خانه
538K

کافه نویسندگان

  • ۱۰:۵۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    سلام به همه دوستان عزیزم

    برای اینکه خط داستان گم نشه بهتره که یه جایی داشته باشیم تا در مورد داستان گاهی به بحث و گفتگو بنشینیم و چه جایی بهتر از کافه نویسندگان. قبلا این اتفاق در کافه گفتگو می افتاد که به دلیل حجم بالای مباحث، بحث تخصصی داستان نویسی در لابه لای بقیه صحبت ها گم می شد. 

    خب در ابتدا من چند پیشنهاد دارم که اگه  دوستان موافق بودند بعد از تصویب اجرایی بشه.

    پیشنهاد اول: برای تصویب هر پیشنهادی باید حداقل نیمی از دوستان با آن موافق باشند.

    دوم: موضوع داستان نیز از این امر مستثنی نیست و برای موضوع داستان هم باید رای موافق نیمی از دوستان کسب گردد.

    سوم: هر داستان روز شنبه شروع و در روز چهارشنبه خاتمه یابد.  اضافه نمودن تعداد روزها یا کاستن آن با رای نیمی از دوستان امکان پذیر است.

    چهارم: در هر داستان نفراتی که در آن داستان خاص مشارکت مستمر داشته اند حق دارند در پایان بندی داستان هم شریک شوند. (کسی که کمتر از 4 پست در داستان داشته نمی تواند در پایان بندی مشارکت کند.) 

    پنجم: هر داستان با 4 پست به پایان می رسد یعنی وقتی داستان رو به پایان می رود، با یک پست انتهای داستان بسته نشود و امکان اضافه کردن مطلب برا ی بقیه دوستان که در نوشتن داستان مشارکت مستمر داشته اند امکان پذیر باشد. 

    حالا این آخری رو برای چی گفتم: مثلا ممکنه برای شما اصلا مهم نباشه چرا مهران رفت توی اون جریانو چی شد ولی یکی از دوستان  بخواد داستان رو از دید سوم شخص تعریف کنه(بهزاد) و بگه چرا اینطوری شد یا خیلی از بچه ها که فقط خواننده هستن منتظرن دلیل رو هم بخونن. یا مثلا توی این داستان آخر کسی بخواد تکلیف قسمت عاشقانه سامی و الکس رو روشن کنه.(خودم، شایلان، نوشان) پس انتهای داستان هم مشارکتی بسته شه.

    ششم: اگر نشانه یا سرنخی در داستان ایجاد شد توسط شخص ایجاد کننده یا هر کدام از دوستان تکلیف اون قضیه هم روشن شه اینجوری نشه ته داستان یه سری چنگال کنار یه قبر بمونه یا مثلا اینکه چرا دهکده در نقشه نیست بی جواب باشه.) اینجوری داستان استخوان دار تر میشه.

    در ابتدا هیئت نویسندگان اینجا نام نویسی کنن. ( کسانی که می خوان در داستان نویسی شرکت کنن.)

    در صورت نام نویسی و شرکت نکردن در سه داستان پیاپی شخص از هیئت به طور خودکار حذف میشه و مجددا باید نام نویسی کنه.

    لطفا اول نام نویسی کنید بعد  این شش پیشنهاد من رو به رای بگذارید. در صورتی که پیشنهادی دارید بنویسید تا در صورت تصویب اجرایی بشه.

    متشکرم از همتون.

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۹۴   ۱۱:۰۵
  • leftPublish
  • ۱۸:۰۹   ۱۳۹۷/۲/۲۵
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست

    سرزمین جنوب : سرزمین بیابان و طوفان => بهزاد لابی

    نام امپراطوری : Desert Land(دِزِرت لند)

    خاندان اصلی : گودِریان ها. Guderian (s) Family

    نام پادشاه : کینگ رومِل گودریان Romel Guderian 

    کافه نویسندگان

    پرچم دزرت لند :

    کافه نویسندگان

    جادو : شیروز

    جمله معرف امپراطوری : روح یا کوه، هر چیزی سایه خودشو داره. 

