وااااااااااااااااااااای به روز اون شوهر بدبختش، یه موقعهایی به مادر شوهرم میگه: ما اومدیم 2دقیقه خونتون بشینیم اگه میخوای هی به من بگی بشین اذیت نکن و چشم غره بری دیگه میرم پشتمم نگاه نمیکنماااااااااااااا(گفتاه باشم بعد نگی چرا اینا رفت و آمد نمیکنن)
منم همینطوری

و باباش هم

اما خوشحال بودم یکی به جام داره حرف میزنه و خوشحالم که در آینده از حقش دفاع میکنه