خانه
541K

کافه نویسندگان

  • ۱۰:۵۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    سلام به همه دوستان عزیزم

    برای اینکه خط داستان گم نشه بهتره که یه جایی داشته باشیم تا در مورد داستان گاهی به بحث و گفتگو بنشینیم و چه جایی بهتر از کافه نویسندگان. قبلا این اتفاق در کافه گفتگو می افتاد که به دلیل حجم بالای مباحث، بحث تخصصی داستان نویسی در لابه لای بقیه صحبت ها گم می شد. 

    خب در ابتدا من چند پیشنهاد دارم که اگه  دوستان موافق بودند بعد از تصویب اجرایی بشه.

    پیشنهاد اول: برای تصویب هر پیشنهادی باید حداقل نیمی از دوستان با آن موافق باشند.

    دوم: موضوع داستان نیز از این امر مستثنی نیست و برای موضوع داستان هم باید رای موافق نیمی از دوستان کسب گردد.

    سوم: هر داستان روز شنبه شروع و در روز چهارشنبه خاتمه یابد.  اضافه نمودن تعداد روزها یا کاستن آن با رای نیمی از دوستان امکان پذیر است.

    چهارم: در هر داستان نفراتی که در آن داستان خاص مشارکت مستمر داشته اند حق دارند در پایان بندی داستان هم شریک شوند. (کسی که کمتر از 4 پست در داستان داشته نمی تواند در پایان بندی مشارکت کند.) 

    پنجم: هر داستان با 4 پست به پایان می رسد یعنی وقتی داستان رو به پایان می رود، با یک پست انتهای داستان بسته نشود و امکان اضافه کردن مطلب برا ی بقیه دوستان که در نوشتن داستان مشارکت مستمر داشته اند امکان پذیر باشد. 

    حالا این آخری رو برای چی گفتم: مثلا ممکنه برای شما اصلا مهم نباشه چرا مهران رفت توی اون جریانو چی شد ولی یکی از دوستان  بخواد داستان رو از دید سوم شخص تعریف کنه(بهزاد) و بگه چرا اینطوری شد یا خیلی از بچه ها که فقط خواننده هستن منتظرن دلیل رو هم بخونن. یا مثلا توی این داستان آخر کسی بخواد تکلیف قسمت عاشقانه سامی و الکس رو روشن کنه.(خودم، شایلان، نوشان) پس انتهای داستان هم مشارکتی بسته شه.

    ششم: اگر نشانه یا سرنخی در داستان ایجاد شد توسط شخص ایجاد کننده یا هر کدام از دوستان تکلیف اون قضیه هم روشن شه اینجوری نشه ته داستان یه سری چنگال کنار یه قبر بمونه یا مثلا اینکه چرا دهکده در نقشه نیست بی جواب باشه.) اینجوری داستان استخوان دار تر میشه.

    در ابتدا هیئت نویسندگان اینجا نام نویسی کنن. ( کسانی که می خوان در داستان نویسی شرکت کنن.)

    در صورت نام نویسی و شرکت نکردن در سه داستان پیاپی شخص از هیئت به طور خودکار حذف میشه و مجددا باید نام نویسی کنه.

    لطفا اول نام نویسی کنید بعد  این شش پیشنهاد من رو به رای بگذارید. در صورتی که پیشنهادی دارید بنویسید تا در صورت تصویب اجرایی بشه.

    متشکرم از همتون.

