فرک (Ferak) :واقعا از لحاظ استراتژیک کدوم تصمیم بهتریه؟ ارتش کجا بهتره موضع بگیره
راستی مهرنوش میتونی بگی هرکدوم از افراد توی جلسه چه رویکردی دارن؟
مثلا محافظه کار، باتجربه، جسورانه،منطقی، احساسی و…
هر کدوم از این ایده ها یه منطقی پشتشون هست و یک خوبی هایی دارن و یک بدی هایی ولی چون شرایط جنگ پیش بینی ناپذیره ممکنه هر کدوم در شرایطی نقطه ضعف یا نقطه قونشون بولد بشه
اینکه خودم طرفدار کدوم هستم چون داستان قسمت های بعدی اسپویل می شه نمی تونم بگم 
من سعی کردم به نقاط ضعف و نقاط قوت هر طرح یه جورایی اشاره بکنم که متوجه منطق تصمیم گیری بشید.
در جلسه من خودم اینطور فکر می کنم که سرجان و رومل شبیه به هم فکر می کنن تقریبا ولی خوب به دلیل پس زمینه ی متفاوت بعضی وقت ها نظراتشون ممکنه یکم فرق کنه
خودم احساس می کنم که بار ذهنی واقعی جنگ الان روی دوش این دو نفره
پلین ذاتا خیلی احساسی و جسور هست ولی هم بخاطر جایگاهش و هم بخاطر تجربه های این دو سال یاد گرفته که ایده های سرجان در جنگ پتانسیل پیروی کردن رو داره
سیمون هم شباهت هایی به گودریان و سرجان داره ولی چون همیشه در جایگاه مشاوره دهنده بوده و الان هم با شک از دست دادن شاردل و لابر روبرو هست شاید یکم منفعل شده باشه ولی کم کم خودش رو بازیابی می کنه
اسپارک از نظر عقلی و احساسی بالانس خوبی داره ولی نسبت به افرادی که تا حالا گفتم خیلی کم تجربه تره
و به عنوان یک استراتژیست نمی شه روش حساب کرد ولی از نظر ایده های اجرایی عالیه همینطور که یکی از طراح های این نقشه ی جنگی جدید بوده
لئونارد پودین و سر سالوادر چون از طبقه اشراف نیستن و حالا تو این جلسه حضور دارند قائدتا از استعداد عجیبی برخوردار هستند و احتمالا شدیدا منضبط و نظامی طور باشن ولی خوب جو حاکم بر اونروز ها احتمالا یکمی محدودشون می کرده
لیوماسارو خیلی جنگاور و شجاعه ولی اونم ذهن استراتژیکی نداره و زود احساسات روی تصمیماتش اثر می ذاره
دینو پروسا خیلی باهوشه و بزودی فرمانده پیاده نظام اکسیموس می شه بجای جافری ولی هنوز کسی زیاد نمی شناسدش پس فعلا نقش مهمی در تصمیمات نداره
فابیوز هم باید نظامی طور باشه ولی شخصیت پردازیش ضعیف بوده و من زیاد با مودش آشنا نیستم هنوز یا اصلا نمیدونم مودی براش در نظر گرفته شده یا نه؟ شخصیت پردازی میزی خیلی قویتر بوده
لوییجی بارفل هم که کلا هیچی! نوشان جون اسمش رو نوشت من متوجه شدم همچین آدمی هست!
کیه درو هم احتمالا مثل فابیوز باشه اونم اسمش خیلی تکرار شده تو داستان های نوشان ولی همش اینجا رفت و اینکار و کرد و اینا، من الان تصویر ذهنی روشنی ازش ندارم، فقط خیلی با اسپروس دوست بود.
نمی دونم کسی جا افتاده یا نه؟
سیندنبرگ هم که خدا رحمتش کنه، لونل هم حسابی بوی شهادت می ده ولی وگامانس نیست، جیمز بنت هم که گم شده بعد از سقوط دیمانیا
تایگریس هم که اونجا نیست و جایگاهش هم معلوم نیست.
