مامان و بابای من نسبت فامیلی تقریبا دوری داشتن. فکر میکنم هر کدوم نوه خاله بودن البته این وسط کیا تنی بودن کیا نه رو باید بررسی کنم که خارج از حوصله است.
ولی کسی که مامانمو به بابام معرفی میکنه دخترخاله ی ناتنی بابام بوده که بعد از کلی رفتن و اومدن مامانم راضی به ازدواج نمیشه و حتی یه هفته به یه مسافرت میره که از زنگاشون خلاصی داشته باشه ولی این ترفنداشم کارساز نشده و بالاخره به دام ازدواج میفته 