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۹۴   ۱۱:۰۵
  • leftPublish
  • ۱۶:۴۷   ۱۳۹۶/۱۱/۷
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    سلام من اومدم، برم ببینم می تونم یه قسمت بنویسم ...
  • ۱۸:۳۸   ۱۳۹۶/۱۱/۷
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    نوشتم، نقد فوری لطفا
  • ۱۷:۱۸   ۱۳۹۶/۱۱/۸
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    سلام مهرنوش. خیلی باحال و هیجانی بود.
  • ۰۹:۵۳   ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    مهرنوش خیلی قشنگ بود
    یک انتقاد: نوشتی:پالویرا از شمال به کوه های بلندی متصل است پس امکان محاصره ی کامل آن براحتی میسر نیست
    قرار نیست کل شهر محاصره بشه، فقط قلعه رو محاصره می کنن و اینکه خود قلعه به کوه متصل باشه برای من قابل تصور نیست.
  • ۱۳:۰۴   ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    فرک (Ferak) : 
    مهرنوش خیلی قشنگ بود
    یک انتقاد: نوشتی:پالویرا از شمال به کوه های بلندی متصل است پس امکان محاصره ی کامل آن براحتی میسر نیست
    قرار نیست کل شهر محاصره بشه، فقط قلعه رو محاصره می کنن و اینکه خود قلعه به کوه متصل باشه برای من قابل تصور نیست.

    فرک جون! نه! قلعه که جدا نیست و شهر جدا! کل شهر دورش دیوار هست که همون قلعه هست! فقط زمین های کشاورزی و اینجور چیزها بیرون دیوار هستند، بعدشم چرا عجیبه که شهر به کوه چسبیده باشه؟ الان همین تهران به کوه چسبیده مشکلش چیه مگه؟  

    ویرایش شده توسط مهرنوش در تاریخ ۱۰/۱۱/۱۳۹۶   ۱۳:۵۱
  • leftPublish
  • ۱۴:۳۶   ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    مهرنوش : 
    فرک (Ferak) : 
    مهرنوش خیلی قشنگ بود
    یک انتقاد: نوشتی:پالویرا از شمال به کوه های بلندی متصل است پس امکان محاصره ی کامل آن براحتی میسر نیست
    قرار نیست کل شهر محاصره بشه، فقط قلعه رو محاصره می کنن و اینکه خود قلعه به کوه متصل باشه برای من قابل تصور نیست.

    فرک جون! نه! قلعه که جدا نیست و شهر جدا! کل شهر دورش دیوار هست که همون قلعه هست! فقط زمین های کشاورزی و اینجور چیزها بیرون دیوار هستند، بعدشم چرا عجیبه که شهر به کوه چسبیده باشه؟ الان همین تهران به کوه چسبیده مشکلش چیه مگه؟  

    درست می گی مهرنوش جون دور شهر هم قدیما دیوار بود...اما شهر به بزرگی تهران که یه ورش کوهه رو میشه محاصره کرد؟

  • ۱۵:۲۳   ۱۳۹۶/۱۱/۱۰
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    فرک (Ferak) : 
    مهرنوش : 
    فرک (Ferak) : 
    مهرنوش خیلی قشنگ بود
    یک انتقاد: نوشتی:پالویرا از شمال به کوه های بلندی متصل است پس امکان محاصره ی کامل آن براحتی میسر نیست
    قرار نیست کل شهر محاصره بشه، فقط قلعه رو محاصره می کنن و اینکه خود قلعه به کوه متصل باشه برای من قابل تصور نیست.

    فرک جون! نه! قلعه که جدا نیست و شهر جدا! کل شهر دورش دیوار هست که همون قلعه هست! فقط زمین های کشاورزی و اینجور چیزها بیرون دیوار هستند، بعدشم چرا عجیبه که شهر به کوه چسبیده باشه؟ الان همین تهران به کوه چسبیده مشکلش چیه مگه؟  

    درست می گی مهرنوش جون دور شهر هم قدیما دیوار بود...اما شهر به بزرگی تهران که یه ورش کوهه رو میشه محاصره کرد؟

    خوب آره فرک جون، شهر بزرگی مثل تهران رو با امکانات امروز می شه محاصره کرد و در گذشته که چنین امکاناتی نبوده، اندازه شهرها هم خیلی کوچکتر بوده

  • ۰۹:۴۳   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن
  • ۱۰:۱۵   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    مهرنوش : 

    سرزمین شرق: سرزمین آفتاب معروف به ~~EXIMUS~~

    نام امپراطوری : EXIMUS

    نام شاه: اکسیموس هفتم شاه هزار خورشید

    نام ملکه: سورین

    جادو : پرنده ی دانا

    جمله معرف امپراطوری : Long Live Eximus

    وزیر اعظم: عالیجناب تایرل که بعدها خیانت کرد و کشته شد و لرد بالین جای او را گرفت.

    فرمانده ی کل ارتش امپراتوری اکسیموس: سر جان از خانواده ی گالیان

    رییس مجلس سنا: لرد بایلان که دخترش دوشس سانتا را در ماجرای سوقصد به شاهزاده پایان از دست داد و لقب معتمد پادشاه را دریافت کرد.

    لرد وریس از اشراف زادگان با نقوذ و بزرگ خاندان پایتخت نشین وریس از اعضای کانسیل فرمانده ای اکسیموس.

    لرد بالین از کانسیل فرمانده ای و سناتور ایالت شمالی که پسرش کامو را در ماجرای سوقصد به شاهزاده پایان از دست داد و لقب معتمد پادشاه را دریافت کرد.

    جافری کابایان: از نجیب زادگان جوان دربار اکسیموس، بسیار شجاع و دلاور و کم حرف.

    دوشس شایموت: از نجیب زادگان اکسیموس و دوست دوران کودکی شاهزاده پلین.

    کانسیل فرمانده ای: شورای مشورتی عالی فرمانروایی اکسیموس.

    دارک اسلو استار: پسر باهوش و قدرتمند شاه هزار آفتاب که 3 سال بود که خبری از وی شنیده نشده بود و  با آمدنش ماجرای خیانت خانواده ی تایرل را فاش کرد.

    راز کتیبه ها یا آرتیفکت های گم شده در تامب ها:

    کتیبه های دو برابر کردن سرعت ساخت کشتی و دو برابر کردن سرعت تربیت و تجهیز پیاده نظام سنگین اسلحه در کشور اکسیموس.
    کتیبه های افزایش راندمان استخراج معادن آهن تا 2 برابر و راز تربیت سریع سواره نظام سبک صحرا نورد در دزرت لند مخفی شده.
    کتیبه های افزایش سرعت دو برابری استخراج چوب و تربیت سریع و ارزان کمانداران در سیلورپاین مخفی شده
    و کتیبه های افزایش سرعت تربیت و تجهیز سواره نظام سنگین اسلحه تا 30% و راز استخراج گل سوزان از زمین در ریورزلند!

    لیو ماسارا ار نجیب زادگان اکسیموس و فرمانده زمین های مستعمراتی اکسیموس در قاره ی شرقی

    جیمس بنت از نجیب زادگاه جنوبی اکسیموس و فرمانده قلعه ی پاپایان.

    جانی بایلان پسر لرد بایلان رییس سنا فرمانده قلعه ی سانتامارتا

    اسم سفیرهات رو هم بنویس

  • ۱۱:۱۶   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    نوشان : 
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن

    من خوندم باحال بود.

    پسرش رو یه کم بیشتر بشناسون و کلا سابقه خانواده شون رو چند بار گوش زد کن. منتظر کشف جدیدتونم هستم 

  • leftPublish
  • ۱۱:۴۰   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    بهزاد لابی : 
    نوشان : 
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن

    من خوندم باحال بود.

    پسرش رو یه کم بیشتر بشناسون و کلا سابقه خانواده شون رو چند بار گوش زد کن. منتظر کشف جدیدتونم هستم 

    آره باید رو شخصیتش بیشتر کار کنم 

  • ۱۲:۱۵   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    سلام بچه ها منم اومدم
  • ۱۲:۱۸   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    نوشان : 
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن

    بچه ها منم قضیه کتیبه ها برام گنگه.

