من یه گند دیگه زدم که با اجازه دوستان تعریف میکنم البته در این گند خودم مقصر نبودم
پارسال که من تازه عروس بیتجربه ای بیش نبودم ( الانم همونم) مامانم اینها برای اولین بار اومدن خونمون مهمونی منم میخواستم سنگ تموم بزارم. یه شانسی که من آوردم اینه که همسر آشپزی بلده و همیشه که ما مهمون داریم شام و اون درست میکنه و من وظیفه تدارکات چی رو دارم بیشتر البته اصلا از این وضوع ناراحت نیستم

اون شبم امیر یه شام خومزه پخت و منم در زمینه دسر هنرنمایی کرده بودم. وقتی داشتم درستش میکردم امیر گفت نوشان شاه توت با شیر فک نکنم خوب شه هاااا ( بهنام تشکر و دیدید تو این برنامه پادری... خود منه...بلدم بلدم بلدم) من گفتم خودم بلدم تو دستورش نوشته باید باهم قاطی شه نگران نباش.

هیچی ما بعد شام دسر خوشرنگمونو گذاشتیم سر میز و پدر بزرگوارم سریع برای خودش ریخت و خورد تا من به خودم بیام. بعد من اولین قاشق را که به دهان بردم همان و

دقیقا همین شکلی شدم فقط گفتم وااای چقد بده امیرم که همیشه سعی میکرد به من دلداری بده و بگه غذات خوب شده یه ذره خورد گفت اوه اوه چرا اینجوری شد بعد همه رو به بابا ... پدر بزرگوار واسه این که من ضایع نشم اون دسر بعد مزه رو خورده بود. فرداش که به دستور دقت کردم دیدم شاه توت نیست تمشکه. هفته بعد برای اعاده حیثت همون دسر و با تمشک درست کردم و به همون بدی شد و دوباره آبروریزی شد این بار خونه مادربزرگ مهمون بودیم
به هرحال که دوستان گول دسر های تمشک و شیر یا شاه توت و شیر رو نخورید