    پایتخت : دِیمانیا DayMania

    *****************************************************************

    ** ملکه کاترینا گودریان همسر رومل گودریان :  Catherina  Guderian

    ملکه نقش بالایی در مدیریت پایتخت بخصوص در مواقع صلح دارد که از او بیشتر خواهیم شنید

    ** پسر ارشد کینگ رومل گودریان : آندریاس گودریان  Andreas Guderian  

    آندریاس جوانی حدودا 30 ساله بود. قوی و قابل در استفاده از شمشیر و با درایت و دسیپلین بالا. او برای پیش برد نقشه ها و خلق تاکتیک های جدید بسیار مناسب بود. پوستی آفتاب دیده ولی نه چندان سوخته داشت و موها و چشمان مشکیش به ملکه مادر رفته بود.

    ** پسر دوم کینگ رومل : برنارد گودریان Bernard Guderian  

    او 17 ساله است و مشغول تعلیم دیدن در همه زمینه هاست و از او بیشتر خواهیم شنید.

    ** مشاور اعظم : مارتین لودویک لیدمَن Martin Lodwick Leadman

    مارتین لودویک لیدمن حدودا 60 ساله بود، مردی آرام اما با چهره ای عصبی و اخمو، موهای یکدست سفید و ابروهای خاکستری رنگ. قد بلند و لاغر اندام بود و ازینکه بخواهد افکارش را برای دیگران توضیح بدهد موذب میشد. با این حال در کمک به رومل گودریان هیچوقت کم نمیگذاشت و سختی مضاعفی را برای این موضوع تحمل میکرد.

    ** مشاور عملیاتی : اِروین مونتانا Ervin Montana

    اِروین مونتانا مرد تقریبا 40 ساله، قد بلند و تنومندی با چشمان نافذ آبی رنگ بود. موهای مشکی خود را همیشه خیلی کوتاه نگه میداشت و وظیفه اصلیش هماهنگ کردن بخش های مختلف حکومت در خارج از کاخ بود. به همین دلیل ارتباطات وسیعی با بخش های مختلف از فرماندهان نظامی گرفته، تا نیروهای امنیتی، بزرگان بازار و بخش های دیگر داشت.

    ** فرمانده نیروهای اطلاعاتی : لرد آرتور ساگِشتا Arthur Sageshta 

    از او بعدا بیشتر خواهیم شنید

    ** فرمانده سابق کل ارتش که در جنگ با کولینزها کشته شد : کارشان شابین Karshan Shabine

    کارشان شابین فرمانده کل ارتش دزرت لند، با موهای جوگندمی که کم کم رو به سپیدی میگذاشت. او معمولا مختصر و مفید حرف میزد. همه از این عادت او خبر داشتند که هرگز در جلسات رسمی چیزی نمیخورد یا نمی نوشید اما زمانی که مسئله مهمی را باید گوشزد میکرد جامش را در دست میگرفت.

    ** لوکاس شابین : پسر کوچک کارشان شابین که پس از مرگ پدر به همراه ماندا شابین مادرش به قصر نقل مکان کرده اند.

    ** فرمانده نیروی دریایی : بوریس سیدِنبرگ Boris Sidenburg

    مردی پرقدرت با چهره و چشمانی نافذ، پرابهت و با هوشی سرشار بود. از زمانی که به فرماندهی نیروی دریایی رسیده بود، ظرف دو سال نیروی دریایی را متحول کرده بود.

    ** قائم مقام و فرمانده سواره نظام سابق و فرمانده کل ارتش  بعد از مرگ کارشان شابین : نیکلاس بوردو Nicolas Bordeaux

    از او بعدا بیشتر خواهیم شنید.

    ** سفیر امپراطوری دزرتلند در خاک ریورزلند : رابرت لیدمن : Robert Leadman

    پسر مارتین لودویک لیدمن.  رابرت جوانی حدودا 30 ساله بود که به نسبت پدر بسیار خوش رو و خوش مشرب مینمود. اما تا همین سن هم درک بالایی در کنار پدر از اقلیم ها و نحوه کارکرد سیاست پیدا کرده بود. او در اولین صحبت قابل اعتماد و جسور به نظر میرسید که هنوز صعه صدر پدر را نداشت ولی رفتار نبوغ آمیزی در ساده سازی بحران ها داشت.

    ** معاون ارشد خزانه داری در روابط بین الملل. پست جدید سفیر امپروطری دزرتلند در خاک سیلور پاین : شارلی درومانیک charlie Dromanic

    شارلی درومانیک، معاون ارشد خزانه داری در روابط بین الملل هست. شارلی درومانیک، یک اشراف زاده اصیل از درومانی ست. پدر او سالها مشاور اصلی پادشاه قبلی دزرت لند در امور مالی بود. شارلی از معماران اصلی خرانه داری در دوران جدید و به شکل جدید آن است. زنی شجاع، خوش گذران، کنجکاو و با شناخت وسیعی از تمدن ها و مردم کشورهای دیگر، خوش صحبت و مستقل بود.

    ** سفیر امپروطوری دزرتلند در خاک اکسیموس : گَری وِگاس Garry Vegas

     گری وگاس از خاندان وگاس حدودا 35 ساله بود. تجربه خوبی از حضور در بسیاری از جلسات در کنار لیدمن بدست آورده بود. او از مردم بزرگترین شهر مرزی شرق امپراطوری، وِگامانس بود که به دلیل سالها همسایگی با اکسیموس ها شناخت خوب شخصی نیز از آنها داشت.

    ** فرمانده زبده یک لشکر امنیت داخلی : سِر سالوادور  Sir Salvador

    ** فرمانده یاغی هایی که به حکومت مرکزی پیوست : سالین دوسِل Saline Docell

    ** دختر کماندار، شجاع و باهوش درجنگ : لیندا کارمونسالی Linda Karmonsaly

    او رابطه ای مثبت و نزدیک با لئونارد پودین، نابغه ارتش دزرتلند پیدا کرده است.

    ** رییس کتابخانه دزرتلند و بزرگترین دانشمند دوران دزرتلند : ماسین هابِر Masine Hauber

    ماسین هابر که مردی حدودا 60 ساله اما کاملا سرحال و با موهای جوگندمی بود. دانشمندی بزرگ که رییس کتابخانه اصلی دزرتلند بود و اشراف زیادی بر اغلب علوم و تاریخ داشت. او شاگردان بزرگی نیز تربیت کرده و خودش هر روز به دنبال کشف نکته جدیدی دنیا را زیر پا میگذاشت.

    ** عقرب سرخ :  پیرمرد مرموزی که کسی نامش را نمیدانست در جنوبی ترین شهر دزرتلند و گاهی در مناطق تایگستر و کولینز زندگی میکرد و متخصص تولید سم و سلاح شناس قهاری بود. او اعتقاد داشت که قوی ترین سم ها از مواد طبیعی به دست می آید و گه گداری به مناطق بیابانی مرکز کشور سفر میکرد و یا در مناطق وحشی حیوان های مختلف را مطالعه میکرد. او تاریخچه همه سلاح ها و تاثیر انواع مواد در کاربر هر سلاح را بهتر از هر کسی میشناخت.

    ** لئوناردو پودین : از سربازان جوان و بسیار با استعداد دزرتلند، که هوش و شناخت بالایی از جنگها و استراتژی های آن دارد. او پس از نمایش های فوق العاده در جنگ با اکسیموس در حال حاضر به معاونت برنارد در رهبری پیاده نظام ارتش درآمده است.