    یعنی مثلا من الان می توم توی داستانم یه کتیبه پیدا کنم و ازش استفاده کنم. یادمه مهرنوش نوشته بود باید حتما طبق یک نقشه مشخص اینا پیدا شن. خب پس فقط دارک اسو می تونه...اما اینکه همه رو اون پیدا کنه هم جالب نیست. در عین حال فکر کنم اگه تا وقتی باسمنها حمله می کنن بیشتر یا همه کتیبه ها پیدا شن باحال باشه....

  • ۱۲:۲۰   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    راستی بچه ها چون الگوی ما گیم اف ترونز هست یه چیزی بگم. ببینید توی اون فیلم دشمن خیلی خطرناک و پرقدرته برای همین انگیزه میشه که همه بخوان با هم متحد شن. اما توی داستان ما فعلا باسمن یه کشور معمولیه که به قاره ما میخواد حمله کنه خب ما چرا باید اینقدر بترسیم و با هم متحد شیم. من فکر می کنم باید این حمله و جنگ خیلی چیز مهیب و ترسناکی باشه بایددر موردش حرف بزنیم که اونا چجورین که ما میریم با هم متحد میشیم؟؟
  • ۱۲:۲۷   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    سرزمین های شمالی:  سرزمین برف و کاج => نوشان

    نام امپراطوری : سیلور پاین لند

    خاندان اصلی: مونته گرو ها ( به معنی هاسکی در زبان باستانی شمالی)

    نام پادشاه : اسپروس

     کافه نویسندگان

    پرچم:

    کافه نویسندگان

    جادو: وجود دلبان و صحبت کردن با او( دلبان حیواناتی هستند که با تولد شخص به دنیا می آیند و با او میمیرند و توانایی صحبت کردن با فرد را دارند و فقط توسط فرد دیده میشوند مگر اینه خود حیوان بخواهد مرئی شود آنها تا 6 ماهگی کودک مرئی و سپس نامرئی میشوند زندگی و مرگ هر فرد و دلبانش به هم گره خورده. دلبان پادشاهان همگی هاسکی بوده است)

    پایتخت: الیسیوم

    شهر ساحلی: لیتور

    شهری که مورد هجوم باسمن ها قرار گرفت: اوشانی(شهری ساحلی در غرب سیلورپاین که باسمنها فقط اجازه حضور در آن شهر را داشتند و تعهد داده بودند از آنجا خارج نشوند)

    منطقه مملو از معدن کاستُد: شمالگان

    ==================================

    آکوییلا آمبرا عموی امپراطور

    کافه نویسندگان

    نزدیک ترین مشاور و شخص دوم پادشاهی: اسپارک ابیت ( spark abiet)

    کافه نویسندگان

    مشاور اعظم: اریک ماندرو

    فرمانده نیروی دریایی سابق فرمانده کل ارتش کنونی:  کیه درو دارو (kiedro daro)

    فرمانده کل ارتش سابق: بلاتریکس اموجی (به دست آکوییلا کشته شد)

    رئیس گارد سلطنتی ساحلی : اسکاردان

    پیک اسپارک: آداکس اسپیدستر

    ایموندو اودیو: رییس گروه کولی ها که به دنبال گروگانی از دزرت لند بود تا به کمک آن به دزرت لند برگردد

    پسر آکوییلا( با دلبان هاسکی): لُسیِل

    دایه لسیل: جیتانا

    پسرجیتانا : اِبریسو

    دانشمند و کاشف کاستُد(در آینده راجع به کتیبه ها چیزهایی کشف خواهد کرد) : جورجان الکسیم که به دسا آکوییلا کشته شد

    تروپی: پسر جورجان 25 ساله

    سفیران:

    کلارا و همسرش تامکو اوپولن       به اکسیموس فرستاده میشدند

    نیماروس تایتاوا مردی 30 ساله که به تازگی وارد سیاست شده و از در خاندانی اصیل بود که تمام اجدادش همیشه از مشاوران امپراطوری بودند   به دزرت لند فرستاده شد

    ووکا ترمینوس مردی حدودا 55 ساله و از نزدیکان اسپروس بود مردی دانا که عمرش را در سفر گذرانده بود هیچ وقت ازدواج نکرده و تمام ثروتش را در راه سفرهای پرمخاطره اش خرج میکرد ولی چند وقتی بود که برای آموزش در مدرسه اصلی شهر در الیسیوم ماندگار شده بود    به ریورزلند میرفت

     نام دلبان اسپروس: کرونام

     ریپولسی فرمانده ارتش در بخش غربی سیلورپاین و در نزدیکی مرزهای اکسیموس : او توسط پدرش آموزش دیده است

    کافه نویسندگان

     

    ساندرا سیمون: زنی حدودا 40 ساله از فرماندهان ارتش که گروه رباینده کتیبه را تعقیب میکرد و حالا وظیفه سربازگیری و آموزش آنها را در کشور به عهده دارد

    دیه گو دلاوگا: فرمانده آن بخش از ارتش که به ارتش اصلی دزرت لند پیوسته اند

        

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۹۶   ۱۲:۳۰
  • ۱۲:۲۸   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    نوشان : 
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن

    سلام نوشان جون، منظورت رو متوجه نشدم، یعنی کتیبه هایی که پیدا شدن و تو معبد اکسیموس هستند رو پیدا کنید؟ که آره می شه و می شه حمله کرد و اگر بتونید اونجا رو بگیرید برشون دارید، ولی اگر منظورت کتیبه های پیدا نشده است که نه کتیبه ها رو نمی شه پیدا کرد، حتی اگر جاشون رو بدونید و اونجا برید بدون نقشه ای که از محل قبلی کشف شده قابل رویت نیستند، برای همین الان پیدا کردن کتیبه ها از این به بعد به بن بست خورده و دارک اسلو نمی تونه بدون حمله و جنگ  و تصرف اقلیم ها کتیبه ی دیگه ای پیدا کنه و بقیه هم که نقشه ندارند و به همین دلیل این موضوع خودش در سیزن بعد عامل آشتی و معامله اقلیم ها می شه قبل از حمله به باسمن ها

    تو بقیه موارد مجیک هم همینطوره مثلا ما نمی تونیم بریم یهو برای خودمون دلبان و کاستد یا جادوگرهای ریورزلند یا نیروهای معبد دزرتلند رو پیدا کنیم.

    ویرایش شده توسط مهرنوش در تاریخ ۱۱/۱۱/۱۳۹۶   ۱۲:۵۰
  • ۱۲:۲۸   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    فرک (Ferak) : 
    مهرنوش : 

    سرزمین شرق: سرزمین آفتاب معروف به ~~EXIMUS~~

    نام امپراطوری : EXIMUS

    نام شاه: اکسیموس هفتم شاه هزار خورشید

    نام ملکه: سورین

    جادو : پرنده ی دانا

    جمله معرف امپراطوری : Long Live Eximus

    وزیر اعظم: عالیجناب تایرل که بعدها خیانت کرد و کشته شد و لرد بالین جای او را گرفت.

    فرمانده ی کل ارتش امپراتوری اکسیموس: سر جان از خانواده ی گالیان

    رییس مجلس سنا: لرد بایلان که دخترش دوشس سانتا را در ماجرای سوقصد به شاهزاده پایان از دست داد و لقب معتمد پادشاه را دریافت کرد.

    لرد وریس از اشراف زادگان با نقوذ و بزرگ خاندان پایتخت نشین وریس از اعضای کانسیل فرمانده ای اکسیموس.

    لرد بالین از کانسیل فرمانده ای و سناتور ایالت شمالی که پسرش کامو را در ماجرای سوقصد به شاهزاده پایان از دست داد و لقب معتمد پادشاه را دریافت کرد.

    جافری کابایان: از نجیب زادگان جوان دربار اکسیموس، بسیار شجاع و دلاور و کم حرف.

    دوشس شایموت: از نجیب زادگان اکسیموس و دوست دوران کودکی شاهزاده پلین.

    کانسیل فرمانده ای: شورای مشورتی عالی فرمانروایی اکسیموس.

    دارک اسلو استار: پسر باهوش و قدرتمند شاه هزار آفتاب که 3 سال بود که خبری از وی شنیده نشده بود و  با آمدنش ماجرای خیانت خانواده ی تایرل را فاش کرد.

    راز کتیبه ها یا آرتیفکت های گم شده در تامب ها:

    کتیبه های دو برابر کردن سرعت ساخت کشتی و دو برابر کردن سرعت تربیت و تجهیز پیاده نظام سنگین اسلحه در کشور اکسیموس.
    کتیبه های افزایش راندمان استخراج معادن آهن تا 2 برابر و راز تربیت سریع سواره نظام سبک صحرا نورد در دزرت لند مخفی شده.
    کتیبه های افزایش سرعت دو برابری استخراج چوب و تربیت سریع و ارزان کمانداران در سیلورپاین مخفی شده
    و کتیبه های افزایش سرعت تربیت و تجهیز سواره نظام سنگین اسلحه تا 30% و راز استخراج گل سوزان از زمین در ریورزلند!

    لیو ماسارا ار نجیب زادگان اکسیموس و فرمانده زمین های مستعمراتی اکسیموس در قاره ی شرقی

    جیمس بنت از نجیب زادگاه جنوبی اکسیموس و فرمانده قلعه ی پاپایان.

    جانی بایلان پسر لرد بایلان رییس سنا فرمانده قلعه ی سانتامارتا

    اسم سفیرهات رو هم بنویس

    چشم 

  • ۱۲:۲۹   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    نوشان : 
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن

    نه هنوز، الان می خونم.

  • ۱۲:۳۲   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    فرک (Ferak) : 
    نوشان : 
    سلام دوستان من دیشب داستان نوشتم خوندین آیا؟
    راستی این جا که نوشتم یه کشفی کردن جورجان و پسرش ، راجع به کتیبه هاست جاشو پیدا می کنن

    بچه ها منم قضیه کتیبه ها برام گنگه.

    یعنی مثلا من الان می توم توی داستانم یه کتیبه پیدا کنم و ازش استفاده کنم. یادمه مهرنوش نوشته بود باید حتما طبق یک نقشه مشخص اینا پیدا شن. خب پس فقط دارک اسو می تونه...اما اینکه همه رو اون پیدا کنه هم جالب نیست. در عین حال فکر کنم اگه تا وقتی باسمنها حمله می کنن بیشتر یا همه کتیبه ها پیدا شن باحال باشه....

    سلام فرک جون

    الان برای نوشان جون توضیح دادم که اینجوری نیست که دارک اسلو همه رو پیدا کنه، از این به بعد دارک اسلو به بن بست خورده و بقیه ها نقشه ندارن و به همین دلیل باید بشینن با هم مذاکره کنن، البته نه به این زودی

    وقتی همه به ارزش کتیبه ها پی بردن و اونها رو باور کردن

  • ۱۲:۳۴   ۱۳۹۶/۱۱/۱۱
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    فرک (Ferak) : 
    راستی بچه ها چون الگوی ما گیم اف ترونز هست یه چیزی بگم. ببینید توی اون فیلم دشمن خیلی خطرناک و پرقدرته برای همین انگیزه میشه که همه بخوان با هم متحد شن. اما توی داستان ما فعلا باسمن یه کشور معمولیه که به قاره ما میخواد حمله کنه خب ما چرا باید اینقدر بترسیم و با هم متحد شیم. من فکر می کنم باید این حمله و جنگ خیلی چیز مهیب و ترسناکی باشه بایددر موردش حرف بزنیم که اونا چجورین که ما میریم با هم متحد میشیم؟؟

    دقیقا! آفرین فرک جون ، برای اونها هم باید یک مجیک خیلی قدرتمند درست کنیم 

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان