خانه
548K

کافه نویسندگان

  • ۱۰:۵۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    سلام به همه دوستان عزیزم

    برای اینکه خط داستان گم نشه بهتره که یه جایی داشته باشیم تا در مورد داستان گاهی به بحث و گفتگو بنشینیم و چه جایی بهتر از کافه نویسندگان. قبلا این اتفاق در کافه گفتگو می افتاد که به دلیل حجم بالای مباحث، بحث تخصصی داستان نویسی در لابه لای بقیه صحبت ها گم می شد. 

    خب در ابتدا من چند پیشنهاد دارم که اگه  دوستان موافق بودند بعد از تصویب اجرایی بشه.

    پیشنهاد اول: برای تصویب هر پیشنهادی باید حداقل نیمی از دوستان با آن موافق باشند.

    دوم: موضوع داستان نیز از این امر مستثنی نیست و برای موضوع داستان هم باید رای موافق نیمی از دوستان کسب گردد.

    سوم: هر داستان روز شنبه شروع و در روز چهارشنبه خاتمه یابد.  اضافه نمودن تعداد روزها یا کاستن آن با رای نیمی از دوستان امکان پذیر است.

    چهارم: در هر داستان نفراتی که در آن داستان خاص مشارکت مستمر داشته اند حق دارند در پایان بندی داستان هم شریک شوند. (کسی که کمتر از 4 پست در داستان داشته نمی تواند در پایان بندی مشارکت کند.) 

    پنجم: هر داستان با 4 پست به پایان می رسد یعنی وقتی داستان رو به پایان می رود، با یک پست انتهای داستان بسته نشود و امکان اضافه کردن مطلب برا ی بقیه دوستان که در نوشتن داستان مشارکت مستمر داشته اند امکان پذیر باشد. 

    حالا این آخری رو برای چی گفتم: مثلا ممکنه برای شما اصلا مهم نباشه چرا مهران رفت توی اون جریانو چی شد ولی یکی از دوستان  بخواد داستان رو از دید سوم شخص تعریف کنه(بهزاد) و بگه چرا اینطوری شد یا خیلی از بچه ها که فقط خواننده هستن منتظرن دلیل رو هم بخونن. یا مثلا توی این داستان آخر کسی بخواد تکلیف قسمت عاشقانه سامی و الکس رو روشن کنه.(خودم، شایلان، نوشان) پس انتهای داستان هم مشارکتی بسته شه.

    ششم: اگر نشانه یا سرنخی در داستان ایجاد شد توسط شخص ایجاد کننده یا هر کدام از دوستان تکلیف اون قضیه هم روشن شه اینجوری نشه ته داستان یه سری چنگال کنار یه قبر بمونه یا مثلا اینکه چرا دهکده در نقشه نیست بی جواب باشه.) اینجوری داستان استخوان دار تر میشه.

    در ابتدا هیئت نویسندگان اینجا نام نویسی کنن. ( کسانی که می خوان در داستان نویسی شرکت کنن.)

    در صورت نام نویسی و شرکت نکردن در سه داستان پیاپی شخص از هیئت به طور خودکار حذف میشه و مجددا باید نام نویسی کنه.

    لطفا اول نام نویسی کنید بعد  این شش پیشنهاد من رو به رای بگذارید. در صورتی که پیشنهادی دارید بنویسید تا در صورت تصویب اجرایی بشه.

    متشکرم از همتون.

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۹۴   ۱۱:۰۵
  • leftPublish
  • ۰۸:۴۲   ۱۳۹۷/۸/۱۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    بچه ها سلام، خبری از بهزاد نیست. نکنه با آندریاس اینا بوده مجروح شده! حتی قسمت آخر رو هم نخونده!
    مهرنوش جون امروز آخرین مهلت شماست و بی صبرانه منتـــــــــــــــــــــــــظریم.
  • ۰۹:۲۶   ۱۳۹۷/۸/۱۴
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 
    بچه ها سلام، خبری از بهزاد نیست. نکنه با آندریاس اینا بوده مجروح شده! حتی قسمت آخر رو هم نخونده!
    مهرنوش جون امروز آخرین مهلت شماست و بی صبرانه منتـــــــــــــــــــــــــظریم.
    زیباکده

