مهرمینا :
* سما * :
metalik mona mona فرک (Ferak) مریم-ش مهرمینا مرمری بهزاد لابی کژال مهرنوش مامان مانیا آهو آلما فاطمی پرستو ♥ نازنین جون elham khajoi مامان رهام جون
چون متنش خیلی واضح نیست، تایپش کردم :
"با سلام خدمت دوست عزیزم حدیث. امیدوارم که حالت خوب باشد. ای کاش گلی بودم که مرا به تو هدیه می دادند. ای کاش پروانه ای بودم که به هر جا که می خواستم پر می گشودم و به پیش تو حدیث مهربان و عزیز و خوبم می آمدم. من واقعاً تو را دوست می دارم. حیف آن روزها که قدر هم را نمی دانستیم و با هم دعوا می کردیم و حالا که می خواهید بروید یادمان آمد. واقعاً در سرویس که گریه کردم هیچ در خانه به قدری برایت گریه کردم که نمی دانی. حرفهای من به تو خیلی زیاد است ولی حیف که نمی شود همه را در کاغذ سفیدم بنویسم. تو دوست خوبی برای من بودی. با این که یک سال از من کوچکتری هم درس و نقاشی و فهم و هوش و شعورت از من بیشتر است و یک حسن مهم دیگر داری که تو مرا نصیحت می کردی. نمی دانم با چه چشمی گریه کنم برایت با چه زبانی از تو تشکر کنم. ای کاش می مردم این لحظه غمناک را نمی دیدم. بیشتر از این وقتت را نمی گیرم."
من نمی دونم با این استعداد ادبیات چرا شاعر و نویسنده نشدم! 
یعنی کشته مرده اون قسمتی ام که کامل خودمو ضایع کردم. یه جورایی کلا خودمو .... آره...
درس و نقاشی و فهم و هوش و شعور !
خوب دیگه چی می مونه؟!
جالبترش اینجاست که در مورد نقاشی و ... که گفتم، من رفتم سمت هنر و اون رفت سمت رشته های ریاضی و .... 


وااااااااااای خدای من، سما جون عالــــــــــــــــــــــــی ، من پخش 


نمی دانم با چه چشمی از خنده اشک بریزم الان من
بشدت یاد خاطرات بچگی خودم و یکی از دخترداییهام افتادم که خیلی با هم صمیمی بودیم و همیشه (منظورم از همیشه هر روز به معنی واقعی کلمهس ) ان پیش هم بودیم ولی نامه نگاریهایی میکردیم خیلی جدی در حد تمبر و پست و این داستانا که فکر کنم فقط تو بتونی الان محتوای عمیق و احساسی ادبی مباحثمون رو درک کنی
تازه یه جاهایی هم اساس میکم نیاز به رمزگشایی داره

مهرمینا وااااااااااااای آره دقیقا می دونم چی میگی !
غیر از این نامه های دیگه هم دارم. یعنی کاملا اون فاز احساسی رو که میگی می فهمم. اون دفتر خاطراتا رو یادته؟ تو هم داشتی؟ می دادیم دوستامون یا معلم ها بنویسن؟!
یه جمله ها یا شعرایی فقط متعلق به همون دوران بود. الان اگه اینارو به بچه های این دوره نشون بدی کلی مسخره ات می کنن و از خنده رو زمین غلت می زنن! اصلا یه پیشنهاد دارم یه تاپیک می زنم همه بیان این جور چیزا رو بزاریم توش. نامه، نقاشی، هر نوستالژی یا خاطره ای البته نه از اینترنت چون این تصویرای نوستالژی اینترنتی دیگه خیلی زیاد شده، منظورم چیزایی که واسه خودمون باشه. به نظرت اسم تاپیکو چی بزارم بهتره؟
رمز گشایی عااااالی بود 