    ** موتانیشا : فرمانده وحشی ها در منطقه کولینز

    ** روسپی : یک روسپی در سرزمین اکسیموس که ناخواسته با لئونارد دیدار کرد و جان اون را نجات داد. ازو بیشتر خواهیم شنید.

    ****************************************************************

    -- درومانی : یکی از شهرهای مرکزی دزرت لند که سالهاست یاغی ها در اطراف این محل حضور دارند و مشکلاتی با مردم شهر بوجود می آوردند.

    -- ماستران : یکی از شهرهای مرزی دزرت لند با ریور لند که چند شورشی اجیر شده آنجا را به آتش کشیده بودند که خسارات زیادی زد اما شهر به خوبی باز سازی شده است.

    -- کارمونسال : جنوبی ترین شهر دزرتلد چسبیده به دو همسایه وحشی و از جاهایی با آب و هوایی نسبتا جنگلی تر و کاملا وحشی با تراکم جمعیتی بسیار پایین.

    -- وگامانس :  بزرگترین شهر مرزی شرق امپراطوری دزرتلند

    -- کرانه تاریکی : بخش ناشناخته تحت سلطه کولینزها که بخش اعظمی از آن به تصرف دزرتلند درآمده ست و تنها بخش جنوبی آن در اختیار کولینزهاست.

    -- شابینیا : منطقه اصلی از بخش تصرف شده کولینزها(کرانه تاریکی) که به دستور رومل به نام کارشان شابین نامگذاری شده است.

  • ۰۸:۵۷   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    بچه ها منم نوشتم. لطفا نظر بدید. ببخشید که طولانی شد، چون هفته ای یک قسمت مینویسم یه کم بیشتر جا میخوام و اینکه اگه یه موقع وقت نشد خلاصه از قبل جبران کرده باشم.
    زیباکده

    18 بهزاد آفرین واقعا عالی بود من بسیار لذت بردم اصلا هم نمیخوام گیر بدم که آدم زخمی میتونه اینجوری کسی رو بکشه یا نه چون ژانر حماسی احتیاج به کارهای حماسی هم داره 

    استفاده از کلمه معالج به جای دکتر هم خیلی هوشمندانه بود نمیدونم بهترین کلمه ممکنو انتخاب کردی یا نه ولی همین که حواست بود دکتر و ننویسی یعنی کارت درسته

    به اندازه کافی هم توصیف داشت و هم صحنه آرایی و هم اینکه روند داستان و کند نکردی 

    41817

  • ۰۹:۳۷   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    بهزاد واقعا خوشحالم که پرقدرت تر از همیشه برگشتی و یک قسمت بهتر از عالی نوشتی. آفرین صدآفرین
  • ۰۹:۳۸   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    بچه ها من هم قسمت مربوط به خودم رو تا فردا شب می نویسم.
    در صورتیکه آمادگی نوشتن قسمت دوم خودتون رو دارید برای من معطل نشید.
  • ۱۰:۲۷   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    خب دوستان من یه سری عکس پیدا کردم از بروبکسمون
  • leftPublish
  • ۱۰:۲۸   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    رومل گودریان

    کافه نویسندگان
  • ۱۰:۳۴   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

     لیندا کارمونسالی و لئوناردو پودین

    کافه نویسندگان
  • ۱۰:۳۵   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    فرانسیس ریتارد

    کافه نویسندگان

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۲۶/۲/۱۳۹۷   ۱۰:۳۸
  • ۱۰:۴۵   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    آندریاس

    کافه نویسندگان
  • ۱۰:۴۷   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    تروپی پسر جورجان

    کافه نویسندگان
  • leftPublish
  • ۱۰:۴۸   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    دیان از یاران اسپروس

    کافه نویسندگان
  • ۱۰:۴۹   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    فرماندهان ارتش دزرت لند در اکسیموس در حال ارزیابی پالویرا قبل از سقوط

    کافه نویسندگان

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۲۶/۲/۱۳۹۷   ۱۰:۵۰
  • ۱۰:۵۴   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    ملکه شارلی قبل از سقوط حکومت همسرش در گردش اطراف الیسیوم

    کافه نویسندگان
  • ۱۱:۱۱   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    سلام به همه دوستان عزیز. خیلی ممنون از تعریف هاتون. خیلی انرژی گرفتم

    بچه ها من با اجازه با توجه به نقد ها چه عمومی چه خصوصی دو سه تا تغییر کوچیک توی متنم دادم.
    1- در دیالوگ آندریاس بخشی اضافه شده که از تعجب شدید او ازینکه چطور اکسیموس ها متوجه جادوگر شدن و همچین فنی زدن حکایت میکنه.

    2- قسمت توصیف اون 10، 15 مرد رو کمی با جزییات بیشتر نوشتم که مشخص بشه اکثر اونها رهگذرهای معمولی و دوتاشونم که تو وضعیت خاک برسری بودن. یعنی فکر نکنید که لئونارد زخمی 15 جنگجوی حرفه ای رو کشت. ازین 10 تا 15 نفر 4، 5 تاشون که وضعشون مشخص بود. 4، 5 تا هم مسافر معمولی از همه جا بی خبر بودن و 4، 5 نفر شاید فرد مسلح بودن که تفاوت توان شمشیر زنی اونها با یکی از چیره دست ترین شمشیر زنهای ارتش یک کشور، اینقدر زیاده که برای کشتن اون حتی توی حالت زخمی، اگه غافلگیر شده باشن خیلی مشکل دارن. یعنی عملا کشتن فرمانده ها و چیره دست ترین شمشیرزنها(یا به طور کلی ارتشی ها)ی هر کشوری توی هر زمانی از تاریخ به شدت کار سخت و گاهی غیرممکنی بوده. اونم توسط 4 تا آدم معمولی.

    3- اسم سر جان رو حذف کردم چون قبول دارم که لئونارد در حالی که نجیب زاده نیست و هنوز همه پله های ترقی رو طی نکرده نمیتونسته چهره اونو بشناسه. فقط فهمیده با یه غول شمشیرزنی درگیر شده.

    بازم ممنون از تعریف هاتون و نقدهاتون
  • ۱۱:۱۱   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    نوشان عکس ها عالین ایول
  • ۱۱:۴۴   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    سلام منم اومدم
  • ۱۱:۴۵   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    آفرین بهزاد خان منم از خوندن قسمت شما خیلی لذت بردم
    بخصوص اونجایی که تصمیم گرفتید از قدرت شایعات در جنگ استفاده کنید واقعا منو تحت تاثیر قرار داد، آفرین به این ایده
  • ۱۲:۱۶   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    آفرین بهزاد خان منم از خوندن قسمت شما خیلی لذت بردم
    بخصوص اونجایی که تصمیم گرفتید از قدرت شایعات در جنگ استفاده کنید واقعا منو تحت تاثیر قرار داد، آفرین به این ایده
    زیباکده

    خیلی ممنونم 26 17

  • ۱۲:۲۴   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست

    کافه نویسندگان

    سرزمین شرق: سرزمین آفتاب معروف به ~~EXIMUS~~

    نام امپراطوری : EXIMUS

    نام شاه: اکسیموس هفتم شاه هزار خورشید

    نام ملکه: سورین

    جادو : پرنده ی دانا

    جمله معرف امپراطوری : Long Live Eximus

    وزیر اعظم: عالیجناب تایرل که بعدها خیانت کرد و کشته شد و لرد بالین جای او را گرفت.

    فرمانده ی کل ارتش امپراتوری اکسیموس: سر جان از خانواده ی گالیان

    رییس مجلس سنا: لرد بایلان که دخترش دوشس سانتا را در ماجرای سوقصد به شاهزاده پایان از دست داد و لقب معتمد پادشاه را دریافت کرد، پسرش جانی بایلان از نجیبزادگان جوان جنوبی و فرمانده قلعه سانتامارتا

    لرد وریس از اشراف زادگان با نقوذ و بزرگ خاندان پایتخت نشین وریس از اعضای کانسیل فرمانده ای اکسیموس.

    لرد بالین از کانسیل فرمانده ای و سناتور ایالت شمالی که پسرش کامو را در ماجرای سوقصد به شاهزاده پایان از دست داد و لقب معتمد پادشاه را دریافت کرد.

    جافری کابایان: از نجیب زادگان جوان دربار اکسیموس، بسیار شجاع و دلاور و کم حرف که از کودکی همبازی پلین بوده است.

    دوشس شایموت: از نجیب زادگان اکسیموس و دوست دوران کودکی شاهزاده پلین.

    کانسیل فرمانده ای: شورای مشورتی عالی فرمانروایی اکسیموس.

    دارک اسلو استار: پسر باهوش و قدرتمند شاه هزار آفتاب که 3 سال بود که خبری از وی شنیده نشده بود و  با آمدنش ماجرای خیانت خانواده ی تایرل را فاش کرد. او حدودا 30 ساله است.

    شاهزاده پایان: دختر بزرگ پادشاه که دز ماجرای سوقصد در سرزمین دزرتلند توسط افراد تایرل در 25 سالگی کشته شد.

    شاهزاده پلین: حدودا 24 ساله، دختر کوچک پادشاه، جسور و قدرتمند در امور نظامی و کم علاقه به تشریفات دربار

    او از کودکی مثل پسران دربار تحت تعلیمات نظامی قرار گرفته است.

    راز کتیبه ها یا آرتیفکت های گم شده در تامب ها:

    کتیبه های دو برابر کردن قدرت نیروی دریایی و دو برابر کردن سرعت تربیت و تجهیز پیاده نظام سنگین اسلحه در کشور اکسیموس.
    کتیبه های افزایش راندمان استخراج معادن آهن تا 2 برابر و راز تربیت سریع سواره نظام سبک صحرا نورد در دزرت لند مخفی شده.
    کتیبه های افزایش سرعت دو برابری استخراج چوب  و ساخت تولیدات چوبی و راز تربیت سریع و ارزان کمانداران در سیلورپاین مخفی شده
    و کتیبه های افزایش سرعت تربیت و تجهیز سواره نظام سنگین اسلحه تا 30% و راز استخراج گل سوزان از زمین در ریورزلند!

    لیو ماسارا ار نجیب زادگان اکسیموس و فرمانده زمین های مستعمراتی اکسیموس در قاره ی شرقی

    جیمس بنت از نجیب زادگاه جنوبی اکسیموس و فرمانده قلعه ی پاپایان که بعدا به دست نیروهای دزرتلند اسیر شده است.

    جانی بایلان پسر لرد بایلان رییس سنا فرمانده قلعه ی سانتامارتا

    کلود ماجو از نجیب زادگان اکسیموس و فرمانده قلعه ساحلی بوگوتا در دریاچه قو

    لرد گریگور فرمانده کل واحد اطلاعات و جاسوسی ارتش اکسیموس

    راجر: دریانورد پیری که دارک اسلو را به سرزمین کولینزها برد.

    ژاک توکانو از نجیب زادگان جوان اکسیموس و سفیر در ریورزلند که به تازگی در دزرتلند زندانی شده است.

    گابی سانتوس از نجیب زادگان جوان اکسیموس و سفیر در دزرتلند که از زمان شروع جنگ در زندان بسر می برد.

    دوشس شرو تارماک از دختران نجیب زاده اکسیموس که در سیلورپاین سفیر بوده و به تازگی اجازه پیدا کرده از اتاقی که در آن محبوس بود خارج شود ولی کماکان اجازه خروج از شهر را ندارد.

  • ۱۳:۱۱   ۱۳۹۷/۲/۲۶
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    فابیوز

    کافه نویسندگان
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان