۱۴:۳۷ ۱۳۹۶/۶/۱۱

من نظرم اینه که اون بخشی که مهرنوش میگه تا حدی طبیعی هست. یعنی حالا که ما داریم یه اقلیمی رو پر و بال میدیم در عین حال بهش علاقه مند هم میشیم. اما خوب این رو باید مدیریت کنیم. نباید صفت های خوب رو همه رو به خودمون اختصاص بدیم و جوری بنویسیم که همه اتفاق های مثبت برای یک اقلیم بیفته.
اما به نظر من هر کسی برای اقلیم خودش هم فن های خوب بزنه اوکیه. اما زمان دار و هر کسی توی فن زدن زمان خودش دستش کامل باز باشه. یعنی اگه الان ریورزلند اومد یک شهر ما رو گرفت و اتفاقاتی که میفته رو مینویسه. یا مثلا اکسیموس اگه موفق شد و اون بالا رو گرفت و تونست معامله خوبی با دزرت لند بکنه برای بازگشت، بعدا که نوبت اونا میشه که ضربه بخورن، نخوان باز نحوه ضربه خوردنشونم انتخاب بکنن و بذارن داستان شناور پیش بره.
برای همین من میگم سر چیزهای اصلی که گفتیم همچنان کاملا با هماهنگی پیش بریم(مثلا ارتش یک کشور رو کامل شکست دادن، کشتن نفرات اصلی فرماندهی و ...). اینا باید با موافقت جمع، مخصوصا صاحب اقلیم پیش بره. اما با یه توازن کاملا منصفانه ای هر کسی بتونه ایده های خودش رو پیش ببره.
یعنی من الان اگه نمیام به اکسیموس و ریورزلند اعتراض کنم که چرا ریختید تو کشور من، وقتی نوبت قدرت من شد، دیگه به روش خودم جبران کنم و برعکس.
همینطور چندتا جنگ بزرگ هم اگه داشتیم، چون هر جنگی پیروز و شکست خورده داره، از قبل باید روی تعداد شکست ها و پیروزهای بزرگ توافق کنیم و آخر بازی یه کمی نقشه با اینی که هست متفاوت شده باشه اما بازم اوضاع 4 اقلیم مساعد باشه. و مثلا اگه ارتباط من با رودخونه قطع بشه(به فرض)، ارتباط فلانی هم با دریا، یا اون یکی با معادن و ... کامل قطع میشه و الاآخر.
طولانی شد پس لپ کلام : با مساوات و متعادل پیش بریم اما جزیات رو هماهنگ نکنیم و با ایده خودمون باشه. کلیات مثل کشتن نفرات برتر و ... اما باید هماهنگ بشه.