خانه
× برای دیدن جدیدترین مطالب این تاپیک اینجا کلیک کنید و برای دیدن صفحه ابتدایی، این پنجره را ببندید.
برای دیدن صفحات دیگر، بر روی شماره صفحه در شمارنده بالا کلیک کنید.
مشاهده جدیدترین مطالب این تاپیک
9.79K

☆☆ از الفبـای فارســی تـــــا الفبـای زنـــدگی ☆☆

  • ۱۰:۴۳   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    کاربر فعال|447 |521 پست
     



    الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها

    ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم

    پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات

    ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها

    ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها

    ج: جسارت برای ادامه زیستن

    چ: چاره اندیشی برای گریز از گرداب اشتباه

    ح: حق شناسی برای تزکیه نفس

    خ: خودداری برای تمرین استقامت

    د: دور اندیشی برای تحول تاریخ

    ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل

    ر: رضایت مندی برای احساس شعف

    ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها

    ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق دردها

    س: سخاوت برای گشایش کارها

    ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج

    ص: صداقت برای بقای دوستی

    ض: ضمانت برای پایبندی به عهد

    ط: طاقت برای تحمل شکست

    ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف

    ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها

    غ: غیرت برای بقای انسانیت

    ف: فداکاری برای قلب های دردمند

    ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل

    ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق

    گ: گذشت برای پالایش احساس

    ل: لیاقت برای تحقق امیدها

    م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک

    ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها

    و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی

    ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها

    ی: یکرنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک


    ویرایش شده توسط TAMA در تاریخ ۲۹/۱۱/۱۳۹۲   ۱۰:۴۵
  • leftPublish
  • ۱۰:۴۶   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو.

    زندگی یک معادله است موازنه کن

    زندگی یک معما است آن را حل کن.

    زندگی یک تجربه است آن را مرور کن.

    زندگی یک مبارزه است قبول کن.

    زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن.

    زندگی یک سوال است آن را جواب بده.

    زندگی یک موفقیت است لذت ببر.

    زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو.

    زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن.

    زندگی دعا است آن را مرتب بخوان.

    زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی .

    زندگی آغاز یک راه است بسوی افتخار و سربلندی، یا انحراف و سرافکندگی.

    زندگی دشتی است که سبزه های آن نمایانگر زیبایی اند و دریایش نشان از عمر دارد بلندیهای آن شدائد زندگی است و سرانجام پاییزش فانی بودن این دنیا را به نمایش میگذارد.

    زندگی پازلی از ترکیب همین ثانیه هاست.

    زندگی نتیجه ای است که از حل معمای ثانیه ها حاصل می گردد.

    زندگی تئاتری است در حد واقعیت و ما بازیگران واقعی این تئاتر هستیم.

    زندگی ترکیبی از تنوع است، پس متنوع اش ساز.

    زندگی برد و باخت نیست، بردن در عین باختن است.

    و چه زیبا :
    مفهوم زندگی در نهاد خودش نهفته است، زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است ...

    و در آخر:
    زندگی با همه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است ...
  • ۱۰:۴۷   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست

    هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،
    آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،
    شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند ..
    مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،
    مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
    به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ،
    كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :
    زلال باش .... ، زلال باش .... ،
    فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
    زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست
  • ۱۰:۴۷   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    دو چيز را هميشه فراموش كن:
    خوبي كه به كسي مي كني
    بدي كه كسي به تو مي كند
    هميشه به ياد داشته باش:
    در مجلسي وارد شدي زبانت را نگه دار
    در سفره اي نشستي شكمت را نگه دار
    در خانه اي وارد شدي چشمانت را نگه دار
    دنيا دو روز است:
    يك با تو و يك روز عليه تو
    روزي كه با توست مغرور مشو و روزي كه عليه توست مايوس نشو. چرا كه هر دو پايان پذيرند.
    به چشمانت بياموز كه هر كسي ارزش نگاه ندارد
    به دستانت بياموز كه هر گلي ارزش چيدن ندارد
    به دلت بياموز كه هر عشقي ارزش پرورش ندارد
    دو چيز را از هم جدا كن:
    عشق و هوس
    چون اولي مقدس است و دومي شيطاني، اولي تو را به پاكي مي برد و دومي به پليدي.
    در دنيا فقط 3 نفر هستند كه بدون هيچ چشمداشت و منتي و فقط به خاطر خودت خواسته هايت را بر طرف ميكنند، پدر و مادرت و نفر سومي كه خودت پيدايش ميكني، مواظب باش كه از دستش ندهي و بدان كه تو هم براي او نفر سوم خواهي بود.
    چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده ميكني؟ مانند تيري زهرآلود يا آفتابي جهانتاب، زندگي گير يا زندگي بخش؟
    بدان كه قلبت كوچك است پس نميتواني تقسيمش كني، هرگاه خواستي آنرا ببخشي با تمام وجودت ببخش كه كوچكيش جبران شود.
    هيچگاه عشق را با محبت، دلسوزي، ترحم و دوست داشتن يكي ندان، همه اينها اجزاء كوچكتر عشق هستند نه خود عشق.
    هميشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن، آنگاه مي بيني كه چگونه قبل از اينكه خودت دست به كار شوي ، كارها به خوبي پيش مي روند.
    از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است.
    از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است.
    پس هر چه مي خواهي از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه براي او غير ممكن وجود ندارد و تمام غير ممكن ها فقط براي شماست.
  • ۱۰:۴۸   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    پرسیدم..... ،
    چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
    با كمی مكث جواب داد :
    گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
    با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
    وبدون ترس برای آینده آماده شو .
    ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز .
    شک هایت را باور نکن ،
    وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
    زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .
    پرسیدم ،
    آخر .... ،
    و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
    مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،
    قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
    كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..
    بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
    موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
    داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ...
  • ۱۰:۴۸   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    نوشته ای از :اِرما بومبک

    اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم کمتر حرف می زدم و بیشتر گوش می کردم
    دوستانم را برای صرف غذا به خانه دعوت می کردم حتی اگر فرش خانه ام کثیف و لکه دار بود و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده
    در سالن پذیرایی ام ذرت بو داده می جویدم و اگر کسی می خواست که آتش شومینه را روشن کند نگران کثیفی خانه ام نمی شدم
    پای صحبتهای پدر بزرگم می نشستم تا خاطرات جوانی اش را برایم تعریف کند و در یک شب زیبای تابستانی پنجره های اتاق را نمی بستم تا آرایش موهایم به هم نخورد ، شمع هایی که به شکل گل رز هستند و مدتها بر روی میز جا خوش کرده اند را روشن می کردم و به نور زیبای آنها خیره می شدم
    با فرزندانم بر روی چمن می نشستم بدون آنکه نگران لکه های سبزی شوم که بر روی لباسم نقش می بندند
    با تماشای تلویزیون کمتر اشک می ریختم و قهقهه خنده سر می دادم و با دیدن زندگی بیشتر می خندیدم
    هر وقت که احساس کسالت می کردم در رختخواب می ماندم و از اینکه آن روز را کار نکردم فکر نمی کردم که دنیا به آخر رسیده است

    هرگز چیزی را نمی خریدم فقط به این خاطر که به آن احتیاج دارم و یا اینکه ضمانت آن بیشتر است . به جای آنکه بی صبرانه در انتظار پایان نه ماه بارداری بمانم هر لحظه از این دوران را می بلعیدم چرا که شانس این را داشته ام که بهترین موجود جهان را در وجودم پرورش دهم و معجزه خداوند را به نمایش بگذارم
    وقتی که فرزندانم با شور و حرارت مرا در آغوش می کشیدند هرگز به آنها نمی گفتم: بسه دیگه حالا برو پیش از غذا خوردن دستهایت را بشور ، بلکه به آنها می گفتم دوستتان دارماما اگر شانس یک زندگی دوباره به من داده می شد هر دقیقه آن را متوقف می کردم ، آن را به دقت می دیدم ، به آن حیات می دادم و هرگز آن را پس نمی داد




  • leftPublish
  • ۱۰:۴۹   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    اونی که زود میرنجه زود میره، زود هم برمیگرده. ولی اونی که دیر میرنجه دیر میره، اما دیگه برنمیگرده ...

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏بره و از میانشون می‏گذره از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه قائله رنج آور را تمام کنی.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    بزرگ*ترین مصیبت برای یک انسان اینه که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته*باشه نه شعور لازم برای خاموش ماندن.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    مهم نیست که چه اندازه می بخشیم بلکه مهم اینه که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داره.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    شاید کسی که روزی با تو خندیده رو از یاد ببری، اما هرگز اونی رو که با تو اشک ریخته، فراموش نکنی.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    توانایی عشق ورزیدن؛ بزرگ*ترین هنر دنیاست.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    از درد های کوچیکه که آدم می ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می شه.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    اگر بتونی دیگری را همونطور كه هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی؛ عشق تو کاملا واقعیه.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    همیشه وقتی گریه می کنی اونی که آرومت میکنه دوستت داره اما اونی که با تو گریه میکنه عاشقته.

    به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی
    كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم میگه مواظب خودت باش.


    و بالاخره خواهی فهمید که :

    همیشه یک ذره حقیقت پشت هر"فقط یه شوخی بود" هست.

    یک کم کنجکاوی پشت "همین طوری پرسیدم" هست.

    قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" هست.

    مقداری خرد پشت "چه میدونم" هست.

    و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" هست.
  • ۱۰:۵۲   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست

    عشق بورز
    چنانکه گویی هرگز آزرده نشده ای
    بخوان
    چنانکه گویی کسی تو را نمی شنود
    زندگی کن
    چنانکه گویی بهشت روی زمین است
    خودت رو از قید هرچه رنگ و روشنایی باخته، برهان
    بگذار نور به زندگیت وارد بشود
    و خودت ...
    به همین دلیل بعد از خوندن این مطلب ... نگهش ندار ... به دیگران بده .....
    امید که صلح و کامیابی برایت به ارمغان بیاورد
    آمین

  • ۱۰:۵۳   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    ronak n
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13385 |16410 پست
    خیلی مطالب جالبی بود

  • ۱۰:۵۴   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    زندگی شما میتواند به زیبایی رویاهایتان باشد تا شاید به سرنوشتی که به زندگیتان پیوند خورده هرگز تردید نکنید. فقط باید باور داشته باشید که میتوانید با انجام کارهایی ساده آرزوهایتان را محقق کنید. در زیر لیستی از کارهایی که می توانید برای داشتن یک زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است که پیشنهاد می شود سعی کنید هر روز آنها را به کار بگیرید و از لحظه لحظه ی زندگی خود لذت ببرید ...
  • ۱۰:۵۷   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست

    حتی اگر لبهایت انحنای خندیدن رابلد نیستندحتی اگر لبخندت ژست خشک وتانخورده ی آدم بزرگ ها رابهم بزندبخندحتی اگر لبخندت را لای پوشالی ترین دلیل بپیچندحتی اگرلبخندت لای هزارخاطره خاک بخوردبخندحتی اگر اناربه ماه چشمانت به انتظار ریزش باشدحتی اگر سیب سرخ نگاهت دچارکرم های حسرت شده استبخندحتی اگربغض های آجری سقف کوتاه دلت را زیرآوار درد خرد کرده استبخندحتی اگر آخرین بهارت باشدآخرین آرزوهایتبخندحتی اگرسایه دیگر ازخورشید پیروی نکندآسمان بوی دودبگیردعشق کپک بزندشعربوی نا بدهدبخندحتی اگر لبخند،تنها نقاب روی صورتت باشدبخندحتی اگر...

  • leftPublish
  • ۱۰:۵۹   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    به دنبال خدا نگرد خدا در بيابان هاي خالي از انسان نيست
    خدا در جاده هاي تنهاي بي انتها نيست
    به دنبالش نگرد

    خدا در نگاه منتظر کسي است که به دنبال خبري از توست
    خدا در قلبي است که براي تو مي تپد
    خدا در لبخندي است که با نگاه مهربان تو جاني دوباره مي گيرد

    خدا آن جاست
    در جمع عزيزترين هايت
    خدا در دستي است که به ياري مي گيري
    در قلبي است که شاد مي کني
    در لبخندي است که به لب مي نشاني
    خدا در بتکده و مسجد نيست
    گشتنت زمان را هدر مي دهد
    خدا در عطر خوش نان است
    خدا در جشن و سروري است که به پا مي کني
    خدا را در کوچه پس کوچه هاي درويشي و دور از انسان ها جست و جو مکن
    خدا آن جا نيست

    او جايي است که همه شادند
    و جايي است که قلب شکسته اي نمانده
    در نگاه پرافتخار مادري است به فرزندش
    در نگاه عاشقانه زني است به همسرش
    بايد از فرصت هاي کوتاه زندگي جاودانگي را جست
    زندگي چالشي بزرگ است
    مخاطره اي عظيم
    فرصت يکه و يکتاي زندگي را
    نبايد صرف چيزهاي کم بها کرد
    چيزهاي اندک که مرگ آن ها را از ما مي گيرد
    زندگي را بايد صرف اموري کرد که مرگ نمي تواند آن ها را از ما بگيرد
    زندگي کاروان سرايي است که شب هنگام در آن اتراق مي کنيم
    و سپيده دمان از آن بيرون مي رويم
    فقط چيزهايي اهميت دارند
    چيزهايي که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند
    همچون معرفت بر الله و به خود آيي

    دنيا چيزي نيست که آن را واگذاريم
    دنيا چيزي است که بايد آن را برداريم و با خود همراه کنيم
    سالکان حقيقي مي دانند که همه آن زندگي باشکوه هديه اي از طرف خداوند و بهره خود را از دنيا فراموش نمي کنند
    کساني که از دنيا روي برمي گردانند
    نگاهي تيره و يأس آلود دارند
    آن ها دشمن زندگي و شادماني اند

    خداوند زندگي را به ما نبخشيده است تا از آن روي برگردانيم

    سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسيد: آيا «زندگي» را «زندگي کرده اي»؟
  • ۱۱:۰۰   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    هشـت اصـل برای یک زنـدگی عـالی

    1. صبح ها که از خواب بیدار می شوید، دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید. قول می دهم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر، مردم مهربان تر و حتی کسب و کارتان پربرکت تر خواهد شد.

    2. در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید، به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی، همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد.

    3. هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید، گاهی اوقات غرور بیجا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند. مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند.

    4. آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند.

    5. دلتان را تبدیل به اقیانوسي آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز. فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟ آنها که دل هایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد، برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد.

    6. سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید، قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود.

    7. تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند يك درس فهمیدنی بدانید و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده پس از مدت زمانی در ذهن پاک می شوند.

    8. همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.
  • ۱۱:۰۲   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    چه زیبا خالقی دارم
    دلم گرم است می دانم
    که فردا باز خورشیدی
    میان آسمان، چون نور می آید





    شبی می خواندم .... با مهر
    سحر می راندم ..... با ناز
    چه بخشنده خدای عاشقی دارم
    که می خواند مرا، با آنکه میداند
    گنه کارم




    اگر رخ بر بتابانم
    دوباره می نشید بر سر راهم
    دلم را می رباید، با طنین گرم و زیبایش
    که در قاموس پاک کبریایی، قهر نازیباست



    چه زیبا عاشقی را دوست می دارم
    دلم گرم است می دانم، که می داند
    بدونِ لطف او، تنهای تنهایم
    اگر گم کرده ام من راه و رسم بندگی، اما

    دلم گرم است، می دانم
    خدای من، خدایی خوب می داند
    و می داند که سائل را نباید دست خالی راند



    دلم گرم خداوندی ست
    که با دستان من، گندم برای یاکریم خانه می ریزد
    و با دستان مادر، کاسه آبی را، برای قمری تشنه



    دلم گرم خداوند کریمِ خالق نوریست
    که گر لایق بداند
    روشنی بخشد، به کرم کوچکی با نور
    دلم گرم خداوند صبور و خالقِ صبریست
    که شب ها می نشیند در کنارم
    تا که بیند می رسد آن شب
    که گویم عاشقش هستم؟



    خداوندا، دعا برآنکه آزار مرا اندیشه می دارد، نشانم ده
    خداوندا، مسلمانی عطایش کن
    نخشکاند هزاران شاخه زیبای مریم را
    نبندد پای زیبای پرستو را
    نسوزاند پر پروانه های عاشق گل را
    نچیند بال مینا را

    دعایش می کنم آن عهد بشکسته
    دعایش می کنم عاشق شود بر یاکریم و هدهد و مینا
    دعایش می کنم
    آن سان دعایی
    چون مرا با لعنت و نفرین قراری نیست



    تو آیا هیچ می دانی خدایم کیست؟
    چنان با من به گرمی او سخن گوید
    که گویی جز من او را بنده ای، در این زمین و آسمانها نیست



    هزاران شرم باد بر من
    چنان با او به سردی راز می گویم
    که گویی من جز او و بی گمان
    یکصد خدا دارم



    چنان با مهر می بخشد
    که گاهی آرزوی صد گناه و توبه من دارم



    الا ای آنکه خواب از چشمها بردی
    تو را آرامش شب ها گوارایت
    نهال خنده مهمان لبانت

    تو ای با مذهب عشاق بیگانه
    برایت عاشقی را آرزو دارم



    الا ای آنکه گریاندی مرا تا صبح
    برای تو، هزار و یک شب آرام و پر لبخند را
    من آرزو دارم



    تو را ای آرزویت، قفل بر لب ها
    برای تو، کلید فهم معنای تفاهم آرزو دارم



    تو ای با عشق بیگانه
    اگر روزی بخوانی رمز بال شاپرک ها را
    تو می فهمی، که مرگ مهربانی، آخر دنیاست



    اگر ناز نگاه آهوان دشت می دیدی
    تفنگت را شکسته، مهربانی پیشه می کردی



    چه لذت صید مرغان رها در پهنه آبی؟
    اگر معنای آزادی، به یاد آری



    نم چشمان آن آزرده دل را گر تو می دیدی
    نمازت را ادای تازه میکردی



    نمی دانم دگر باید چه می گفتم
    به در گفتم، تمام آنچه در دل بود
    بدان امید، شاید بشنود دیوار.
  • ۱۱:۰۳   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    برای خندیدن وقت بگذارید ... زیرا موسیقی قلب شماست

    برای گریه کردن وقت بگذارید ... زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.

    برای خواندن وقت بگذارید ... زیرا منبع کسب دانش است.

    برای رؤیا پردازی وقت بگذارید ... زیرا سرچشمه شادی است.

    برای فکر کردن وقت بگذارید ... زیرا کلید موفقیت است.

    برای بازی کردن وقت بگذارید ... زیرا یاد آور شادابی دوران کودکی است.

    برای گوش کردن وقت بگذارید ... زیرا نیروی هوش است.

    برای زندگی کردن وقت بگذارید ... زیرا زمان به سرعت می گذرد و هرگز باز نمی گردد.

    ماموریت ما در زندگی « بدون مشکل زیستن » نیست ، « با انگیزه زیستن » است.

    تنها به شادی در بهشت نیندیشید به خود بگویید رمز و راز خلقت هر چه باشد ،



    هدف امروز من درست زیستن در اینجا و اکنون است
  • ۱۱:۰۵   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    یک نفر در همین نزدیکی ها
    چیزی به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است
    خیالت راحت باشد
    آرام چشمهایت را ببند
    یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
    یک نفر که از همه زیبایی های دنیا
    تنها تورا باور دارد
    خداوند با توست
  • ۱۱:۰۶   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    به خاطر داشته باش که عشق‎های سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر کردن‎ها و ریسک‎های بزرگ محتاج‎اند.

    2- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.

    3- این سه میم را از همواره دنبال کن:

    * محبت و احترام به خود را
    * محبت به همگان را
    * مسؤولیت‎پذیری در برابر کارهایی که کرده‎ای

    4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه می‎جویی، گاه اقبالی بزرگ است.

    5- اگر می‎خواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.

    6- به خاطر یک مشاجره‎ی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده.

    7- وقتی دانستی که خطایی مرتکب شده‎ای، گام‎هایی را پیاپی برای جبران آن خطا بردار.

    8- بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.

    9- چشمان خود را نسبت به تغییرات بگشا، اما ارزش‎های خود را به‎سادگی در برابر آنها فرومگذار.

    10- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.

    11- شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیش‎تر عمر کردی، با یادآوری زندگی خویش دوباره شادی را تجربه کنی.

    12- زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده است.

    13- در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا می‎کنی و از او گله داری، تنها به موضوعات کنونی بپرداز و سراغی از گلایه‎های قدیم نگیر.

    14- دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.

    15- با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.

    16- سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفته‎ای.

    17- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم سبقت گیرد.

    18- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست داده‎ای که چنین موفقیتی را به دست آورده‎ای.

    19- در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.
  • ۱۱:۰۷   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    دو روز مانده به پايان جهان ، تازه فهميد كه هيچ زندگي نكرده است . تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود .
    پريشان شد و آشفته و عصباني ، نزد خدا رفت تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد .
    داد زد و بد و بيراه گفت ، خدا سكوت كرد . آسمان و زمين را به هم ريخت ، خدا سكوت كرد . جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سكوت كرد .
    به پر و پاي فرشته و انسان پيچيد ، خدا سكوت كرد . كفر گفت و سجاده دور انداخت ، خدا سكوت كرد.دلش گرفت و گريست و به سجاده افتاد .
    خدا سكوتش را شكست و گفت :
    «عزيزم اما يك روز ديگر هم رفت . تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادي،تنها يك روز ديگر باقي است. بيا و لااقل اين يك روز را زندگی کن. »
    لا به لاي هق هقش گفت: « اما با يك روز ! با يك روز چه كار مي توان كرد !؟ »
    خدا گفت : « آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند ، گويي كه هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را درنمي يابد ، هزار سال هم به كارش نمي آيد .»
    و آنگاه سهم يك روز زندگي را در دستانش ريخت و گفت : « حالا برو و زندگي كن .»
    او مات و مبهوت، به زندگي نگاه كرد كه در گودي دستانش مي درخشيد .
    اما مي ترسيد حركت كند ، مي ترسيد راه برود، مي ترسيد زندگي از لاي انگشتانش بريزد .
    قدري ايستاد...
    بعد با خودش گفت : وقتي فردايي ندارم ، نگه داشتن اين زندگي چه فايده اي دارد . بگذار اين يك مشت زندگي را مصرف كنم .
    آن وقت شروع به دويدن كرد زندگي را به سر و رويش پاشيد ، زندگي را نوشيد و زندگي را بوييد و
    چنان به وجد آمد كه ديد مي تواند تا ته دنيا بدود ، مي تواند بال بزند ، مي تواند پا روي خورشيد بگذارد ، مي تواند...
    او در آن يك روز آسمان خراشي بنا نكرد ، زميني را مالك نشد ، مقامي را به دست نياورد اما ...
    اما در همان يك روز دست بر پوست درخت كشيد . روي چمن خوابيد . كفش دوزكي را تماشا كرد .
    سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايي كه نمي شناختندش سلام كرد و براي آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد .
    او در همان يك روز آشتي كرد و خنديد و سبك شد ، لذت برد و سرشار شد و بخشيد ، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد .
    او همان يك روز زندگي كرد
    اما فرشته ها در تقويم خدا نوشتند :
    « امروز او در گذشت ، كسي كه هزار سال زيسته بود ! »
  • ۱۱:۲۲   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    سنا
    دو ستاره ⋆⋆|652 |2369 پست
    وای من این تاپیک رو ذخیره کردم تا با دقت بخونم اما قسمت اولش رو که خوندم خیلی خیلی لذت بردم/ ممنون
  • ۱۱:۲۸   ۱۳۹۲/۱۱/۲۹
    avatar
    TAMA
    کاربر فعال|447 |521 پست
    خواهش میکنم عزیزم
    خوشحالم که مورد پسند بود
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان