۲۳:۰۳ ۱۳۹۳/۵/۱۰
h دو ستاره ⋆⋆|6236 |2085 پست
الان داشتم از کوچه ها فرعی بر میگشتم طرف خونه
دیدم یه دو تا پسر بچه دارن با هم را میرن
پشت سرشون سرعتمو کم کردم ، بعد گوشیمو گرفتم در گوشم بلند گفتم
آره ! ماشینو بیار ، یخم آماده کن ، دوتا پسر بچن الان کلیه هاشونو در میارم میام
هیچی دیگه یکیشون همونجا میخ کوب شد یکی دیگه هم یه خورده دوید جلوتر ایستاد خودشو خیس کرد