(روستای زرگر... شهرستان آبیک... استان قزوین..)
روستاي زرگر؛ زبان رومانو، خط لاتين.
ساکنان این روستا هم ايرانياند هم اروپايي! صورتشان هم شبيه آرياييهاست، هم شبيه گلادياتورها و وايكينگها، قدشان بلند است و مهربانيشان همچون محبت مردم ايل به مهمانها.
مسلمان شيعهاند، كارشان دامداري و كشاورزي. اما يك راز دارند، يك نكته مبهم تاريخي كه مرموزشان ميكند. مردم روستاي «زرگر» زبان مادريشان «رومانو» است؛ به زبانشان زرگري هم ميگويند.
داستان زبان رومانو بيشتر شبيه افسانه است. زرگريها خودشان هم دقيقا نميدانند متعلق به كجاي جهان هستند و چه شد كه به ايران آمدند و شدند رومانوي شيعه كشاورز ايراني.
قديميهاي روستا يادشان است كه در زمان جوانيشان پيرمردي در زرگر بود كه تمام حساب و كتابهايش را به زبان روسي مينوشت، اما بعد از مرگ او نوشتن به زبان روسي ورافتاد؛ حالا اين مردم همهشان به زبان رومانو حرف ميزنند و به لاتين مينويسند.
مسافراني از فرانسه و انگليس
بچههاي تحصيلكرده زرگر چند سال پيش چند لغت به زبان رومانو در اينترنت منتشر كردند و از تمام مردم دنيا خواستند كه اگر اين لغات را ميشناسند به ايران بيايند. چند ماه بعد سه مسافر از فرانسه و انگليس به روستاي زرگر آمدند و از اينكه همزبانهايشان را در ايران پيدا كردهاند دست از پا نميشناختند.
رومانوهاي اروپايي متعجب بودند از اينكه چرا رومانوهاي ايران مثل 18 هزار همزبان شناخته شده خود در اروپا، تشكيلات ندارند و در نشست سالانه آنها در تركيه حضور ندارند و آواره و بيسروسامانند.
اما روايتي هست كه ميگويد رومانوها طايفهاي هستند كه قرنها پيش از مرزهاي شمال ايران وارد شدهاند ...
روايتي ديگر اما ميگويد رومانوها اصالتا ايرانياند و به خاطر شجاعتشان، جزو سربازان قزلباش شاهعباس صفوي بودهاند. ...
روايت دیگری ميگويد كه در جنگ ايران و روم، 200 نفر از رومانوها به دست پادشاه ايران اسير شدند، اما چون اندامهاي ورزيده و قوي داشتند مورد عفو پادشاه قرار گرفتند و در نزديكي قزوين ساكن شدند.
با اينكه افسانهها، زرگرها را به سرزمينهاي دور و نزديك نسبت ميدهد و آنها را به نقاطي از اروپا مربوط ميكند، اما با اين حال آنها عاشق ايرانند و خودشان را ايراني ميدانند.