    فرک جون امروز حتمن می نویسم

  • ۱۰:۳۶   ۱۳۹۷/۸/۱۴
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    دکتر بهزاااااد به بخش مجروحان جنگ دکتر بهزااااااد
  • ۱۵:۳۵   ۱۳۹۷/۸/۱۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    سلام بچه ها.
    فرک من قسمتت رو خوندم. این روزا خیلی سرم شلوغه.
    به نظر من قسمت خیلی منسجم و باحالی بود. هیجان خیلی خوبی داشت و همزمان جزییات هم داشت
  • ۰۹:۳۹   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    مهرنوش جون با عرض سلام و خسته نباشید نکات زیر در این قسمت به نظر من رسید
    اول اینکه به نظر من به این سرعت متوجه اتحاد سیلورپاین و باسمن ها شدن یه کم غیر منطقیه تو فصل های قبلی هم ما همیشه به کسی که ظرف یکی دو قسمت از طریق جاسوسهاش به یه خیانت پی می برد اعتراض می کردیم این ماجرا هم قرار بود تا آخر فصل فاش نشه که باسمن ها از طریق سیلورپاین بریزن تو قاره و همه رو هشتپلکو کنن الان زود بود برای فاش شدن این اتحاد برای یه اقلیم
    مسلما هنگام صلح اکسیموس اینو به دزرت لند و ریورزلند میگه و اونها زودتر از موعود متوجه خیانت آکوییلا میشن
    دوم اینکه به نظر من این جمله کلارا که من تو جنگ پیش رو طرف شمام غیر منطقیه چون کلارا چاره دیگه ای جز حمایت از اکسیموس در جنگ با دزرت لند نداره بهتر بود این قسمت جملات بهتری رد بدل میشد که مثلا کلارا بهشون اطمینان بده که دلیلی نداره بخواد همراهیشون نکنه چون کشورش تو این ماجرا منتفع نیست 

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۹۷   ۰۹:۵۱
  • leftPublish
  • ۰۹:۴۱   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    سوم اینکه خارج از محدودیت هایی که اکسیموس برای فهمیدن این ماجرا داشت ، الان برای فاش شدن اتحاد سلورپاین و باسمنی خیلی زود بود تو روند داستانمون تاثیر میذاره چون ما قرار بود بعد از تموم شدن جنگ به این اتحاد پی ببریم وقتی که باسمن ها آکوییلا رو هم دور زدن و قرار هم نیست که سیلورپاین با باسمون ها علیه سه کشور دیگه وارد جنگ بشه ولی فاش شدن این ماجرا داستان و به اون سمت میبره چون اینا جنگ و هم که تموم کنن میرن میگن خب بریم حساب آکوییلا رو برسیم که با دشمن ما دوست شد 

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۹۷   ۰۹:۵۸
  • ۱۰:۱۱   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    مهرنوش جان اول از همه ازت تشکر می کنم که سر قرارت موندی و تاخیر ایجاد نکردی امیدوارم بهزاد هم این خوش قولی رو ادامه بده و کم کم حس و حال نوشتن به هممون برگرده.
    در مورد داستان خب این قسمتت رو با محوریت ماموریت پلین نوشتی و با توجه به اینکه الان متوجه شدم ایده ات چی بوده می فهمم خیلی برات سخت بوده تا ماموریت رو به چیز دیگه ای تغییر بدی که جالب باشه.
    من چند تا سوال داشتم:
    1- نامه پادشاه به سرجان این بود که باسمنها رفتن دیدار با آکوییلا؟(به نظر من اگر این بوده این خبر بیش از اندازه زود به اکسیموس رسید-یادمه توی قسمتهای گذشته این ایراد رو از من و نوشان می گرفتی که می گفتی مگه موبایل بود اونوقتا-نهایتا از این دیدار یک هفته تا ده روز گذشته)
    2-ضمنا نوشان در قسمت قبل نوشت که اسپروس دستگیر شده و در لحظه ای که ماموریت پلین در حال انجامه یا اسپروس کشته شده یا در زندانه و این یعنی خیلی شرایط سیلورپاین پیچیده هست. اینو در نظر داشته باش.
    3-پلین، جافری و جانی بایلان آماده بودند که به سمت سانتامارتا برای ایجاد اخلال در بهم پیوستن دو ارتش دزرتلند و ریورزلند حرکت کنند، شاید خوب بود به این اشاره می کردی که به چه دلیلی نقشه ای که اینقدر مهم بود کنسل میشه، دلیلش وارد نشدن ارتش ریورزلند به خاک اکسیموسه یا چی؟(به نظرم الان خواننده متوجه دلیل این تغییر استراتژی نمیشه)
    4- نورگین دقیقا کدوم شهره که روی نقشه مشخصش کنم. اسم اون بندری که که در آبهای دریاچه قو پیشروی کرده مانیز هست نسبت به مانیز کجاست؟
    5-دلیل حمله پلین به نورگین با پرچم باسمن و سیلورپاین رو کمی لطفا توضیح بده
    متشکرم

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۹۷   ۱۱:۰۳
  • ۱۰:۳۸   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    سلام بچه ها داستانتون رو لو ندید! نه تنها اکسیموس ها بلکه خود مهرنوش هم به اتحاد سیلورپاین با باسمن ها چه الان چه آخر سیزن آگاه نبود! لوووول.
    الان دستم بنده نیم ساعت دیگه توضیح می دم
  • ۱۱:۰۴   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    سلام بچه ها داستانتون رو لو ندید! نه تنها اکسیموس ها بلکه خود مهرنوش هم به اتحاد سیلورپاین با باسمن ها چه الان چه آخر سیزن آگاه نبود! لوووول.
    الان دستم بنده نیم ساعت دیگه توضیح می دم
    زیباکده

    هااااا؟ نبود؟

  • ۱۱:۱۸   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    نوشان : 

    مهرنوش جون با عرض سلام و خسته نباشید نکات زیر در این قسمت به نظر من رسید
    اول اینکه به نظر من به این سرعت متوجه اتحاد سیلورپاین و باسمن ها شدن یه کم غیر منطقیه تو فصل های قبلی هم ما همیشه به کسی که ظرف یکی دو قسمت از طریق جاسوسهاش به یه خیانت پی می برد اعتراض می کردیم این ماجرا هم قرار بود تا آخر فصل فاش نشه که باسمن ها از طریق سیلورپاین بریزن تو قاره و همه رو هشتپلکو کنن الان زود بود برای فاش شدن این اتحاد برای یه اقلیم
    مسلما هنگام صلح اکسیموس اینو به دزرت لند و ریورزلند میگه و اونها زودتر از موعود متوجه خیانت آکوییلا میشن
    دوم اینکه به نظر من این جمله کلارا که من تو جنگ پیش رو طرف شمام غیر منطقیه چون کلارا چاره دیگه ای جز حمایت از اکسیموس در جنگ با دزرت لند نداره بهتر بود این قسمت جملات بهتری رد بدل میشد که مثلا کلارا بهشون اطمینان بده که دلیلی نداره بخواد همراهیشون نکنه چون کشورش تو این ماجرا منتفع نیست 

    زیباکده

    سلام نوشان جون

    پاسخ به قسمت اول:

    اینکه 2 هفته برای رسیدن این خبر به ارتش اکسیموس زود باشه به نظر من اینطور نیست و اینها رو همیشه با در نظر گرفتن فاصله و سرعت اسب های نامه بر محاسبه می کنم و چندین بار دیگه هم همینطور شده

    چیزهایی که من به اون ها در گدشته اعتراض کرده بودم این نیود و این 2 چیز بود:

    استفاده از دلبان ها به عنوان موبایل و اطلاع رسانی بلادرنک در سیزن اول که بعدا رفع شد.

    اطلاع ریورزلند و دزرتلند از تصمیمات شورای کانسل و شورای جنگ ما که معنی اون جاسوس بودن پادشاه یا بچه هاش یا یکی از 3 نفر اصلی اقلیم می تونست باشه!

    قسمت دوم: نوشان جون من حتی تصمیم آکوییلا رو حدس هم نزده بودم! و سرجان فقط می خواست با وانمود کردن این موضوع از آب گلالود ماهی بگیره و چند وقتی این موضوع رو با کمک کلارا مخفی نگه داره و من اصلا نمی دونستم که جلسه شما با باسمون ها در مورد چی برگزار شده چون احتمالا این جلسه با حضور 10 مرد و 10 زن سر تراشیده برگزار نشده و اکوییلا با یکی دو نفر صحبت های مهم رو کرده که ما اطلاعی نداریم.

    قسمت سوم: اگر دقت کرده باشی کلارا در اون صحنه با هوشمندی بجای گفتن اینکه من در این جنگ در کنار شما هستم، گفت من در این جنگ کنار شما نشسته ام! که منظورم دقیقا این بود که صد در صد با شما نیستم ولی فعلا منافعم ایجاب می کنه یا مجبورم.

  • leftPublish
  • ۱۱:۱۹   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    نوشان : 

    سوم اینکه خارج از محدودیت هایی که اکسیموس برای فهمیدن این ماجرا داشت ، الان برای فاش شدن اتحاد سلورپاین و باسمنی خیلی زود بود تو روند داستانمون تاثیر میذاره چون ما قرار بود بعد از تموم شدن جنگ به این اتحاد پی ببریم وقتی که باسمن ها آکوییلا رو هم دور زدن و قرار هم نیست که سیلورپاین با باسمون ها علیه سه کشور دیگه وارد جنگ بشه ولی فاش شدن این ماجرا داستان و به اون سمت میبره چون اینا جنگ و هم که تموم کنن میرن میگن خب بریم حساب آکوییلا رو برسیم که با دشمن ما دوست شد 

    زیباکده

    خوب فکر کنم که توضیح دادم که اصلا منظور من این نبود که این موضوع فاش شده و بزودی در اتفاقات بعدی معلوم می شه حمله کننده ها اکسیموس بودند و بلوف زده بودند.

  • ۱۱:۲۹   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 

    مهرنوش جان اول از همه ازت تشکر می کنم که سر قرارت موندی و تاخیر ایجاد نکردی امیدوارم بهزاد هم این خوش قولی رو ادامه بده و کم کم حس و حال نوشتن به هممون برگرده.
    در مورد داستان خب این قسمتت رو با محوریت ماموریت پلین نوشتی و با توجه به اینکه الان متوجه شدم ایده ات چی بوده می فهمم خیلی برات سخت بوده تا ماموریت رو به چیز دیگه ای تغییر بدی که جالب باشه.
    من چند تا سوال داشتم:
    1- نامه پادشاه به سرجان این بود که باسمنها رفتن دیدار با آکوییلا؟(به نظر من اگر این بوده این خبر بیش از اندازه زود به اکسیموس رسید-یادمه توی قسمتهای گذشته این ایراد رو از من و نوشان می گرفتی که می گفتی مگه موبایل بود اونوقتا-نهایتا از این دیدار یک هفته تا ده روز گذشته)
    2-ضمنا نوشان در قسمت قبل نوشت که اسپروس دستگیر شده و در لحظه ای که ماموریت پلین در حال انجامه یا اسپروس کشته شده یا در زندانه و این یعنی خیلی شرایط سیلورپاین پیچیده هست. اینو در نظر داشته باش.
    3-پلین، جافری و جانی بایلان آماده بودند که به سمت سانتامارتا برای ایجاد اخلال در بهم پیوستن دو ارتش دزرتلند و ریورزلند حرکت کنند، شاید خوب بود به این اشاره می کردی که به چه دلیلی نقشه ای که اینقدر مهم بود کنسل میشه، دلیلش وارد نشدن ارتش ریورزلند به خاک اکسیموسه یا چی؟(به نظرم الان خواننده متوجه دلیل این تغییر استراتژی نمیشه)
    4- نورگین دقیقا کدوم شهره که روی نقشه مشخصش کنم. اسم اون بندری که که در آبهای دریاچه قو پیشروی کرده مانیز هست نسبت به مانیز کجاست؟
    5-دلیل حمله پلین به نورگین با پرچم باسمن و سیلورپاین رو کمی لطفا توضیح بده
    متشکرم

    زیباکده

    سلام

    ممنون 9

    سوال اول رو برای نوشان جون توضیح دادم.

    سوال دوم: ما که از موضوع اسپروس قاعدتا هیچ خبری نداریم پس نمی تونسته در تصمیمات پادشاه و سرجان موثر باشه چون هنوز فکر می کنند فراری هست و مخفی شده.

    سوال سوم: دلیل اینکه نقشه عوض شد تو سر مهرنوش دقیقا همین بود که ریورزلند وارد خاک اکسیموس نشد و صاف رفت تو قلعه! 15 ولی دلیل اینکه چرا نقشه تو سر سرجان عوض شد رو در داستان گفتم: سرجان گفت که نقشه ی جدید هم موثر تر هست و هم برای جان شاهزاده پلین کم خطرتر

    4- 15 من تو خصوصی از آقا بهزاد پرسیدم که بندر مهمتون مثل بوگوتا و لیتور در دریاچه قو چیه اونم گفت نورگین!

    5- اینکار رو کردند که به ظاهر توازن قدرت رو بهم بزنن و ریورزلند و دزرتلند رو که بعد از بهم پیوستن قوی تر از ارتش اکسیموس می شن رو وادار به صبر کنند تا نیروهای کمکی ما که به پایتخت رسیده به میدان جنگ و ارتش اصلی برسه و شایعه پیوستن سیلورپاین و باسمن ها به اکسیموس ها روحیه سرباز های طرف مقابل رو تخریب کنه

  • ۱۱:۳۰   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    بچه ها من می خوام یک چیزهایی به داستانم اضافه کنم. لطفا فعلا صبر کنید.
  • ۱۱:۴۷   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    زیباکده
    زیباکده

    سلام

    ممنون 9

    سوال اول رو برای نوشان جون توضیح دادم.

    سوال دوم: ما که از موضوع اسپروس قاعدتا هیچ خبری نداریم پس نمی تونسته در تصمیمات پادشاه و سرجان موثر باشه چون هنوز فکر می کنند فراری هست و مخفی شده.

    سوال سوم: دلیل اینکه نقشه عوض شد تو سر مهرنوش دقیقا همین بود که ریورزلند وارد خاک اکسیموس نشد و صاف رفت تو قلعه! 15 ولی دلیل اینکه چرا نقشه تو سر سرجان عوض شد رو در داستان گفتم: سرجان گفت که نقشه ی جدید هم موثر تر هست و هم برای جان شاهزاده پلین کم خطرتر

    4- 15 من تو خصوصی از آقا بهزاد پرسیدم که بندر مهمتون مثل بوگوتا و لیتور در دریاچه قو چیه اونم گفت نورگین!

    5- اینکار رو کردند که به ظاهر توازن قدرت رو بهم بزنن و ریورزلند و دزرتلند رو که بعد از بهم پیوستن قوی تر از ارتش اکسیموس می شن رو وادار به صبر کنند تا نیروهای کمکی ما که به پایتخت رسیده به میدان جنگ و ارتش اصلی برسه و شایعه پیوستن سیلورپاین و باسمن ها به اکسیموس ها روحیه سرباز های طرف مقابل رو تخریب کنه

    زیباکده

    دومی سوال نبود. خواستم یاداوری کنم وقتی میخوای قسمت بعد رو بنویسی حواست باشه.

    در مورد پنج، چه دلیلی داره برای صبر ریورزلند و دزرتلند هست؟ متوجه نشدم

  • ۱۱:۴۷   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    بچه ها قسمت کوتاهی که همش توضیحی هست و مربوط به آماده سازی نوشتن قسمت بعدی می شه رو به داستان اضافه کردم که البته موضوعات مهمی نیست و فقط توصیفی هست بجز قسمت اولش
  • ۱۱:۴۸   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    بچه ها من می خوام یک چیزهایی به داستانم اضافه کنم. لطفا فعلا صبر کنید.
    زیباکده

    عالیه مهرنوش می خواستم این پیشنهاد رو بدم که یک داستان دیگه رو هم کمی جلو ببری و به داستانت اضافه کنی. 

  • ۱۱:۵۱   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 
    زیباکده
    مهرنوش : 
    زیباکده
    زیباکده

    سلام

    ممنون 9

    سوال اول رو برای نوشان جون توضیح دادم.

    سوال دوم: ما که از موضوع اسپروس قاعدتا هیچ خبری نداریم پس نمی تونسته در تصمیمات پادشاه و سرجان موثر باشه چون هنوز فکر می کنند فراری هست و مخفی شده.

    سوال سوم: دلیل اینکه نقشه عوض شد تو سر مهرنوش دقیقا همین بود که ریورزلند وارد خاک اکسیموس نشد و صاف رفت تو قلعه! 15 ولی دلیل اینکه چرا نقشه تو سر سرجان عوض شد رو در داستان گفتم: سرجان گفت که نقشه ی جدید هم موثر تر هست و هم برای جان شاهزاده پلین کم خطرتر

    4- 15 من تو خصوصی از آقا بهزاد پرسیدم که بندر مهمتون مثل بوگوتا و لیتور در دریاچه قو چیه اونم گفت نورگین!

    5- اینکار رو کردند که به ظاهر توازن قدرت رو بهم بزنن و ریورزلند و دزرتلند رو که بعد از بهم پیوستن قوی تر از ارتش اکسیموس می شن رو وادار به صبر کنند تا نیروهای کمکی ما که به پایتخت رسیده به میدان جنگ و ارتش اصلی برسه و شایعه پیوستن سیلورپاین و باسمن ها به اکسیموس ها روحیه سرباز های طرف مقابل رو تخریب کنه

    زیباکده

    دومی سوال نبود. خواستم یاداوری کنم وقتی میخوای قسمت بعد رو بنویسی حواست باشه.

    در مورد پنج، چه دلیلی داره برای صبر ریورزلند و دزرتلند هست؟ متوجه نشدم

    زیباکده

    فرک جون طبیعتا وقتی ما هنوز ارتش کمکی خودمون رو نداریم و ارتش شما به ارتش دزرتلند برسه و هیچ اتفاق دیگه ای نیوفته، بعد از ارزیابی های اولیه دلیلی نداره که شما در حالت دفاعی باقی بمونید و با تعداد بیشتری که دارید فورا ضد حمله رو شروع می کنید و ما هم قلعه نردیک و بزرگی که تمام ارتش رو محافظت کنه در این نزدیکی ها نداریم و دوباره ورق برمیگشت! برای همین سرجان به هر حال مجبور بود سعیش رو بکنه که ضد حمله ی شما رو تا رسیدن نیروهای کمکی ما به تاخیر بندازه

  • ۱۱:۵۳   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    نوشان جون لطفا زود اطلاع بده که هنوز لزومی به تغییرات می بینی یا توضیحاتم قانع کننده بود؟ البته قبلش قسمت جدیدی که نوشتم رو بخون.
  • ۱۱:۵۷   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده
    زیباکده

    قسمت دوم: نوشان جون من حتی تصمیم آکوییلا رو حدس هم نزده بودم! و سرجان فقط می خواست با وانمود کردن این موضوع از آب گلالود ماهی بگیره و چند وقتی این موضوع رو با کمک کلارا مخفی نگه داره و من اصلا نمی دونستم که جلسه شما با باسمون ها در مورد چی برگزار شده چون احتمالا این جلسه با حضور 10 مرد و 10 زن سر تراشیده برگزار نشده و اکوییلا با یکی دو نفر صحبت های مهم رو کرده که ما اطلاعی نداریم.

    زیباکده

    من منظورم خود فهمیدن این اتحاد بود نه مفاد جلسه . من نسبت به سرعت اسبها چون اطلاعی ندارم نظری نمیدم . به نظرم حرفت منطقیه5. اما بالاخره الان به پادشاه گفتن باسمن ها رفتن دیدن آکوییلا اونم حدس زده که اینا پس متحد شدن حتما

    من الان سوالم اینه که آیا فهمیدن اتحاد اینا روند داستان مارو تغییر نمیده آیا؟ بر فرض که دزرت لند بفهمه اکسیموس بلف زده در آینده که میخوان جلسات صلح به پا کنن که پادشاه میگه بهشون جاسوس های ما فهمیدن سیلورپاین با باسمن ها متحد شده؟ من میگم قرار نبوده همچین چیزی رو اصلا تا آخر اقلیم ها بفهمن

    حالا هم اگر بهزاد و فرک هم موافق این تغییر استراتژی هستن منم مخالفتی ندارم

  • ۱۲:۰۴   ۱۳۹۷/۸/۱۵
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    نوشان : 
    زیباکده
    زیباکده

    قسمت دوم: نوشان جون من حتی تصمیم آکوییلا رو حدس هم نزده بودم! و سرجان فقط می خواست با وانمود کردن این موضوع از آب گلالود ماهی بگیره و چند وقتی این موضوع رو با کمک کلارا مخفی نگه داره و من اصلا نمی دونستم که جلسه شما با باسمون ها در مورد چی برگزار شده چون احتمالا این جلسه با حضور 10 مرد و 10 زن سر تراشیده برگزار نشده و اکوییلا با یکی دو نفر صحبت های مهم رو کرده که ما اطلاعی نداریم.

    زیباکده

    من منظورم خود فهمیدن این اتحاد بود نه مفاد جلسه . من نسبت به سرعت اسبها چون اطلاعی ندارم نظری نمیدم . به نظرم حرفت منطقیه5. اما بالاخره الان به پادشاه گفتن باسمن ها رفتن دیدن آکوییلا اونم حدس زده که اینا پس متحد شدن حتما

    من الان سوالم اینه که آیا فهمیدن اتحاد اینا روند داستان مارو تغییر نمیده آیا؟ بر فرض که دزرت لند بفهمه اکسیموس بلف زده در آینده که میخوان جلسات صلح به پا کنن که پادشاه میگه بهشون جاسوس های ما فهمیدن سیلورپاین با باسمن ها متحد شده؟ من میگم قرار نبوده همچین چیزی رو اصلا تا آخر اقلیم ها بفهمن

    حالا هم اگر بهزاد و فرک هم موافق این تغییر استراتژی هستن منم مخالفتی ندارم

    زیباکده

    نوشان جون من تو داستان نوشتم که سرجان احساس کرد که این اتفاق می تونه تاثیرات مهمی بر دنیا بذاره ولی از فهمیدنش و پیشبینی دقیقش ناتوان بود پس به خودش گفت که تحلیل این موضوع وظیفه من نیست و من باید از این موضوع به نفع جنگ خودم بهره برداری کنم، پرای پادشاه اکسیموس هم فهمیدن این موضوع ممکن نیست، اون می دونه که باسمون ها احتمالا با پیشنهادی اومدن سیلورپاین ولی نمی تونه بفهمه که پیشنهاد اونها چی بوده و جواب آکوییلا چی بوده!

    همینطور که جاسوس های دزرتلند و ریورزلند هم نمی تونن الان بفهمن که پیشنهاد و موضوع جلسه بالین به عنوان وزیر اعظم اکسیموس چی بوده و جواب اکوییلا چی بوده؟

    الان با این بلوف حدس هایی می زنن ولی بعدا می فهمن که حدسشون احتمالا نادرست بوده

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان