر خوانده برای سریال چیزهای خوب برای مهمانی در سال ۲۰۱۱ جایزه جوانترین استعداد را برده و اکنون در سریال کوزی گونی نقش دوست کوزی و گونی را بازی می کند که نامزد گونی است اما دل در گرو کوزی یا مهند دارد.


     

  • ۱۰:۱۲   ۱۳۹۲/۱/۲۷
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    بیوگرافی بوگرا گلسوی بازیگر نقش گونی در سریال کوزی گونی
     
    متولد ۲۲ فوریه ۱۹۸۲ در انکارا است. او بازیگر و کارگردان و ارشیتک و عکاس است. او برای مدتی در قبرس زندگی می کرد  و در انجا به فعالیت های سینمایی می پردازد.
     
    او از سال ۲۰۰۲ کار بازیگری را شروع کرده است. قبل از ان به فیلمسازی فیلم کوتاه می پرداخته است. یک نکته جالب او دوست سلن سویدار بازیگر نقش توپراک بوده ولی با هم بهم زده اند.
     
    او بعد از سلن با هنرپیشه ترکیه ای بورجو کارا در سال ۲۰۱۱ ازدواج کردند ولی در ۲۰۱۲ طلاق گرفتند. او در سریال فاطمه گل هم بازی کرده و اکنون نقش گونی را در سریال کوزی ایفا می کند.

     

  • ۱۱:۴۰   ۱۳۹۲/۱/۲۷
    avatar
    مریم
    دو ستاره ⋆⋆|843 |2439 پست
    مرسی ساناز جون امیدوارم بتونم ببینم
  • ۲۲:۱۲   ۱۳۹۲/۱/۲۸
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
     کوزی گونی داستان دو برادر بنام های کوزی (درترکی به معنای شمال) و گونی(در ترکی به معنای جنوب) است ، کوزی سرسخت و غیر قابل کنترل و گونی برخلاف برادرش آرام ، صبور ، سیاستمدار است.تنها وجه مشترک این دو برادر عشق عمیقشان نسبت به دختری بنام جمره است.

  • leftPublish
  • ۲۲:۲۳   ۱۳۹۲/۱/۲۸
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
     خلاصه قسمت اول سریال کوزه ی گونه ی.

    در نانوایی سامی پدر کوزی و گونی در حال نگاه کردن به کارگرانش و ساعت است که زمان خروج کوزی از زندان را نشان می دهد ، گونی می آید در نانوایی تا کمک کند. بعد او مادرش می آید و به گونی می گوید: که موقع رفتنه و برای سامیم یک قهوه میارد و از او می خواهد تا بهمراه آنان برای استقبال کوزی به زندان بیاید. بعداً جمره در ادامه سریال ظاهر می شود درحالیکه در کافه ای مشغول گارسنی است و در همین حالت مرتب به ساعتش نگاه میکند که وقت خروج کوزی را نشان می دهد .
    گونی حاضر می شود تا بهمراه مادرش به استقبال برادرش برود.کوزای برای خروج از زندان حاضر می شود و گونی و مادرش در کنار در زندان منتظر او هستند در حالیکه پدرش در ماشین منتظر آنهاست ، قبل از خارج شدن کوزی مأمور زندان سوالهایی از او میکند مثل اسم ، اسم پدر و اسم مادر و در پایان کوزی با دوست پلیسش خداحافظی میکند بیرون می آید و هوای آزادی را حس می کند و تا بیرون می آید جونای به سمتش میدود تا برادر را در آغوش بگیرد ، مادرش خدا را شکر می کند و پسر را در آغوش می گیرد و میگوید تمام شد ، کوزی در جواب: تمام شد.
    همگی به خانه می روند. کوزی و گونی و مادرشان سر میز صبحانه می نشینند و باهم دیگر گپ میزنند. گونی راجع به جمره و شغل او می گوید و در باره شغل خود میگوید که صبحها از نانوایی سفارش ها را به محل های مورد نظر می رساند و بعد آن به دانشگاه می رود و بعد آنهم به باشگاه گلف می رود. کوزای می گوید اگر شغل خوبیست برای منهم جورش کن تا بیایم.
    گونی می گوید چرا که نه فردا تو را بهشان معرفی می کنم، مادر نگران می شود و کوزای این را میفهمد و می گوید: چیه هاندان خانم می ترسی برم اونجا و باعث گندکاری کار پسرت بشم!
    در ادامه گونی در باشگاه گلف مشغول کار است با آتیلا سینانر و پسرش در حالیکه گلف بازی می کنند صحبت می کند و در بحث آنها مداخله کرده و راهکارهای شغلی زیرکانه ای به آتیلا سنانر ارائه می دهد که مورد تحسین و توجه سنانر قرار می گیرد.
    بعد از صبحانه کوزی چند ساعتی می خوابد و با صدای مادرش و هنگامی که کوزی را بیدار میکند بر می خیزد در حالیکه مضطرب است و موقع بیدار شدن دست مادرش را محکم گرفته است!
    سپس کوزی به بیرون می رود. از در خانه که پایش را بیرون می گذارد نگاهی به نانوایی می اندازد و واردش می شود.
    کوزی: سلام علیکم . همه کارگران جواب سلام او را می دهند. سپس چشم در چشم با پدرش روبرو می شود.
    پدر: کی کارتو اینجا شروع می کنی؟ با تو ام هیییی نمیخواد دیگه بیشتر از این وقت تلف کنی!
    کوزی: میخوام برم سربازی
    سامی:اونا تورو سربازی راه نمیدن
    کوزی: راه میدن
    سامی: باشه برو اما یادت باشه وقتی رفتی زندان درستو ول کرده بودی یعنی یه گروهبان معمولیم نمیشی!
    تو یه دیپلم ردی هستی!
    کوزی: عیبی نداره بابا چون تو خدمت سربازی همه چیز برای همه مساویه!
    سامی: باشه حالا می بینیم!
    کوزی در حال خارج شدن است که پدرش می گوید کجا؟ کوزی: میرم هوا بخورم چیه ممنوعه!
    سامی: خیلی خوب صبر کن . مقداری پول به او می دهد بعد به او گوشزد می کند که دردسر درست نکند!

  • ۲۲:۲۷   ۱۳۹۲/۱/۲۸
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    بيوگرافي بازيگر نقش بانو در سريال KUZEY GUNEY

    باده ايشچيل (bade iscil)
    سن: 28

    متولد: استانبول

    از دانشگاه Yeditepe Universitesi در رشته ي طراحي مد فارغ التحصيل شده و اولين سريالي که بازي کرده در سال 2007 سريال کمدي Metropol Cafe بوده و فيلم جديدش هم Kuzey Güney هست که در آن نقش بانو را دارد.
    او در سال 2010 در سريال ايزل در نقش شبنم ايفاي نقش کرد.باده ایشچیل او متولد ۸ اگوست ۱۹۸۳ است . او فارغ التحصیل رشته فشن و مد است. او از سال ۲۰۰۷ به بازیگری مشغول شده و با نقش شبنم سریال ایزل مشهور شد. او اکنون در سریال کوزی مشغول بازی است و دختر پولداری است که عاشق گونی و یا موید است.

  • ۱۳:۵۸   ۱۳۹۲/۱/۲۹
    avatar
    نگار اسدی
    یک ستاره ⋆|349 |994 پست
    خیلی تعریف از این سریال شنیدم
  • ۲۱:۳۲   ۱۳۹۲/۱/۲۹
    avatar
    مهرمینا
    کاربر فعال|869 |549 پست
    من این بورا گلسوی رو تو یه سریال دیگه دیده بودم دوس داشتم ! ولی اونجا البته آخرش مْرد نامرد :))) اما این سریال جدیده که جم هم تبلیغ میکنه به نظرم دوبله‌ش میتونست بهتر باشه
  • ۱۵:۴۸   ۱۳۹۲/۱/۳۰
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    مثل اینکه این سریال قراره بعد تموم شدن سریال عمر گل لاله تو جم بدن
  • leftPublish
  • ۱۶:۰۳   ۱۳۹۲/۱/۳۱
    avatar
    gandom
    کاربر جديد|1 |43 پست
    نه بابا عمر گل لاله مگه تموم شدنی هست حالا حالاها ادامه داره من تو کانال ترک دیدم
  • ۱۶:۱۹   ۱۳۹۲/۱/۳۱
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    راست می گی گندم؟توپراکو چنار آشتی می کنن؟
  • ۱۰:۳۸   ۱۳۹۲/۲/۱۰
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    تحلیل و بررسی شخصیت کوزی (کیوانچ تاتلیتوگ):

    پسر کوچک خانواده "تکین اوغلو" ،عصبی و غیر قابل کنترل اما جسور و شجاع، با معرفت و از خود گذشته.
     کسی که می تواند برای همه خوشبختی را فراهم کند اما از خوشبخت کردن خودش عاجز است!
     در اپیزود اول سریال حتی در برابر دشمن اصلیش (فرهاد) که یک رئیس باند قاچاقچیان و تبهکاران است هم بدقولی نکرد و پیوسته متعهد به حرفی که میزد بود،با دختر هرزه ای که از او شناخت کافی نداشت ازدواج کرد تنها بخاطر بچه ای که از او در شکمش بود.در دوران زنده بودن دوست صمیمیش علی برایش هیچگونه کمکاری نکرد و پس از دوران مرگش هم سرپرستی نامزدش و اداره امور مالی و کاری او را هم به گردن گرفت و در کل در برابر دوست و دشمنش از هیچگونه اهمیت و کمکی دریغ نکرد.
     راز بزرگی که بعداً در اپیزود دوم با آن روبرو می شوید به زندان رفتن بجای جرم مرتکب شده برادرش به عمد است ، داستان از این قرار بود که زمانی که کوزی به زندان رفت مطابق با زمانی بود که از عشق بین گونی و جمره با خبر شده بود و به این ترتیب به زندان می رود تا گونی را مدیون خودش کند چرا که او عشقش را ربوده بود!
     در ابتدای سریال بیننده احتمال منفی بودن شخصیت کوزی را می دهد چرا که او تازه از زندان بازگشته و فردی لاابالی و مضر جامعه تلقی می شود تا وقتی که حقایق به مرور زمان روشن و روشنتر می شوند و زشتی ها و پلیدی ها جای خود را به زیبایی ها و از خودگذشتگیها می دهند.

     

  • ۱۰:۴۱   ۱۳۹۲/۲/۱۰
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    تحلیل و بررسی شخصیت گونی (بوگرا گولسوی)

    پسر بزرگ خانواده "تکین اوغلو" ، آرام ، صبور ،باهوش و مهربان اما در عین حال مصلحت اندیش تا اندازه ای که پول و مقام او را به مغروری تبدیل می کند که با اندک پیشرفتی خود را در خانواده برتر می بیند.
     او که در نانوایی پدرش سامی مسئولیت رساندن سفارش ها به دیگر محل های بازار را داشت با فرصتی طلائی که برایش پیش می آید از قشر متوسط جامعه در قشر غنی و سرمایه دار جامعه نفوذ می کند و با هوش و ذکاوت فردیش و با جلب اعتماد خانواده "سننانر" که از سرمایه داران معروف ترکیه در استانبول هستند برای خودش جا و مکانی باز می کند تا آنجائیکه با دختر آن خانواده ازدواج می کند اما به چند دلیل:
     1-برای پول و مقام اجتماعی
     2-برای کوچک کردن برادر کوچکش "کوزی" ، تا به این ترتیب هم به مال و اموالی برسد و هم با ازدواج با آن دختر، "جمره" را برای "کوزی" رها کند تا هم از دین 4 سال زندانی که برادرش بجایش رفت خلاص شود و هم با وجود انکار " کوزی" از عشقش به "جمره" او را از این طریق تضعیف و وادار به شکست در برابرش نماید تا نه تنها "گونی" مدیون کوزی باقی نماند بلکه طلبکار او باشد!
     3-زندگی اجتماعی این خانواده سنتی همواره مبنی بر مطیع بودن پسران در برابر پدر سالار سامی بیگ بوده است که مخارج زندگیش را از نانوایی که از پدرش به ارث برده بود تأمین میکند ، پس موقعیت کارآفرینی و مختلف بودن با بقیه برای شخصی تحصیلکرده چون گونی با ارزش تلقی می شود.
     با برادرش کوزی همواره خوب و صمیمی بوده است اما بعد از شب حادثه همه چیز به یکباره تغییر می کند و دوستی و صمیمیت به دشمنی تبدیل می شود.
     تا پایان اپیزود اول سریال مشاهده میشود که خود را برای "کوزی" برادری فداکار ، از خودگذشته و با محبت جلوه می دهد که با اخراج کوزی که سهم بزرگی در پیشرفت بیزینس "ماکارا" در شرکت "سننانر" داشت توجهش از کوزی را سلب کرده و با یکدیگر مشکل پیدا می کنند.
     به خاطر حسادت به کوزی می گذارد تا او تاوان همه چیز را بدهد بلکه بدین وسیله خود را به جمره نزدیکتر کرده و دستانش را در دستانش ببیند غافل از اینکه پول و هوس جلوی چشمانش را گرفته!
     در ابتدای سریال شخصیت "گونی" جلوه ای مثبت دارد که بیننده را به این فکر وا میدارد که او قهرمان داستان است تا اینکه با شخصیت مرموزش روبرو می شود.
     


     

  • ۱۲:۴۷   ۱۳۹۲/۲/۲۸
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    دوستاران این سریال بهتون تبریک می گم
    از امشب 28 اردیبهشت سریال کوزی گونی ساعت 9 شروع می شه
  • ۱۲:۴۹   ۱۳۹۲/۲/۲۸
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
    کوزه ی//گونه ی//جمره//بانو
     در فستیوالی که به خاطر بازی زیباشون در سریال کوزه ی گونه ی جایزه دریافت کردند...
     
  • ۱۲:۵۱   ۱۳۹۲/۲/۲۸
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست

    میبینم ، می دانم که به من می اندیشی ، من هم به تو می اندیشم ، چشمانم در چشمانت بیان گر همه چیزند، پس ای کسی که روز و شب را از من گرفته ای بیا و عشق مرا تجربه کن.

     

  • ۲۳:۰۳   ۱۳۹۲/۳/۲۱
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
     خلاصه قسمت های 15 / 16 و 17 سریال کوزه ی گونه ی :
    طبق قولی که به شما عزیزان داده بودیم...
    امیدوارم لذت ببرید...
    گونه ی به خانه علی می رود,سیمای نیز آنجا است.
    گونه ی به علی میگوید که میان جمره و کوزه ی عشق به وجود آمده اما علی انکار میکند و میگوید اگر هم بوده مال دوران جوانی بوده است.
    کوزه ی که ماشین را برداشته توسط پلیس جریمه میشود ..پلیس میخواست ماشین را به پارکینگ ببرد اما کوزه ی با هزاران کلک پلیس را هم گیج میکند!
    گونه ی تمام پس انداز خود که برای دانشگاه جمع کرده را به مادرش میدهد تا به کوزه ی بدهد....
    هندان به بازار میرود و پول را به علی میدهد... ناگهان گل تن خانم را می بیند.. گل تن به او میگوید که دخترش به زودی بازیگر خواهد شد و فعلآ نباید ازدواج کند.. هندان میگوید که:جمره و گونه ی از یکدیگر جدا شده اند؟! هندان به اومیگویدکه بله جدا شدند پس هندان ناراحت میشود و میگوید به خاطر چیزهایی که شنیده میخواهد جدا شود؟!
    گل تن میگوید چی شنیده . .! هندان میگوید که با جمره حرف زده و به او گفته که گونه یمقصر نیست و عمدآ آن پسر را نکشته است.
    گل تن تعجب میکند و با گریه و بدون خداحافظی می رود. ..
    کوزه ی پیش کمال میرود و میگوید که به پول نیاز دارد اما (درقسمت گذشته دیدیم که سامی به کمال گفت که پسرش را از مسابقه کنار بگذارد) کمال میگوید که پلیس گیر داده و دیگر مسابقه برگزار نمی شود.
    به کمال میگوید که فرهاد را پیدا کند ... اما کمال باز هم میگوید که نمیشود... پس تلفن کمال زنگ میخورد .. کمال برای پاسخگویی به بیرون دفترش میرود .. کوزه ی از فرصت استفاده میکند و شماره تلفن فرهاد را از دفترچه کمال پیدا میکند و بر میدارد...
    از طرف دیگر که گل تن خانم ماجرا را فهمیده دخترش را تحقیر میکند و میگوید که باید گونه ی تکین اغلو را از ذهن خود پاک کند....
    گونه ی به کوزه ی تماس میگیرد و عذر خواهی میکند و به او میگوید که اورا از مادرش و حتی جمره بیشتر دوست دارد......
    به خانه برگردد اما کوزه ی قبول نمیکند
    کوزه ی میخواهد به خارج از کشور برود..
    سامی هم به دنبال جایی است که در آن سکونت کند و به کار بپردازد...کوزی دنبال فرهاد میگرده و با همون کسی که فرهاد واسه مبارزه روبروش گذاشته را میبینه سراغ فرهادو میگیره و حریفش بهش میگه باید مبارزه کنیم ببازی تا بهت بگم کجاست.
    زمان مبارزه جای زخم کوزی رو میبینه و با مشت چند بار محکم میزنه به شکمش و کوزی بیمارستان بستری میشه و شب گونیبیمارستان کنار کوزی وامیسته.
    (صحنه تاثیر گذاریه وقتی دوتا برادر کنار هم هستن.)

    گونی رفته خانه تا وسایل مورد نیازشو بیاره که کوزی خودش رضایت میده و میره سراغ ادرسی که از حریفش گرفته بوده تا فرهادو پیدا کنه و باباشو در حال صحبت با فرهاد میبینه عصبانی میشه و وقتی سامی و شاگرد مغازه جلوشو میگیرن تا فرهادو نزنه حالش خیلی بد میشه و میبرنش بیمارستان و اونجا سامی تعریف میکنه که منو با کسی دید که ماهانه پول به حسابش میریختم تا مراقبش باشه و کوزی هم همه چیزو تغریف میکنه و میگه کسی که این زخمو به من زد همین فرهاد بود.(یه مشته حسابی هم در ضمن خرج فرهاد میکنه.)
    بعد از صحبت ها که گونی و هندان همه حواسشون به کوزی هست سامی میره سراغ فرهاد و کوزی هم گونی را میفرسته دنبال سامی اما فرهاد مغازه را بسته و پیداش نیست و گونی سامی رو راضی میکنه با خودش میبرتش.

    (دفتر باریش)
    باریش و جمره و گل تن و وکیلشون فیلمه تست جمره را میبینن و قرار داد کار تبلیغاته جمره امضا میشه و جمره هم با مادرش میرن خرید چون یه چک 3000 لیره واسه دستمزدش دادن و 3000 لیرم بعد از اتمام کار بهش میدن.
    کوزی باز بستری میشه و واسه اینکه نشون بده خوبه مرتب سر به سره بقیه میذاره(عاشقه نگاهایه سامی به کوزی هستم تو این صحنه)علی و سیمای میمونن پیشه کوزی و هندان با گونی میره خانه و سامی هم میگه میخواد بره واسه قدم زدن و با دستایه سوخته برمیگرده خانه.صبح توی اخبار اعلام میکنن که مغازه های فرهاد اتش زده شده ولی فرهاد شکایت نمیکنه و یه نفرو میذاره واسه اینکه کوزی و اطرافیانش زیر نظر باشن.گونی با دیدن این خبر متوجه میشه که اتش سوزی کاره پدرش بوده و با کوزی در میان میذاره و کوزی هم میگه به خودم رفته و میخنده.

    گونی توی مسیرش جمره را که واسه قرارداد داره میره واسه دیدن یکی از رییسای اژانس میبینه و سوارش میکنه و با هم در مورد رابطشون صحبت میکنن و جمره میگه حرفاعه مادرش در مورد گونی درست بوده و یه جورایی باز گونی فاصلشو با جمره بیشتر میکنه.

    بانو با جان در مورد گلف صحبت میکنه و واسه اینکه شره جانو از سره خودش کم کنه میگه باید برم دیدن برادر دوست پسرم و وقتی جان میپرسه دوست پسرت کیه ؟بانو هم میگه گونی هستشو ازش تعریف میکنه و جان هم تکلیفش معلوم شده یه کمی شوخی میکنه و میره.

    کوزی زنگ میزنه به سامی و در حالی که بغض داره با زبان بی زبانی از سامی تشکر میکنه و بهش میگه وقتی اومدم بیرون تو کارایه مغازه و جابه جایی خانه کمکت میکنم و سامی هم تحت تاثیر قرار گرفته و میگه دستت درد نکنه و کوزی هم به سامی میگه دست تو درد نکنه.(واقعا صحنه زیبایی هست و احساساتو به بازی میگیره

  • ۲۳:۰۶   ۱۳۹۲/۳/۲۱
    avatar
    ساناز افشار
    چهار ستاره ⋆⋆⋆⋆|3627 |4913 پست
     zerrin tekindor و همسر واقعیش...
    شناختید همسرشو؟؟؟
    کنان در سریال ایزل...
    خیلی هم عشقولانه تشریف دارن این زوج هنرمند...

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان