خانه
136K

ماجراهای دانشجویی

  • ۰۹:۲۳   ۱۳۹۲/۱۲/۱۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13740 |7139 پست
    واقعاً هم همین طوره یه دیگه برات بگم من تو خوابگاه که بودم خاطرات روزانه مو می نوشتم بعد دفترم همیشه زیر تشکم بود بعدم که می رفتم خوابگاه البته یکسال ما کمد مخصوص نداشتیم نگو یکی از همون آدما جاشو دیده نه اینکه من در حضور همه می نوشتم لابد فک کرده بود میتونه بخوندش نگو وقتی من نبودم بر می داشته می خونده کارش به جای رسیده بوده که برام یه روز اظهار نظر کرده بود منم بعد اون قضیه بی خیال نوشتن شدم دنیا هم یه نویسنده از دست داد.
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان