خانه
717K

کافه نویسندگان

  • ۱۱:۰۲   ۱۳۹۵/۴/۱۴
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    مهرمینا : 
    زیباکده
    arnina : 
    بارها دوست داشتم تو نوشتن همراهی کنم . اما نشده یا از وسط رسیدم . یا حس کردم روند داستان مورد پسندم نبوده شرکت نکردم .
    تا اینجا از موضوع زندانی خوشم اومده .
    اما چون هر نویسنده ای ایده ای تو ذهنش داره که بقیه ازش بی خبرند . و ممکنه داستان رو طوری ادامه بده که بقیه نمی تونن بقیه اش رو جور کنن . به نظر من ما دفتر خاطرات زندانی رو بنویسیم .
    مثلا اولش اینجوری شروع بشه . روز ورود به زندان . دوشنبه 16 مهر : (خاطرات مربوط به اون روز نوشته بشه . ممکنه نوشتن خاطرات روز اول دو سطر باشه . ممکنه ده سطر . )بستگی به اتفاقاتی داره که تو اون روز براش پیش اومده .
    اینجوری دستمون بازه هر جا حس کردیم داره داستان ناجور پیش میره .....خوب بالاخره شب میشه و خاطرات اون روز تموم میشه . برعکس ممکنه اتفاقی که توی روز بخصوص افتاده اینقدر جالب باشه که تا دو سه روز زندانی رو درگیر کنه .
    زیباکده

     حالا حتما باید روز تولد من میرفت زندون ؟! نخیر مخالفم ! 4

    زیباکده

    15 چه اتفاق جالبی 15

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان